سلام.
توی این تاپیک میخوام براتون کلهم اجمعین سجع رو آموزش بدم که دیگه نه من ترس این رو داشته باشم که بلدین یا نه، نه خودتون.
باید بگم که از یک جایی به بعدِ این معلومات مختص بچههای انسانیه. پس از همین الآن بگم. اگه میخواین بگین که ما که رشتهٔ فلانیم چرا باید اینا رو بخونیم، باید بدونین که همیشه دونستن بهتر از ندونستنه. همونطور که امسال توی آزمون نهایی بچهها سؤال سجع اومد و بچهها بلدش نبودن.
بریم سراغ توضیحات:
🔵 خود واژهٔ سجع به معنای آواز فاخته و قمریه.
🔵 به نثری که سجع داشته باشه، میگیم نثر مُسَجَّع یا آهنگین.
🔵 نثر آهنگین نثریه که مثل شعر از موسیقی و قافیه برخورداره. یعنی چی؟ نمونههاش رو توی کتاب با نثرهای سعدی زیاد دیدین.
«منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت»
ما سه نوع سجع داریم:
سجع مطرف، متوازی و متوازن.
(بچهها حواستون باشه کسی از بچههای تجربی و ریاضی انتظار نداره اسم سجعها رو بلد باشن. من فقط میخوام اینا رو با اسم و منظم یاد بگیرین تا قاطی نکنین. اینکه سجع رو بشناسین و تشخیص بدین عبارتی سجع داره مهمه. نه اینکه دقیقا اسمش رو هم بیان کنین)
توضیحات هرکدوم از سجعها:
🟢 سجع متوازی:
سجع متوازی زمانی اتفاق میوفته که کلمات سجع هم در وزن یکسان باشن و هم در قافیه (حروف پایانی)
(اگه براتون سواله که وزن چیه، مقدمات تاپیکی که من درمورد وزن دارم رو بخونین 👇🏻
https://forum.alaatv.com/post/2473397 )
مثلا:
باران رحمت بیحسابش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همهجا کشیده.
IMG_20240726_154458.jpg
با توجه به عکس دقت کنین بچهها:
۱) پس دقیقا انگار با یک بیت شعر و درواقع دو مصرع مواجهیم. برای همین کلمات رو زیر هم نوشتم.
۲) توی این جملات «رحمت و نعمت»،«همهجا و همه را» و «کشیده و رسیده» سجع متوازی دارن.
۳) کلمات «خوان و باران» و «بیدریغش و بیحسابش» هم سجع دارن ولی سجع متوازی نه. (جلوتر متوجه میشین چه نوع سجعی دارن)
🟢 سجع مطرف:
سجع مطرف زمانی اتفاق میوفته که کلمات فقط از لحاظ حروف قافیه یکسان باشن و از لحاظ وزنی، وزن یکسانی نداشته باشن.
مثلا:
محبت را غایت نیست. از بهر آنکه محبوب را نهایت نیست.
IMG_20240726_154522.jpg
با توجه به تصویر دقت کنین بچهها:
۱) «غایت و نهایت» سجع مطرف ایجاد کردن. چون وزنشون یکی نیست ولی حروف پایانیشون قافیه ایجاد میکنه.
۲) «نیست» مثل ردیف شعری عمل میکنه.
۳) عبارت «از بهر آنکه» در جملهٔ اصلی رو ننوشتم. چرا؟ چونکه قیده. لزومی نداره بنویسیمش. میخوایم سجع دو عبارت رو بررسی کنیم.
۴)«محبوب و محبت» هیچ سجعی ندارن.
🟢 سجع متوازن:
سجع متوازن زمانی اتفاق میوفته که کلمات وزنشون یکی باشه ولی حروف پایانی یکسانی نداشته باشن.
مثلا
گاه از دیدن خط مکتوب مُنتعش و گاه از ندیدن روی مطلوب مُشتعل
IMG_20240726_154539.jpg
با توجه به تصویر دقت کنین بچهها:
۱) کلمات «مشتعل و منتعش» و «خط و روی» دارای سجع متوازن هستن.
۲) کلمات «مطلوب و مکتوب» دارای سجع متوازی هستن.
این سه نوع سجع و تمام.
دیگه با دونستن این موارد، باید بتونین در مقابل نثرهایی که چشمتون بهش میخوره، آمادهٔ پیدا کردن سجع باشین و سجع براتون چیز عجیب و دور از ذهنی نباشه.
میتونین به عنوان تمرین، سجعهای عبارت «منت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت» رو توی کامنتای پست بنویسین.
موفق باشین ♥
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دوازدهم
@یازدهم
@دهم
PicsArt_06-08-06.32.26.jpg
PicsArt_06-08-06.32.42.jpg
PicsArt_06-08-06.34.27.jpg
نگاه که میکنم، سؤالی رو نیازی نیست که توضیح اضافهتر بدم. اما حتما به نمونه سؤالات نگاه کنید بچهها. آگاهی داشته باشید از اینکه با چی طرف خواهید بود بهتون کمک میکنه.
اگر سؤالی بود بپرسید بچهها
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@یازدهم
@دوازدهم
PicsArt_06-08-06.31.37.jpg
PicsArt_06-08-06.31.54.jpg
PicsArt_06-08-06.32.14.jpg
PicsArt_06-08-06.33.29.jpg
PicsArt_06-08-06.34.09.jpg
توضیحاتی که احساس میکنم نیازه بگم:
سؤال ۱۵) -
سؤال ۱۶) برای مورد ب اگر کنایه رو هم نوشته باشید و مصحح باانصاف باشه میتونه نمره رو بهتون اختصاص بده. علاوه بر اینکه این پاسخنامه هم درحال حاضر پاسخنامهٔ قطعی آزمون نیست و ممکنه کنایه هم به این پاسخنامه اضافه بشه.
سؤال ۱۷) اصلا صورت سؤال داره تقلب میده. آرایهٔ بارز حماسه جز اغراق چیه؟!
سؤال ۱۸) -
سؤال ۱۹) -
سؤال ۲٠) -
سؤال ۲۱) بخایید دندان به دادن کین یعنی با دندان نفرت جوید. با کنایه بخوایم بگیم، یعنی از طرف نفرتزده شد.
از فرط هیجان لُکّه دویدن... لُکّه دویدن جوریه که نه میدوی نه قدم میزنی. یک جور شوق و ذوقی داخلش هست. تند راه رفتن رو میگن.
سؤال ۲۲) صبح این مطلب رو به بچهها توضیح دادم. هستم و مستم در صورت سؤال قافیهست. پس قالب مثنویه. یکی از بچهها گفت خب ممکنه بیت اول یک غزل باشه. حرف درستیه. اما صورت سؤال چهار کلمهٔ مهم داره. «لیلی و مجنون» و «داستان منظوم». حتی اگر ندونید کل لیلی و مجنون مثنویه، اینکه بدونید با داستان منظوم طرفید، به قطع با مثنوی طرفید. بهترین و درستترین قالب برای داستانهای بلند نوشتن مثنویه. با قالبهای دیگه به هیچ وجه نمیشه داستان طولانی نوشت. دلیلش هم مشخصه. تمام شدن قافیه.
پس سر امتحان مهمتر از هرچیز دیگه اینه که حواس جمع باشین.
سؤال ۲۳)«حضور سنگین». «جواب تلخ».
سؤال ۲۴) -
سؤال ۲۵) -
سؤال ۲۶) -
سؤال ۲۷) عذرخواهم ولی قسمت الفش واقعا وحشیه =))))
و باقی قسمتا آنچنان عجیب نیستن. خصوصا که اگر وزن اشعار رو بشناسید، کما اینکه من قبلا هم تاپیکش رو زدم، به راحتترین شکل ممکن گزینهٔ جیم رو جواب میدین.
درنهایت به عقیدهٔ من ۸ سؤال آسون، ۳ سؤال متوسط و ۲ سؤال سخت توی این قسمت وجود داره و این رو برای دوستانی مینویسم که بیخود و بیجهت استرس دارن!
سؤالی بود بپرسید بچهها
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@یازدهم
@دوازدهم
PicsArt_06-08-06.29.40.jpg
PicsArt_06-08-06.31.16.jpg
PicsArt_06-08-06.33.00.jpg
این سؤالات چون بیشتر جنبهٔ حفظ کردنی داره و نه تحلیلی و درواقع خود پاسخنامه برای پاسخ گرفتن کفایت میکنه، من خیلی توضیح خاصی ندارم. صرفا مطالبی که احساس کنم لازمه مرور کنم براتون رو بازگو میکنم.
سؤال ۱) حواستون به تیپ سؤال باشه بچهها. من خودم اول موقع خوندن فکر کردم باید در حد عبارت دو کلمه پیدا کنم که ترادف معنایی دارن.
سؤال ۲) گَشَن معنی فلح، نر هم میده ولی اینجا معنی انبوه داره.
سؤال ۳) -
سؤال ۴) حواستون هم باشه که سَباحت یعنی شنا کردن
سؤال ۵) حواستون باشه که مُهْمَل یعنی حرف پوچ و بیارزش، اراجیف... که اصلا شکل خوندنش هم با مَحمِل فرق داره.
اینم بگم که به صفیر هم دقت کنید. صفیر یعنی آواز و بانگ، سفیر یعنی رسول و فرستاده.
سؤال ۶) تفاوت زهاب و ذهاب رو هم در نظر داشته باشین. ذهاب یعنی رفتن.
سؤال ۷) اینجا محضر یعنی «استشهادنامه». درحال حاضر دچار تحول معنایی شده. پس برای همین با «اختلاف» اتفاق یکسانی داره.
سؤال ۸) اصلا صفت بیانی چیه؟!
صفت بیانی صفتیه که چگونگی، حالت، فاعلی یا مفعولی بودن یک اسم رو برای ما توضیح میده که چند شکل داره:
صفت ساده: مثل خوب، مهربان، آسوده و...
صفت فاعلی:
فاعلیها از ترکیب بن مضارع افعال با پسوندهایی مثل «ـَنده، گار، گر، ار، ان و...» ساخته میشه. مثل چی؟
آفریدگار، بیننده، گوینده، کارگر و الی آخر...
صفت مفعولی:
این دفعه رو بن ماضی رو داریم و به آخرش «ـه» اضافه میکنیم. مثل چی؟
نوشته، گفته، پخته، سوخته و الی آخر...
صفت نسبی:
وقتی به کار میره که چیزی رو به کسی نسبت بدیم. معمولا هم اسامی و ضمایر با پسوندهای «ان، گان، یان، ی و...» ترکیب میشن. مثل چی؟
ایرانی، سیاهی، نامی، قربانی و الی آخر...
الآن توی مثالای بالا، اینجوری میشه:
منسوب به ایران
منسوب به سیاه
منسوب به نام
منسوب به قربان
صفت لیاقت:
لیاقت هم وقتیه که داریم به چیزی لیاقت چیزی رو اطلاق میکنیم. معمولا با همون «ی» به کار میره. یه طورایی، انگار داریم لیاقت رو بهش نسبت میدیم! مثل چی؟
خوردنی، دیدنی، بوسیدنی، بوئیدنی و الی آخر...
حالا برگردیم به سؤال!
یک رو ببینید:
سحرزاد
زخمدار
جهانآفرین
نیلیپوش
به سه تای آخری میگیم صفت مرخم. یعنی چی؟ مرخم یعنی دمبریده.
اینا در اصل صفت فاعلی بودن. به این شکل:
زخمدارنده
جهانآفریننده
نیلیپوشنده
و اون آخرشون حذف شده. پس اینا یه نوع صفتن و سحرزاد جوابه.
و توی مورد ب
ایرانی
کبریایی
شکاری
صفت نسبی هستن.
درحالی که قطعا نورانی به معنی منسوب به نوران نیست.
سؤال ۹) -
سؤال ۱٠) -
سؤال ۱۱) -
سؤال ۱۲) الف) صادقانه بخوام بگم خود من سر جلسه اگه با این سؤال مواجه بشم درود میفرستم بر اموات طراح. چونکه اصلا مشخص نیست دقیقا داره چی میپرسه و چی میخواد! بگذریم...
ب) واو وا ربطه.
زره لخت لخت است و قبا چاک چاک است.
ج) -
سؤال ۱۳) -
سؤال ۱۴) -
آسون یا سخت بودن سؤالا رو میخواستم مشخص کنم که الکی دلتون نلرزه از سؤالا.
ولی خب به نظزم توی قلمروی زبانی و املا سختی و آسونی مشخص کردن غلطه. چونکه بسته به حفظیاتتونه و ممکنه از مطالعه و دانش مطالعاتی بیاد. اما سر دو قلمروی بعدی مشخص میکنم...
اگر سؤالی بود بپرسید.
@یازدهم
@دوازدهم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
آموزش آرایه های ادبی
-
%(#5500ff)[خب میریم سراغ یه آرایه ساده ی دیگه و هم چنین گلابی به نام "تضاد"]
%(#ff0000)[تضاد (طباق_مطابقه)]
قبل از تعریف تضاد معانی طباق و مطابقه رو خدمتتون بگم:
%(#ff0000)[در فرهنگ معین:]
%(#4800ff)[طباق:] 1- (مصدر) سنجیدن و موافق کردن تو چیز با هم
2-(صفت) مطابق, برابر
%(#4800ff)[مطابقه : ] (مصدر)=برابر کردن,باهم برابر کردن دوچیز
%(#ff0000)[در فرهنگ عمید:]
%(#4800ff)[طباق=]
1-(ادبی)= متضاد
2-(صفت) مطابق برابر
3-(مصدر){درقدیم}= دوچیز را با هم سنجیدن و موافق ساختن
%(#4800ff)[مطابقه=] متضاد
.................................................................................................
%(#288a16)[خب بریم سر اصل مطلب تعریف تضااد چون بلد نیستید تعریفشو میگم براتون]
%(#fc6005)[آوردن دو واژه با دو مفهوم و معنای مخالف هم در شعر یا نثر] چشم بسته غیب گفتم
خب ما دو نوع تضاد داریم :
%(#fc0505)[تضاد ظاهری(لفظی): ] خب مشخصه یعنی در ظاهر به طور بارز دو تا کلمه با هم مخالف هستن و فقط با شنیدن یه کلمه سریع میتونید مخالفشو بگید.و احتیاج به مکث و درنگ نیست
مثلا من میگم سیاه شما سریع میگید سفید
این میشه تضاد ظاهری%(#fc0505)[تضاد باطنی(معنایی):] خب تضاد باطنی از اسمشم معلومه در باطن متضادن (چشم بسته غیب گفتم) خب یعنی شاعر یا نویسنده عزیز میان و دوتا کلمه رو تو شعر یا نثر مقابل هم قرار میدن طوریکه اگر یکیشو بشنوید نمیتونید کلمه متضاد براش بیارید ولی در اون شعر یا نثر میتونید تشخیص بدید....البته انشاالله
..........................................................................................................
%(#339178)[خب برییم سراغ مثال هااا
%(#1854c4)[هـــــــــرگه کــه بســـوزد جگـــرم دیده بگرید______ویــــــن گریــه نه آبی ست که آتـــش بنشــــاند]
%(#ff00d5)[آب وآتش]
...............................................................
%(#1854c4)[هرچنــــد جــــز جفـــــا نکنــــی تو به جــــای من____حقا که جـــز وفـــا نکنم من به جـــــــای تــو]
%(#ff00d5)[جفا و وفا]
....................................................................
%(#1854c4)[به بـــوی زلف تو جوان شوم هــــر بـــــار______هزار بار تنــم گـــــر ز غصـــه پیـــر شود]
%(#ff00d5)[جوان وپیر]
..................................................................
%(#1854c4)[خوشا آنان که از پــا ســــر ندونند_____میــــان شعــله خشــــک و تـــــر ندونند]
%(#ff00d5)[خشک و تر]
...................................................................................%(#2163e8)[بگویم تا بداند دشمـــــن و دوســـــــــت______که من مستــــــــــی و مستــــوری ندانم]
%(#e821d7)[دشمن و دوست]
%(#2d9906)[خب اینجا یه توضیح برا معنی واژه هم بگم اطلاعاتتون بره بالاااا] (خودم میدونم تاپیک آرایس :hand: دلم میخاد لغت هم بگم تاپیک خودمه )
%(#ff0a0a)[فرهنگ عمید:]
%(#3b0aff)[مستور 1-پوشیده ,در پرده
2-{قدیمی یعنی در قدیم اینو میگفتن} دارای پوشش
3-{قدیمی}پاک دامن ,عفیف
اطلاعات اضافه تر
%(#3b0aff)[مستوره:] {مجاز (یعنی تو شعر میشه مجاز گرفت از)} پاک دامن ,پارسا
2-{اسم} اسم زن هم هست
%(#ff0a0a)[در فرهنگ معین:]
%(#6c0aff)[مستور: ] پوشیده ,پنهان
.....................................................................................
%(#045fd6)[من گهر ناب و تو یک قطـــــره آب__________من ز ازل پــــــاک و تو پســـت پلیــــد]
(میگم این شاعرش چقدرخودشیفته بوده ها ) %(#d604cc)[پاک و پلید]
%(#507825)[اطلاعات اضافه]
%(#ff0a0a)[فرهنگ معین
%(#4b09f0)[گهر:] گوهر
%(#4b09f0)[گهری: (صفت نسبی) ذاتی ,سرشتی
در فرهنگ عمید هم همینطور هس
%(#4b09f0)[اَزَل: ] زمان بی ابتداء
%(#4b09f0)[اِزلال: (مصدر) ] لغزاندن,لرزاندن
%(#4b09f0)[اَزَلی: (صفت نسبی) ] منسوب به ازل
%(#4b09f0)[اَزَلیَّت دیرینگی,ازلی بودن
%(#ff0a0a)[فرهنگ نام های ایرانی:]
%(#4b09f0)[گهردخت] دختر دارای اصالت
%(#4b09f0)[گهرناز:] گوهر ناز%(#ff0a0a)[فرهنگ عمید]
%(#4b09f0)[ازل:] زلل
%(#4b09f0)[ازل:] 1-آنچه اول و ابتدا نداشته باشد; همیشگی ,دیرینگی
2-زمان بی ابتدا
%(#4b09f0)[ازلال:] به گناه برانگیختن
%(#4b09f0)[ازلی: ] مربوط به ازل
فرهنگ عمید یه مثالی هم زده
%(#1ec778)[سعادت ازلی با تو روز و شب همبر_______خدای عزوجل با تو گاه و بیگه یار (مسعود سعد)]
2-ویژگی آنچه ابتدا نداشته و همیشه بوده وو خواهد بود.
3-خداوندی; الهی:حکمت الهی
%(#4b09f0)[ازلیت ازلی بودن ، دیرینگی،جاودانگی
.................................................................................%(#0975f0)[دوست نگـــردند فقیـــر و غنــــی___________یار نبـــــــاشد شــقی و سعیـــــــــــد]
%(#f009e4)[فقیر غنی / شقی سعید]
%(#659130)[اطلاعات اضافه:]
%(#fa0011)[فرهنگ معین:]
%(#7100fa)[غنی:] 1-توانگر
2-بی نیاز
%(#7100fa)[غنا:] 1- توانگر شدن
2-بی نیازی ،توانگری
%(#7100fa)[غنیم : ] 1-غنیمت
2-درفارسی به معنای دشمن
3-حرف در کُشتی
%(#7100fa)[غنیمت:] 1-هر آنچه در جنگ از حریف شکست خورده بدست آید.
2-درفارسی هر مالی که بدون زحمت به دست آمده باشد.
%(#7100fa)[غنیمت شمردن]: فایده و سود دانستن
%(#7100fa)[غَنیِه:] لانه زنبور و مانند آن
%(#fa0011)[فرهنگ عمید]
%(#7100fa)[غنی:] 1-توانگر ،مالدار، بی نیاز
2-سرشار،پر از عناصر مفید
%(#7100fa)[غنیت: ] توانگری ، بی نیازی
%(#7100fa)[غنیم:]
1-آنچه در جنگ به قهر و غلبه از دشمن بگیرند;غنیمت
2-دشمن: اینجا فرهنگ عمید مثالی زده
%(#3fab58)[خویشتن دارد او دو هفته نگاه/هم بر آن سان که از غنیم غنیم (ابوحنیفه اسکافی شاعران بی دیوان:592).]
%(#c800f0)[غنیمت:]
1-آنچه در جنگ به زور از دشمن گرفته شود.
2-آنچه بی رنج و زحمت به دست آید.
%(#c800f0)[غنیمت داشتن:] (مصدر متعدی){قدیمی،مجاز}= غنیمت شمردن
%(#9000f0)[ غنیه:] توانگری ، بی نیازی
%(#9000f0)[شقی:] 1-{مقابل سعید} بدبخت ; تیره بخت
2-ظالم; ستمگر
%(#9000f0)[شقیقه]
1-(زیست شناسی)گیجگاه; کنار پیشانی
2-(طب قدیم) درد نصف سر
3-{قدیمی} خواهر
حالا خدایی اخه شقیقه معنیش بشه خواهر؟؟ این انصافه؟
چجوری اینو آدم یاد بگیره !!!!
حالا البته لازم نیس یاد بگیریدا جهت اطلاعات اضافه بود !!!
...............................................................................
%(#0074f0)[در این کــــــــــاج دلکــــش نمانَــــــــــد کســـــی_____رود عاقبـــــــــت گرچـــــــــه مانَـــــــــــــد بســــــــی]
%(#f000e8)[نماند وماند]
%(#3c731d)[اطلاعات اضافه:]
%(#ff000d)[فرهنگ معین
%(#8c00ff)[دلکش:] 1- دلپذیر، خوشایند
2-گوشه ای در دستگاه ماهور
%(#ff0000)[فرهنگ عمید:]
دلکش: دلربا،دلپذیر، دل فریب، خوشایند
%(#ff0000)[فرهنگ نام های ایرانی:]
%(#8c00ff)[دلکش:] جذاب، خوب و زیبا، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی
..............................................................
%(#267feb)[مارا به رخـــت و چـوب شبــانی فریفته ست___این گرگ سال هاســـت که با گلّه آشناست]
%(#e126eb)[گرگ و شبان]
%(#8dc722)[ریز تر : ]
%(#ff002b)[گرگ= ] مفهوم تجاوز گری و ظلم
%(#ff002b)[شبان=] مفهوم حمایت کنندگی از مظلوم
اینجا تضاد باطنی داریم....
حالا لازم نیس نوعشو مشخص کنید اما باید بلد باشید تا بتونید تشخیص بدید و اگر ظاهری توی شعر و نثر تضاد نبود یکم ریز تر بررسی کنید شاید تضاد باطنی داشتیم.
%(#a6026d)[خب دو تا مثال دیگه میزنم براتون از تضاد باطنی:]
%(#0d82b8)[مگسا عرصه ی سیمرغ نه جولانگه نوست]
%(#e900f5)[مگس و سیمرغ]
%(#4b7514)[اطلاعات اضافه:]
%(#ff0310)[فرهنگ معین: ]
%(#7003ff)[جولان:]
1-(مصدر) تاختن ، تاخت زدن
2-تاخت و تاز
%(#ff0303)[فرهنگ عمید:]
%(#7d03ff)[جولان:]
1- اسب تاختن،تاخت و تاز کردن
2- {مجاز} گردیدن، دور زدن، حرکت کردن
3-{مجاز} قدرت نمایی
4-{مجاز} خودنمایی
.............................................................
%(#03afff)[لای این شب بو ها / پا آن کاج بلند]
%(#ea03ff)[شب بو و کاج بلند]%(#3a691a)[اطلاعات اضافه]
%(#ff051a)[فرهنگ معین:]
%(#7a05ff)[شب بو:]
گیاهی است از تیرصلیبیان که زینتی است و به سبب دارا بودن گل های معطرو زیبا غالبا در باغچه ها کشت میشود .شب بوی،شقاری،خمخم،خیرو،خیری نیز گفته میشود.
این اسمای بیشترشو نوشتم که اگر تو شعری نثری دیدید براتون ناآشنا نباشه نرید بشینید اینارو حفظ کنید ها البته فرضا گفتم میدونم که...
%(#ff051a)[فرهنگ عمید: ]
%(#7a05ff)[شب بو: ]
گیاهی زینتی با ساقه بلند و گل هایی به رنگ های مختلف: شب انبوی،خیرو،خیری،هیری،زراوشان%(#ff051a)[فرهنگ نام های ایرانی:]
%(#7a05ff)[شب بو: ] گلی معطر و زینتی در رنگ های متفاوت
.......................................................................%(#059bff)[گرچه بیرون تیره بود و سرد هم چون ترس_________قهوه خانه گرم و روشن بود هم چون شرم]
%(#d505ff)[ قهوه خانه و بیرون]
...........................................................%(#991664)[خب حالا بریم سراغ دوتا نکته خیلی ساده] (یه نکته مهم هم هس که تو سوالا براتون میگم اکثرا دقت نمیکنید بهش)
%(#e80957)[نکته1] -دقت کنید که در تضاد هر واژه با همجنس خودش تضاد برقرار میکنه یعنی چی؟ یعنی فعل با فعل ، اسم با اسم ، صفت با صفت ...
%(#1554a6)[مثلا: همه بیشی تو بکاهی ، همه کمّی تو فزایی]
.......................................................................
%(#e0096d)[نکته2- ] حواستون باشه که بعضی تضاد ها تناسب هم ایجاد میکنن توی شعر یا نثر
%(#1d7cab)[ مثلا: از نفیرم مرد و زن نالیده اند : مرد و زن هم تضاد هم تناسب]%(#1d7cab)[فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست: گل و خار هم تضاد هم تناسب]
خب سوالای این آرایه رو هم براتون مینویسم.
الان من -
%(#6a00ff)[ و برییییم سرااااااااااااااغ سوالات این آرایه ی گلابییییی]
در کدام بین آرایه ی تضاد بیش تر به کار رفته است ؟1)چرخ پست است و همت تو بلند
دره مست است و رای تو هشیار2)عمری به هوس گرد جهان گردیدم
از دشمن و دوست خوب و بد بشنیدم3)دست و تیغش آب و آتش، حلم و خشمش خیر و شر
صلح و جنگش رنج و راحت ، مهر و کینش حلّ و عقد4)روز شادی را شب غم در قفاست
چون در این باشید ، از آن یاد آوریدنوع تست : تالیفی
سال تست: من چه میدونم
سطح تست : ساده و بادمجون
منبع تست : گاج
کلید تست:گزینه 3
%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها
1-پست و بلند/ مست و هوشیار
2)دشمن و دوست /خوب و بد
3)آب و آتش/حلم و خشم /خیر و شر/صلح و جنگ/رنج و راحت/مهر و کین /حل و عقد
4-روز و شب/شادی و غم
%(#ff0000)[اطلاعات اضافه تر:]
%(#f200ff)[فرهنگ معین ] خودم میدونم بعضی کلمه هایی ک میگم ربطی نداره و یجور دیگه خونده میشه اما میگم بازم ...چون شبیهه خیلیاشم میدونین خیلیاشم نمیدونین
%(#0080ff)[پُست:] 1-کار رساندن نامه ها و بسته ها از جایی به جای دیگر
2-سازمانی که عهده دار این کار است .
3-محل خدمت
4-شغل و مقام اداری
5-وظیفه معین هر بازیکن در بازی های گروهی،نقش;پست الکترونیک ایمیل،پست اکسپرس نو...
این 5 مورد یکسان با فرهنگ عمید بود.
%(#0080ff)[پُست خانه=] اداره ای که به دریافت و ارسال نامه ها و بسته ها و امانات مردم اشتغال دارد.
%(#0080ff)[پُست دادن:] کشیک دادن به نوبت.
%(#0080ff)[پَست فطرت=] ناکِس،دون،فرومایه،سفله.
%(#0080ff)[پُست مدرن=] پسامدرن;مربوط یا متعلق به پست مدرنیست.
%(#000dff)[حُلم=] 1- آنچه در خواب بینند.
%(#0080ff)[حِلم=1]-(مصدر) بردباری کردن.
2-بردباری
%(#0080ff)[عِقد=] گردنبند(جمع:عقود)
%(#0080ff)[قَفا=] 1-پس گردن،پشت گردن.
2-پشت
3-پی،دنبال
4-عقب
%(#0080ff)[قفا دریدن=] 1-پاره کردن جامه کسی از پشت 2- کنایه از بی آبرو کردن (اشاره به داستان یوسف و زلیخا)
%(#0080ff)[قِفار=] جمعِ قفر،بیابان ها.%(#b300ff)[فرهنگ عمید]
%(#0080ff)[پَست=] مقابل بلندکوتاه.
2-]مقابل بالا[پایین.
3-نشیب.
4-خوار،زبون،فرومایه...
5-[مجاز] پستچی:پست آمد.
%(#0080ff)[پست تر=]
1-پایین تر
2-خوارتر
3-فرومایه تر.%(#0080ff)[پست=]1-آرد
2-آرد بوداده؛%(#b15bba)[یه مثال در فرهنگ عمید هم وجود داره:]
%(#238d99)[منم روی از جهان در گوشه کرده / کفی پست جوین ره توشه کرده«نظامی»]%(#0a72bd)[حِلم=] 1-بردبار شدن
2-بردباری کردن،بردباری،شکیبایی،صبر.
%(#0a72bd)[حُلم=] آنچه در خواب بینند؛خواب ،رویا
%(#0a72bd)[عقد=] قلاده،گلوبند،گردن بند.
%(#0a72bd)[قفا=] پشت گردن ،....
%(#0a72bd)[قفا خوردن=][قدیمی] پس گردنی خوردن.
%(#0a72bd)[قفا زدن=][قدیمی] پس گردنی زدن.
%(#0a72bd)[قفال=] قفل ساز،قفل گر.
تست بعد is typing... -
در کدام بیت آرایه تضاد بیشتری به کار رفته است ؟
1)کینه ی دشمن مرا گفتی چرا در سینه نیست
بس که مهر دوست آن جا هست جای کینه نیست2)سرد و پژمرده شده است اکنون چمن چون طبع پیر
چند گه گر بود گرم و تازه چون طبع جوان3)دشمنان دوست را هنگام جنگش هست و نیست
درد و درمان ،رنج و راحت،بی قراریّ و سکون4)هم شادی هم غم بود هم سور هم ماتم بُوَد
عشق است اصل دردها ،عشق است هم درمان عشقنوع تست : تالیفی
سال تست :..... مگه علم غیب دارم خببب
سطح تست : هیچی نگم بهتره
منبع تست : گاج
کلید تست:گزینه 3
%(#ff0015)[تحلیل گزینه ها1-کینه و مهر/دشمن و دوست /هست و نیست
2-سرد و گرم /پژمرده و تازه / پیر و جوان
3-دشمن و دوست /هست و نیست/درد و درمان/رنج و راحت/بی قراری و سکون
4-شادی و غم /سور و ماتم / درد و درمان
%(#ff0015)[اطلاعات اضافه تر:]
%(#5900ff)[فرهنگ معین]
%(#ff00ff)[طبع(اسم)=] 1-ذات،سرشت
2-استعداد شعر گفتن داشتن
%(#ff00ff)[( به عنوان مصدر):] 1-مهر کردن،سر زدن ،نقش کردن،چاپ کردن.
%(#ff00ff)[سکون=] 1-آرام گرفتن
2-جای گرفتن
3-آرامش
%(#ff00ff)[سور ] (اسم) نوعی درخت(توضیحش چگونگی درخت زیاده و چون بدردتون نمیخوره نمیگم در همین حد بدونید که نوعی درخت هم هست که بیش از هزار سال عمر میکنه)
ولی عمرا اگه میدونستین اسم درخت هم هس
%(#ff00ff)[سور دادن=] مهمانی دادن
%(#ff00ff)[ماتم=] غم ،مصیبت،سوگ%(#900db8)[فرهنگ عمید]
%(#ff00ff)[طبع=] 1-خوی،سرشت،نهاد
2-استعداد،توانایی
3-(مصدر)چاپ کردن ،چاپ
4-(طب قدیم)مزاج....
%(#ff00ff)[سکون=] 1 -قرارگرفتن و از حرکت ایستادن،آرمیدن ،آرامش یافتن
2-[مقابل حرکت]آرامش
%(#ff00ff)[سور=] 1-نوعی اسب (این هم توضیح داره ولی بیخیال مهم نیس)
2-مهمانی،بزم ،جشن
%(#67912b)[مثال:خوان کشید او را کرامت ها نمود/آن شب اندر کوی ایشان سور بود (مولوی)]
%(#ee08f2)[ماتم=] عزا، سوگ
تست بعدی is typing.... -
در کدام گزینه آرایه ی تضاد وجود ندارد؟
1)اگرچه باد خزان رفت پاک گلشن را
ز آشیانه ی ما بوی یار می آید2)نیک خو بودی شدی نانیک خو
مهربان بودی شدی نامهربان3)جایی رسید ناله که از آسمان گذشت
با او به هیچ جا نرسید این فغان ما4)ای آشنا که گریه کنان پند می دهی !
آب از برون نریز که آتش به جان گرفتنوع تست: تالیفی
سال تست: .....
سطح تست: کدو تنبل
کلید تست:گزینه 1
توجه توجه
الان یه سری با توجه به تضاد باطنی گزینه 1 رو هم دارای تضاد میدونن بین خزان و گلشن
عرض کنم خدمتتون که بله تا حدود کمی میشه تضاد باطنی گرفت از نظر بنده ولی خیلی خفیفه %(#ff0000)[در صورتی که هیچ تضاد دیگه ای نشه پیدا کرد اینو میشه گرفت] بگیم خزان فصل پاییز که برگ ها ریخته و گل و درخت سبزی نیست... و گلشن باغی که پر از گل و برگ و... هست !
ولی خب از اونجایی که تضاد ظاهری برتری داره بر تضاد باطنی اولویت هم با تضاد ظاهری هست
اینجا گزینه 2 و3 و4 تضاد ظاهری دارن و تضاد تو گزینه 1 خفیف هست در مقایسه با سایر گزینه ها پس گزینه 1 رو میذاریم کنار !%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها
2-نیک خو و نانیک خو/مهربان و نامهربان
3-رسید و نرسید
4-آب و آتش
%(#9500ff)[اطلاعات اضافه ]
فرهنگ معین و فرهنگ عمید
%(#9500ff)[گلشن=] باغی که گلهای فراوان داشته باشد ،گلستان ،گلزار
%(#9500ff)[فَغان=]1 -آه و ناله 2- بانگ و فریاد
تست بعدی is typing.... -
در کدام بیت آرایه تضاد به کار نرفته است ؟
1)شنیده ام که تو گفتی بد است حال فلانی
تو را که گفت که بگشا دهن به غیبت مردم؟2)بیا بنشین و می بستان و می نوش
چو می خوردی سبک برخیز و مخروش3)با بخت سعد یارم چون هست یار با من
شادی چو آنِ من شد غم را چه کار با من؟4)به بوی زلف و رخت میروند و می آیند
صبا به غالیه سایّی و گل به جلوه گرینوع تست : تالیفی
سال تست: نمیدونم
سطح تست: بسیار دشوار
منبع تست: گاج
کلید تست:گزینه 1
%(#ff0000)[تحلیل سایر گزینه ها:]
2-برخیز و بنشین
3-شادی و غم
4-می روند و می آیند
%(#ff0000)[اطلاعات اضافه ]
%(#9d00ff)[فرهنگ معین ]
%(#9d00ff)[غالیه سا=] 1-غالیه ساز2-عطرفروش -
در کدام بیت بیشترین کاربرد آرایه ی تضاد وجود دارد؟
1)بنده ام گر به لطف می خوانی
حاکمی گر به قهر می رانی- خرابم کن از سستی و بیخودی
وجودم به ویرانی آباد کن
3)گدایی درِ جانان به سلطنت مفروش
کسی ز سایه ی این در به آفتاب رود4)اگر دشنام فرمایی و گر نفرین، دعا گویم
جواب تلخ می زیبد لب لعل شکرخا رانوع تست:سنجش
سال تست:87
سطح تست: ساده
کلید تست: گزینه 1
%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها
1-بنده و حاکم/لطف و قهر/میخوانی و می رانی
2-خراب و آباد / ویرانی و آباد
3-گدایی و سلطنت/سایه و آفتاب
4-نفرین و دعا/ تلخ و شکرخا%(#ff0000)[اطلاعات اضافه]
%(#8400ff)[فرهنگ عمید]
%(#8400ff)[شکرخا= ] خاینده شکر،شکرخوار
[مجاز] شیرین گفتار
%(#c600f7)[یه مثال هم بگم براتون]
%(#4fa12a)[بدم گفتی و خرسندم عفاک الله نکو گفتی/ جواب تلخ می زیبد لب لعل شکرخا را (حافظ)]
%(#f70019)[یه نکته اینجا خدمتتون بگم]
همونطور که در تحلیل گزینه 2 دیدید کلا یک کلمه "آباد " وجود داره اما ما دوبار ازش استفاده کردیم
چون دوتا کلمه تو بیت بود که با " آباد" تضاد ایجاد میکرد. پس حواستون به این مورد ها باشه !!! - خرابم کن از سستی و بیخودی
-
در کدام بیت تضاد دیده نمیشود؟
1)آن همـــه ناز و تنعم که خزان می فرمود
عاقبــــت در قدم باد بــــــهار اخـــر شد2)باورم نیست ز بد عهدی ایام هنوز
قصه ی غصه که در دولت یار اخر شد3)روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد4)شکر ایزد که به اقبال کُلَه گوشه ی گل
نخوت بادِ دی و شوکتِ خار آخر شدنوع تست: سنجش
سال تست:80
سطح تست: ساده
کلید تست: گزینه 2
%(#ff0000)[تحلیل سایر گزینه ها:]
1-خزان و بهار
3- روز و شب
4- گل و خار
%(#ff0000)[اطلاعات اضافهههههه که یکمی زیاااده ]
%(#7300ff)[فرهنگ معین ]
%(#ff00c8)[تَنَعُّم=] به ناز و نعمت زیستن
%(#ff00c8)[تنعم راندن=] خوش گذرانی کردن
%(#ff00c8)[هجران=] جدایی، دوری=فرقت
%(#ff00c8)[نِخوَت=] تکبر،خودبینی
%(#ff00c8)[شوکت=] بزرگواری،جاه و جلال%(#bb00ff)[فرهنگ عمید]
%(#ff00c8)[تنعم=] 1-به نعمت رسیدن 2- به ناز و نعمت پرورش یافتن 3- مال و ثروت پیدا کردن
%(#ff00c8)[هجران=] دوری از دوستان و یاران=فرقت
%(#ff00c8)[نخوت=] تکبر کردن، فخر کردن،تکبر،بزرگی،بزرگ منشی،خودستایی
%(#ff00c8)[شوکت=] 1-قوه و قدرت
2-جاه و مرتبه
3-بزرگواری
4-فر و شکوه
بازم هس ایشالا بقیشم براتون مینویسم
-
در کدام بیت بیشترین آرایه ی تضاد وجود دارد؟
- شور فرهادم به پرسش سر بع زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا؟
2)قناعت میکنم با درد چون درمان نمی یابم
تحمل میکنم باز زخم چون مرهم نمیبینم3)شیرین ننماید به دهانش شکر وصل
آنراکه فلک زهر جدایی بچشاند- گردون مرا ز محنت هستی رها نخواست
مرگم رسیده بود ولیکن خدا نخواست
نوع تست: سراسری/ریاضی
سال تست: 91
سطح تست: گلابیه نه اصن بادمجونه
منبع تست : سراسریه دیگه خب از سوالای کنکور
پاسخ کلیدی: گزینه 1
%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها
1)پرسش و جواب/سر به زیر و سربالا/شیرین و تلخ
2)درد و درمان ، زخم و مرهم
3)شکر و زهر، وصل و جدایی
4)هستی و مرگ%(#7700ff)[فرهنگ معین:]
%(#ff00e1)[مرهم=] هر دارویی که روی زخم بگذارند (جمع=مراهم)
%(#ff00e1)[فَلَک=] آسمان ، سپهر، گردون .
%(#ff00e1)[فَلَکه=] چوبی که در وسط آن ریسمان کوتاهی بسته شده بود که پای مجرم را در آن میبستند و میزدند.
%(#ff00e1)[فُلک=] (اسم) کشتی ، سفینه
%(#ff00e1)[فلک نواز=] خوش اقبال ، کسی که سرنوشت به او روی خوش نشان داده .
%(#ff00e1)[فلکزده=] 1-بدبخت
2-فقیر، تهی دست
%(#ff00e1)[فلکه=] 1-قطعه زمین گرد
2-میدان
3-ابزاری برای تنبیه
%(#ff00e1)[فلکی=] 1-(صفت نسبی) منسوب به فلک ، آسمانی.
2-عالم علم فلک
3-منجم ، ستاره شمار.
%(#ff00e1)[گردون=] 1-(صفت فاعلی) هر چه دور خود بگردد.
2-(اسم) ارابه
3-آسمان ، گنبد لاجوردی
%(#ff00e1)[گردونه=] ارابه ، گاری ، چرخ%(#5100ff)[فرهنگ عمید:]
%(#ff00e1)[فلک=] 1-سپهر، گردون
2-(نجوم) هر یک از طبقات هفت گانه یا نه گانه آسمان
%(#ff00e1)[فلک الافلاک=] فلک نهم که ان را محیط بر عالم ماده میدانستند ، فلک المحیط ، عرش
%(#ff00e1)[فلک البروج=] فلکی که برج های دوازده گانه در آن جای دارند.
%(#ff00e1)[گردون=] 1-هر چه دور خود یا گرد محوری بچرخد.
2-چرخ
3-(مجاز) آسمان
%(#ff00e1)[محنت=] رنج ، سختی ، زحمت (جمع= مِحَن) در هر دو فرهنگ معین و عمید - شور فرهادم به پرسش سر بع زیر افکنده بود
-
در کدام گزینه تضاد وجود ندارد؟
- من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوش حالان شدم
2)درنیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام3)همچو نی زهری و تریاقی که دید
همچو نی دمساز و مشتاقی که دید4)سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاقنوع تست: سراسری هنر
سال تست:79
منبع تست: سبد سیب شنل قرمزی خب منبع سوالای کنکور دیگه اعصابم نداریم
سطح تست: در سطح سیب سبد شنل قرمزی از نوع کرم زده
کلید تست:گزینه 4
%(#ff0000)[ تحلیل گزینه ها
1)بدحالان و خوش حالان
2)پخته و خام
3)زهر و تریاق%(#6200ff)[فرهنگ معین=]
%(#ff00d9)[تریاق=] پادزهر ،پازهر%(#5e00ff)[فرهنگ عمید:]
%(#ff00d9)[تریاق=] ترکیبی از دارو های مسکن و مخدر که در طب قدیم به عنوان ضد درد و ضد سم به کار می رفته ، پادزهر ، پازهر ،داروی ضد زهر، تریاک
یه مثال از شعر سعدی هم براتون بگم
%(#3e8213)[هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم / پیش از آنم بکشد که تریاق آید ] - من به هر جمعیتی نالان شدم
-
در همه ی ابیات زیر، به جز بیت ......،صنعت معنوی تضاد به کار رفته است.
1)آن نشنیدید که یک قطره اشک
صبحدم از چشـم یتیمــــی چکید2)دوست نــگردند فقیـــر و غنــی
یار نباشـــند شقــــــــی و سعــــــــــید3)گاه درخشید و گهی تیره ماند
گاه نهان گشت و گهی شد پدید4)من گهر ناب و تو یک قطره آب
من ز ازل پاک و تو پست پلیدنوع تست : سراسری تجربی
سال تست :77
سطح تست:کدو تنبل
کلید تست: گزینه 1
%(#ff0000)[تحلیل سایر گزینه ها:]
2)فقیر و غنی/ شقی و سعید
3)درخشید و تیره ماند/نهان و پدید
4)پاک و پلید
لغات مهم گزینه های این تست رو تو پست اول تضاد نوشتم براتون
پست اول -
واژه های تمام گزینه ها جز گزینه ی ......مفهوم متضاد دارند.
1)هابیلیان و قابیلیان
2)فرعونیان و قبطیان
3)عاشقان و عاقلان
4)یک رنگان و هفت خطاننوع تست: آزمایشی گزینه دو
سال تست:83
سطح تست: واقعا که.....این چه سوالیه اخه....درواقع بهتر بود طراح محترم تو شعر و نثر این سوالو میپرسید نه دوتادونه کلمه بده اینجوری....
حالا کار به این سوال ندارم ولی ممکنه دوتا کلمه بنویسن کنار هم این دوتا اصلا با هم تضاد برقرار نمیکنن اما همونو میتونیم یجوری تو شعر بگیم که تضاد برقرار کنن..همیشه نه گاهی !!!
بهرحال درستش این بود که تو شعر و نثر سوال میپرسید !!بگذریم:
کلید تست: گزینه 2
%(#ff0000)[تحلیل تست:]
قبطیان و فرعونیان هردو به مفهوم ظالمان اشاره میکنن ! -
کلمه های داده شده در همه ی گزینه ها به جز گزینه ی ....متضاد هستند.
1)خُرد،کلان
2)نَسق،نمط
3)ابداع،اقتباس
4)شبگیر،شبنوع تست: سنجش
سال تست :82
سطح تست : خیلی گلابی. باز از اون دسته سوالاییه که به نظرم نباید طرح شه آرایه قشنگش و از نظر من درستش اینه که تو نثر و شعر ازش سوال بدن نه اینطوری !!! خب بهرحال سوال دادن و ....ما کی باشیم که بگیم چرا !!!کلید تست:گزینه 2
%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها]
1-خرد(کوچک) و کلان(بزرگ)
3-ابداع(نوآوری) و اقتباس(تقلید و از دیگری گرفتن)
4-شبگیر(سحر) و شب -
آرایه تضاد درکدام گزینه بیشتر است ؟
1)شده بر بدی دست دیوان دراز
ز نیکی نبودی سخن جز به راز2)نهان گشت آیین فرزانگان
پراگنده شد نام دیوانگان3)بدان بی بها ناسزاوار پوست
پدید آمد آوای دشمن ز دوست4)هنر خوار شد ، جادویی ارجمند
نهان راستی، آشکارا گزندنوع تست : سنجش
سال تست:83
سطح تست : ساده در حد بادمجون
کلید تست:گزینه 4
%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها:]
1-بدی و نیکی
2-نهان گشت و پراگنده شد/ فرزانگان و دیوانگان
3-دشمن و دوست
4-هنر و جادویی/خوار و ارجمند/ نهان و آشکارا/ راستی و گزند
کلمه ی خاصی هم ک نداش !!!خدایی سوالاش نوشتن نداره از بس سادس !!! ولی خب چه کنم ک در این حد طرح میکنن سوالارو ....
اگه خودم طراح بودم شخصا یه متن 5 خطی مینوشتم میگفتم مترادف متضاد پیدا کنین !!! -
در همه ی بیت ها به استثنای بیت ...، آرایه ی تضاد دیده می شود.
- هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است
برود از دل من ، وز دل من آن نرود
2)شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست
افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست3)بگویم تا بداند دشمن و دوست
که من مستی و مستوری ندانم4)ای بخارا شاد باش و دیر زی
میر زی تو شادمان آید همینوع تست: سنجش
سال تست:87
سطح تست : ساده
کلید تست:گزینه 4
%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها:]
1-برود و نرود
2-بنشست و برخاست
3-دوست و دشمنمستور و مسکین رو هم که قبلا معناهاش رو گفتم براتون !
همون پست اول مثال پنجم - هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است
-
در کدام مصراع صنعت تضاد وجو دارد؟
1)چهره پرچین و جبین پرآژنگ
2)سینه بدرید و دل آورد به چنگ
3)شهد در کام من و توست شرنگ
4)مست از باده و دیوانه ز بنگ
نوع تست :سنجش
سال تست :78
سطح تست: ساده هست درواقع تو این تست با رد گزینه راحت میشه جواب داد اگر جزو دسته ای هستید که معنی واژه هارو نمیدونید این تست رو ببینید برای یه لحظه گیج میشید اما حتی اگر بلد هم نباشید اینجا میشه رد کرد و به جواب رسید. و تضاد در گزینه 3 کاملا مشهود هست .
کلید تست: گزینه 3
شهد و شرنگ
%(#ff0000)[فرهنگ معین:]
%(#b300ff)[جبین=] پیشانی ،یک طرف پیشانی
%(#b300ff)[جُبّین=] طبق چوبین ،سله
%(#b300ff)[آژنگ=] 1-چین و شکن روی پوست
2-گره،خم
3-چروکی که در جامه افتد.
4-موج کوچک
یه مثال از شعر فرخی:
%(#1d8f47)[بزرگواری و کردار او و بخشش او / ز روی پیران همی برد آژنگ]
%(#bb0cf0)[شَرَنگ=] 1- سم ، زهر
2-هرچیز تلخ
3-حنظل
%(#8800ff)[بَنگ=] 1 - شاهدانه .
2 - گردی که از کوبیدن برگ ها و سرشاخه های گلدار شاهدانه می گیرند که به خاطر داشتن مواد سمی مخدر است ، حشیش .%(#ff0000)[فرهنگ عمید:]
%(#b300ff)[جبین=] پیشانی
%(#b300ff)[جمع جبین= جبنا=(قدیمی)] = ترسو
%(#b300ff)[آژنگ=] چین و چروکی که در چهره یا بین دو ابرو به دلیل پیری یا خشم پیدا شود
%(#bb0cf0)[شَرَنگ=] زهر
یه مثال از شعر انوری:
%(#43b051)[تیر ستم فلک خدنگ است /شهد شره جهان شرنگ است ]
%(#8800ff)[بنگ=]
۱. (زیستشناسی) گیاهی یکساله که از آن مواد مخدر و الیاف گرفته میشود؛ شاهدانه.
۲. گَردی مخدر که از سرشاخهای این گیاه گرفته میشود و بهصورت تدخین یا خوردن مصرف میشود. -
واژه های تمام گزینه ها به جز گزینه ی .......با هم تضاد دارند.
1)شهد و شرنگ
2)آژنگ و ننگ
3)اوج و حضیض
4)تشویش و تسکیننوع تست: آزمایشی گزینه دو
سال تست:82
سطح تست: ساده
کلید تست:گزینه 2
%(#ff0000)[تحلیل:]
شرنگ(زهر) و شهد(عسل)اوج و حضیض(جایی که پست باشه )
تشویش(نگرانی) و تسکین (آرامش)
-
در کدام گزینه صنعت طباق نیست؟
1)دیو چو بیرون رود فرشته در آید
2)سخن کم گوی و چون گویی نکو گوی
3)صالح و طالح متاع خویش نمودند
4)گمان بد مبر بر کس نکو برنوع تست: سراسری انسانی
سال تست:69
سطح تست: هیچی نگم بهتره
کلید تست: گزینه 2
%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها:]
1)دیو و فرشته
3)صالح و طالح (بدکار)
4)بد و نکو%(#ff0000)[فرهنگ معین:]
%(#bf00ff)[طالع=]
1 - طلوع کننده . 2 - بخت ، اقبال .
%(#bf00ff)[صالح=]
1 - نیکوکار.
2 - شایسته ، درخور.
3 - لایق .
4 - دارای اعتقاد و عمل درست دینی .
جمع=. صالحین .
%(#bf00ff)[متاع=] اسباب ، کالا.%(#ff0000)[فرهنگ عمید:]
%(#bf00ff)[طالع=]
۱. [مجاز] بخت؛ اقبال؛ سرنوشت.
۲. جزئی از منطقةالبروج در افق شرقی که قدما معتقد به نحوست یا سعادت آن در زمان مورد نظر خود بودهاند.
۳. [قدیمی] تفٲلی که از طلوع ستاره بزنند راجع به سعد یا نحس.
۴. (صفت) [قدیمی] طلوعکننده.
⟨ طالع میمون: [قدیمی، مجاز] طالع مبارک؛ طالع خجسته؛ طالع فرخنده؛ بخت فرخنده؛ طالع سعد؛ طالع مسعود؛ طالع همایون.
%(#bf00ff)[صالح=]
۱. نیکوکار.
۲. (صفت) شایسته؛ درخور.
۳. (صفت) نیک.
۴. [مقابلِ فاسد] پایبند به اصول اخلاقی و مذهبی.
%(#bf00ff)[متاع=]
(اسم) [عربی، جمع: اَمتِعَة] آنچه بتوان خرید یا فروخت؛ کالا؛ اسباب؛ مال.
%(#bf00ff)[مُطاع=]
(صفت) [عربی] کسی که مردم از او فرمانبرداری و اطاعت کنند؛ اطاعتشده؛ فرمانبردهشده. -
در کدام مصراع صنعت طباق وجود ندارد؟
1)به طاعت خوی کن و ز معصیت دور
2)که خود در سوختن مانی شب وروز
3)که ندهد طاعتت با معصیت نور
4)مکن از کینه ی کس سینه پر سوزنوع تست :سراسری تجربی
سال تست : 69
سطح تست : کدو تنبل
کلید تست:گزینه 4
%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها:]- طاعت و معصیت
- شب و روز
- طاعت و معصیت
%(#ff0000)[فرهنگ معین:]
%(#d500ff)[طاعت=] 1 - فرمانبرداری کردن
.2 - عبادت کردن
.3 - فرمانبرداری .
4 - عبادت .
%(#d500ff)[طاعت ور=] فرمانبردار.%(#d500ff)[طاعات جِ طاعت ؛ بندگی ها، عبادات .
%(#d500ff)[خوی=] عادت ، خصلت .،عرق
%(#ff0000)[فرهنگ عمید:]
%(#d500ff)[طاعت=]
(اسم مصدر) [عربی: طاعَة، جمع: طاعات] ۱. اطاعت کردن؛ فرمان بردن؛ فرمانبرداری کردن.
۲. عبادت.
۳. [قدیمی] فرمانبرداری.
%(#d500ff)[طاعت پیشه=] (اسم، صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] ۱. مطیع؛ فرمانبردار.
۲. آنکه طاعت و عبادت را پیشۀ خود سازد.
%(#d500ff)[خوی=]
(اسم) [قدیمی] مایعی که از غدههای زیر پوست بدن تراوش میکند؛ عرق. ،خو -
در کدام گزینه صنعت طباق نیست؟
1)بر خسک و خار، همچو بر گل و سوسن
2)بیگانه شد ز خود که شود آشنای غیر
3)جان ها فدای آن که به جان شد فدای غیر
4) نو شده ای نو شده کهنه شود آخرنوع تست:سراسری ریاضی
سال تست:69
سطح تست:کلا مسخرمون کردن با این سوال....سطحش فوق بادمجون
کلید تست:گزینه 3
%(#ff0000)[تحلیل گزینه ها:]
1)خسک و خار و گل و سوسن
2)بیگانه و آشنا
4)نو و کهنه
همشونم تضاد ظاهری دارن دیگه واضحه !
%(#ee00ff)[خَسَک=]
1 - خار کوچک . 2 - خس ، خار. 3 - خار سه پهلو. 4 - خار فلزی سه گوش که در زمان جنگ سر راه دشمن ریزند.
در هر دو فرهنگ به این معنی -
%(#00aeff)[و اما میریم سراغ سخت ترین سوالی که از آرایه تضاد طرح شده به قدری این سوال سخته که افرادی انگشت شمار قادر به پاسخ دادن به آن هستند!!!]
کدام دو کلمه در بیت"ما عیب و نقص خویش و کمال و جمال غیر/پنهان نمونده ایم چو پیری پس خضاب" متضاد نیستند؟1)خویش، غیر
2)عیب،جمال
3)نقص، کمال
4)پنهان ،پسدیدید چقدر سخته؟؟؟ عمرا اگه باورتون میشد از تضاد بشه همچین سوال سختی طرح کرد !!! ولی زهی خیاااااااااااال بااااااااااااااااطل !!!
نوع تست : سنجش(اصلا از سنجش توقع نداشتم همچین سوالی سختی طرح کنه بابا بچه های مردم میخوان برن دانشگاه نمیخوان بشینن تو خونه ک یه سوال طرح کنید بشه جواب داد ... مورد داشتیم سال 81 فقط 10 نفر اول سنجش تونسته بودن این سوالو جواب بدن خخخخ)
سال تست:81
سطح تست: بسیااااااااااااااااااااااااار دشواااااااااااااااااااااااار
کلید تست: همون عده ی انگشت شماری که جواب دادن گزینه 4 رو انتخاب کردن!!!
تحلیل گزینه ها : من همینجا به نشانه اعتراض سکوت میکنم !!!
اطلاعات اضافه:
فرهنگ معین و عمید
%(#bf00ff)[خضاب]= حنا،آن چه موی سر و صورت یا پوست بدن را با آن رنگ میکردند.