املا
-
امیر چون از خواب بامدادی بخاست،دوگانه ای بگزارد و بی هیچ الَم و تأثری به بارگاه خویش روی نهاد.در ملک او نه از تضریب و زعارت کینه جویان خبری بودی و نه به غزو با همسایگان دست گشودی.رعیت در ضیعت خود از کِشتۀ ی خویش خوردی و در امن و آسایش به سر بُردی.حقوق مردمان بگزاردی و به مظاهرت ایشان دلگرم بودی.
فکر کنم اینطوری باشه
-
@Amir-Bernousi
سلام
شک دارم که گزاردن درست باشه جناب برنوسی
مطمنین؟ -
@Amir-Bernousi خیلی ممنونم
-
@Amir-Bernousi
مرسی -
گزاردن: ادا کردن، بجای آوردن، پرداختن
گذاردن: جادادن، گذاشتن، نهادن، وضع کردن، وضع، طی کردن، عبور کردن، گذشتن، برپاداشتن، منعقد کردن، ترک کردن، رها کردن -
@Amir-Bernousi دمت گرم مرسی