هرچی تودلته بریز بیرون7
-
Gharibe Gomnam






خیلی حال میده اذیت کردنتZahra.HD
من دارم جلوی خودمو میگیرم که اون روی شیطانی خودمو محشور نکنم
مثل وقتی که بچه بود سوار این توپ هایی که میشینن میپرن روش میشد
بعد اون وقتی میپرید میرفت هوا من به توپ لگد آروم میزدم بچه به جای اینکه رو توپ فرود بیاد رو زمین فرود میومد
-
تقریبا یک ماه پیش
یه مشکلی برام پیش اومد
من باید بازوی چپم رو عمل میکردم
بعد رفتم دکتر و امپول بی حسی زد و خب من اولش ندیدم که و اصلا اولین بار بود تو عمرم نخ و بخیه و این چیزارو میدیدم
سه نفر اومدن بالا سرم من دمر رو تخت خوابیدم
حالا اولش رفتم داخل چاقو و قیچی و اینارو که دیدم به خودم گفتم اینجا نجاریه یا اتاق عمل؟؟؟
یعنی تو اون لحظه که قلبم از شدت استرس انگار دیگه خ
حسش نمیکردم مغزم درحال طنز پردازی بود
حالا نکته خوب ماجرا اینجاست که عمل تموم شد من نمیدونستم چقدر دستمو بریده اصلا حسی نداشتم
اومدم پاشم
یهو دختره میگه وایسااااا
من پانسمان نکردم
-
حالا من تو ذهنم این بود
پانسمان؟؟؟ مگه چی هست
خلاصه ما اومدیم خونه
من یه چیز سنگین رو بلند کردم تا بیارم طبقه بالا اثر داروی بی حسی همچنان بود
تا اینکه فرداش من پانسمان رو باز کردم
اولین اتفاقی که افتاد
دیدم دکترهه بد بخیه زده یه قسمت پوستم بازه و عمیق برش زده
اولین واکنشم این بود
فشارم افتاد سرم گیج رفت
بعد به خودم گفتم بیا با این روحیه میخواست واسه ما دکتر بشه احتمالا همون دختره تو دکتر رمانتیک میشدم که هربار وسط اتاق عمل بیهوش میشد
و خلاصه بخیه پاره شد
-
یعنی من هیچ چیزیو بدون دردسر پشت سر نمیزارم

اما الان دارم نگاه میکنم
و فقط به دکتره فحش میدم
لامصب بدبخیه زدی بیشعور الاغ
این چه بخیه ای بود
الان دارم سعی میکنم آروم باشم
ولی عصبانیم
بعد دوهفته رفتم اونجا بخیه رو بکشیم...
دخترهی خررررر داشت میکشید یه تیکه از نخ موند
مادرم داشت این صحنه رو میدید
بعد رفت پنس آورد یه تیکه از پوستم رو عملا لایه برداری کرد تا اون تیکه نخ رو بکشه بیرون


میدونی من از چی حرصم میگیره؟
این دکتر یکی از بهترین دکترا و جراح های منطقه ماست خییرررر سرششش -
0-0ftm چقدر دانشگاه سر کوچه آپشن جذابیه

تنها خوبی دانشگاه من همینه

چه رشته ای هستی ؟ وایبییي چقدر بزرگ شدی -
وقتی بچه های دانشگاهو میبینی میفهمی بچه های الاخونه طلان...
-
_ Reza _ من انقدر تابلو چت میکنم و پست میفرستم که حتی ناشناس بچه ها هم یکی دوبار رفتم و فهمیدن که منم
تو و نرگس و سلما فهمیدین که منم و دیگه هم ناشناس کسی نرفتم -
_ Reza _
ادم وقتی به فکرش میفته یعنی من اون موقع اصلا به خانواده فکر نمیکردم
البته بعدش چرا
ولی اون لحظه احتمالش خیلی کمه
دقیقا موافقمGharibe Gomnam براتون اتفاق افتاده ؟
-
معلومه که سخته
قرار نبود آسون باشه
تو میدونستی سخته و شروعش کردی درسته؟
ولی آیا به سختیش میارزه؟
قطعا میارزه
قطعا میارزه
قطعا فرق داره که دانشجوی پزشکی بشی یا نه -
این رو هم بذار بهت بگم
معلومه که تو پزشکی رو به خاطر خودت دوست داری،
به خاطر این رشته دوست داری،
به خاطر اینکه خانوم دکتر صدات کنن دوست داری و این اصلا چیز بدی نیست،
اصلااا چیز بدی نیست،
چرا فکر میکنی اگه انگیزهت واسه پزشک شدن این باشه چیز بدیه؟!
معلومه که جایگاه اجتماعیت از زمین تا آسمون عوض میشه، کامیونیتیت عوض میشه و کلا سطح زندگیت میره تو یه سطح دیگه
پس برنگرد به خودت بگو نه ببین من پزشکیو دوست دارم چون میخوام واسه آدما مفید باشم،
نه الکی کلیشهایش نکن
تو واقعا پزشکیو دوست داری چون خودت دوستش داری،
خودت اون درسا رو دوست داری،
خودت بیمارستان دوست داری،
کار بالینی و درمان دوست داری،
پس ربطی به مفید بودن نداره،
چون الان تو همین حقوق رو هم بخونی ادامه بدی قطعا آدم مفیدی خواهی شد،
اصلا از درس بگذریم، تو همین الانشم آدم مفیدی هستی،
پس بحث ما اینجا وااااقعا تلاش برای مفید بودن یا غیر مفید بودن نیست و نخواهد بود، بحث فقط و فقط پزشک شدنه، تلاش برای پزشکی اووردنه،
میگیری چی میگم؟
-این متن خطاب به خودم بود صرفا -
سلام عذر میخوام من امسال پشت کنکور موندم ورشتم انسانیه، با درس ریاضی خیلی مشکل دارم ولی تو برنامم هست همیشه، نمیدونم چطوری بخونم که یاد بگیرم و اینکه ففقط تست های اسون ومتوسطی که بلدم از هردرش رو میتونم بزنم، تست های سخت وکنکوری رو اصلا نمیتونم
-
کارام و درسام تمومی نداره...
خدایا...
|
شعردانه


اختیار داری
️



️
.