هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
اون اولا همش سوء برداشت میشد و بعدم یکیمون ناراحت میشد
اون منظور بدی نداشت
منم نداشتم
ولی همو بلد نبودیم
آخرشم اکثرا من قهر میکردم میرفتم

️(قهر واقعیییی
که قهر نبود در واقع! خیلی جدی تمومش میکردم! این اوایل تازه شده بود قهر...)
اونم چند باری ناراحت شد
اما نمیرفت
ولی یه جوری با همون حال هر دو ادامه میدادیم که اون یکیم ناراحت میشد و خدافظ
(به قول خودش میذاشتمش لای منگنه؛ ازش حرف میکشیدم؛ یه سوال رو ۵۰۰بار به روش های مختلف میپرسیدم و اون که مجبور بود جواب بده و اواخر عصبانی شده بود منم عصبانی از اینکه چرا جوابمو نمیدید(در حالی که ۵۰۰بار پرسیده بودم)بعدشم هر دو ناراحت.../ دوستم میگفت خدا زده اش کردی🥺
️)
الان بهتریم...
من حس کنم ناراحته میپرسم ازش
اونم متوجه است که من منظور بدی نداشتم و از گندکاریِ جدیدم پشیمونم
و دوست دارم رفع شه...
و گفت و گو میکنیم...
و این خیلی خوبه...
اوایل هم اون مایل بود به این کار
اما من بلد نبودم و اجازه نمیدادم...
الان هردو کمی همدیگه رو یاد گرفتیم...
خوشحالم...( :
واقعا خوشحالم...
.
یه شب با خونوادش اومدن خونمون...
و من در خجالتی ترین حالت ممکن بودم و اصلا خوب نبودم...اصلا...ابدا...
نه یه سلام و احوالپرسیِ درستی نه پذیرایی نه حتی میومدم بشینم...
اونم وسطاش بهم میخندید
و البته من نگاه هم نمیکردم
عالی بودم

(مامانم گفت نگات میکرده یه لبخندی میزده سرشو مینداخته پایین/ متوجه بودم فقط لبخندشو زیاد حس نکردم
)
بعد خلاصه باباش ناراحت شده بوده...
البته ناراحت هم نه...
گفته دختر خوبیه ولی خب باید اول درست سلام و احوالپرسی میکرده بعد میرفته پذیرایی بیاره(البته من حتی نرفتم پذیرایی بیارم فرار کردم تو آشپزخونه

️سلام کردم و در رفتم
مامانم به زور آوردم تو جمععععع/حرفم نمیزدم/ اون شب کلا سم بودم)
به باباش گفته بوده هنوز بچه اس
یاد میگیره کم کم...
و این حرفا رو به منم منتقل نکرده بود( :
بعدا مامانم از مامانش پرسیده بوده که همسرتون راجع به زهرا چی گفتن؟...ایشونم شرح مکالمه دادن...
بعدا که شنیدم
بهش گفتم من آدم اجتماعی ای نیستم...
بیشتر شنونده ام و خیلی ام پرحرفی نمیکنم...
میتونم بهتر شم اما بازم بعید میدونم شبیه خونگرمی خونوادهی شما بشم...
ممکنه هم اینطوری به نظر بیام که خودشو میگیره و حال مهمون نداره
اما اینطور نیست...مدلم همینه...(خلاصهی حرفام)
گفت شکست نفسی ممنوع
حرف بقیه براتون مهم نباشه
ارتباط گرفتن هم تدریجیه
بعدم پیشنهاد داد دفعهی بعد که اومدیم راجع به فلان مسائل صحبت کنید(خلاصهی حرفاش)
و همین چند کلمه برام خیلی باارزش بود...چون میدونم چقدددددددددددددددددد احترام خونوادش و کلا بزرگترا رو داره...
اما اینکه در شرایطی که اصلا حرفای این مدلی نمیزدیم و هنوزم کم میزنیم
همینقد هم گفت برام خیلی باارزش بود و تا حدی استرسمو کم کرد...( :
#تودلی -
E.B.BUTTERFLY آره عشق دومش همون بود که انگار تو جلد سه بهش خیانت میکنه یا لوییزا اینطور فکر میکنه که بهش خیانت کرده...
و ظاهرا با کس دیگهای اوکی میشهواویلا



طمع پول جوجو رو گرفت. باید بعد از جلد اول در اوج خداحافظی میکرد... -
E.B.BUTTERFLY من تو جلد دوم و سوم از لوییزا کلارک متنفر شدم :///
فیلمشو دیدین؟خیلی قشنگه🫠
-
Maaah آدمی مثل ویل برای اون زیادی بود. اصلا دنیاهاشون متفاوت بود.
-
فیلمشو دیدین؟خیلی قشنگه🫠
E.B.BUTTERFLY آرههههه بهترین فیلم عمرم :))
-
E.B.BUTTERFLY آرههههه بهترین فیلم عمرم :))
Maaah ولی دختره واقعا دلخراش بود

اصلا از طرز برخوردش خوشم نیومد
جوگیر بودااااا جوگیررررر
قسمت اول فیلم که ویل اداشو درآورد

من فکر کردم مشکل تکلم داره. -
Maaah آدمی مثل ویل برای اون زیادی بود. اصلا دنیاهاشون متفاوت بود.
E.B.BUTTERFLY عشق بینشون قشنگ بود ولی، اگه ویل اون تصمیمو نمیگرفت میتونستن کنار هم قشنگ زندگی کنن ولی خب :(((
-
Maaah ولی دختره واقعا دلخراش بود

اصلا از طرز برخوردش خوشم نیومد
جوگیر بودااااا جوگیررررر
قسمت اول فیلم که ویل اداشو درآورد

من فکر کردم مشکل تکلم داره.E.B.BUTTERFLY این حجم از نفرت نسبت به لوییزا از کجا میاد بابا؟


تو کتاب اولش که شخصیت خوبی داشت. -
تنها آنکه فهمیده نشده دیگران را میفهمد.
-
E.B.BUTTERFLY عشق بینشون قشنگ بود ولی، اگه ویل اون تصمیمو نمیگرفت میتونستن کنار هم قشنگ زندگی کنن ولی خب :(((
Maaah من آدم احساساتی نیستم ولی سر این کتاب واقعا قلبم تیکه تیکه شد. هنوزم که بهش فکر میکنم غم عجیبی میاد سراغم.
چرا یک تصادف باید باعث ساقط شدن یه آدم خوشبخت از هستی بشه؟
و اینکه اون اقدامش هم واقعا...نمیدونم چی بگم. -
E.B.BUTTERFLY این حجم از نفرت نسبت به لوییزا از کجا میاد بابا؟


تو کتاب اولش که شخصیت خوبی داشت.یکم غرور نداشت
دختر باید سنگین و متین باشه. خیلی دیگه راحت بود


اون لبخنداش....واییییییی خیلی اغراق شده رفتار میکرد.
اینکه پرانرژی باشی خوبه ها ولی بنده خدا یکم زیادی احساساتی بود... -

رو در اتاقم نوشتم اینجا محل عبور و مرور فرشته هاست
حالا این بچه اومده برای روی در اتاقم اینو نوشته :غلط املایی هاش فقط:)))
jahad.20 لقتتت


نکونید
-
اینجا به طرز عجیبی یهو همه با هم غیبشون میزنه


کیف میده برای نوشتن تودلی. البته سیستم اینجا به زیردریایی های فوق پیشرفتهای مجهزه و زیرآبیهای عزیزمون هم همیشه در صحنه حاضر! پس درنتیجه اینجا هم نمیشه حرف دلتو بزنی... -
اینجا به طرز عجیبی یهو همه با هم غیبشون میزنه


کیف میده برای نوشتن تودلی. البته سیستم اینجا به زیردریایی های فوق پیشرفتهای مجهزه و زیرآبیهای عزیزمون هم همیشه در صحنه حاضر! پس درنتیجه اینجا هم نمیشه حرف دلتو بزنی...E.B.BUTTERFLY وا
منظورت چیه
-
دوستان عزیز سلام
کسی تا حالا تو این دوره های ادیت و عکاسی شرکت کرده ک مطمعن و خوب باشه!؟
دانش-آموزان-آلاء

|
شعردانه
