به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلام سلام 😍
اینوری سلام:////
اونوری سلام:\\
هر وری سلام :/|
کلا سلام🤩
خلاصه سلام 🤭
همین اول کاری بگم این تاپیک پیشنهاد ma.a 🌺 بود
خب سوال 🙃
تاپیک مشاعره داشتیم چرا دوباره ؟؟؟😶
اینبار یه کم فرق میکنه 🙂
چه فرقی ؟؟ 🧐
اینبار قراره جای مشاعره با شعر، با آهنگ مشاعره کنیم 😁😋
بیاین متن آهنگایی که خوندین رو بر اساس متن آهنگ مادر بنویسین و لذت ببریم ( یه جور تداعی خاطرات هستن آهنگا )
عشق آهنگا بیاین 🤩
@دانش-آموزان-آلاء ♥️
@فارغ-التحصیلان-آلاء 💜
@ریاضیا 💙
@تجربیا 💚
@انسانیا 💛
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن✨
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم 😍
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن 🐥🐰
بعضیاشون غمگینن 🙁
بعضیا بی حس و بی حالن 😶
بعضیا خیلیی شادن 😄
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..😉🤗
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم😉♥)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم😍🤗♥
سلام به یاران جــان😍
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..❤
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم😊
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه😅
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..💕
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن🙏❤
M.an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب😍
دعوت میکنم از :
خانوم
dlrm
اکالیپتوس
revival
گونش
@Saahaar
sheyda.fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام دوستان وقت شما به خیر
برای اینکه یه کلاس خلاق و پویا باشه اساتیدتون چه کاری انجام میدن؟
یه کار خلاقانه که کلاس رو سرگرم کنه چه کاری هست به نظر شما ؟
سوال پرسیدن و بحث کردن و ... منظورم نیست
مثلا درس دادن از روی پاور
درس دادن از روی فیلم
مصاحبه کردن و مستند ساختن
بازی کردن سر کلاس
خلاصه کنم یه چیز خیلی خلاقانه واسه ارائه درس گردشگری اسلامی میخوام
1158234ipbspy0c8q.gif
⚡ %(#042978)[321]
📣 صدااا میاااد؟ 🙈
✨ سلام🦋 اکالی هستم با طعم بامبو 😂😍
امیدوارم که حال دلتون عالی باشه 💛💙💜💚❤
pichak_net-70.png
عاغا بیایید نقاشی بکشیم لذت ببریم 😍 %(#c9009a)[نقاشی با موس]م خییلی باحاله 😂
لازمم نیس حتما نقاشیاتون ذهنی باشه فقط رفقای گلم اسپم ندید اینجا خیلی ممنون❤️🌈
من نقاشیارو جمع میکنم اینجا شاید الان پستای تکراری ببینید ولی پست جدیدم میزارم شماهام از خلاقیتاتون بزارید 😎
pichak.net-46.gif
✨ @فارغ-التحصیلان-آلاء ⭐
✨ @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا ⭐
✨ @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا⭐
✨ @دانش-آموزان-آلاء⭐
pichak.net-46.gif
1158234ipbspy0c8q.gif
سلام و درود به همه 🌻❤
لازم به توضیح اضافه نیست از اسم تاپیک مشخصه
این تاپیک رو زدم تا اینجا تجربیات آشپزی،پخت کیک،غذای های محلی و نوشیدنی های مورد علاقه مون
رو با هم به اشتراک بذاریم
و از هم پخت کلی خوراکی خوشمزه رو یاد بگیریم
و یه تفریحی باشه واسه اوقات فراغتمون و البته یه انگیزه واسه آشپزی
پس اینجا عکس اونها رو قرار بدید
و درصورت تمایل طرز تهیه شون رو هم بگین
دعوت میکنم از:
@soniaaa
Anzw 18
Gharibe Gomnam
@roghayeh-eftekhari
chichak am
@حامد-صباحی
@حمید-صباحی
m.hmt
@sania-Andiravan
z Gheibi
🌻🌻
و بقیه دوستان
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
توضیحات کامل درباره خوابگاه در این تاپیک !
.
42718713-37c0-4561-8704-99f1d29c2726-image.png
درود بر شما دوستان نازنین 🖐
امیداورم پاینده و تن درست باشید 🍃
در این تاپیک دعوت میکنم از دوستانی که در حال حاضر خوابگاهی هستند یا خوابگاهی بودند یا خوابگاهی خواهند شد ! تا اگر میشه این لطف بزرگ رو بکنن و تجربیات و دانسته هاشون رو به اشتراک بزارن. 🏡
خودم خیلی دوست دارم بدونم چی باید ببریم چی نباید ببریم ! و یکی از دغدغه هام اینه که خوابگاه اتو داره یا نه 😂 ! و اینکه کلا اگه نکته ای میدونن بگن.
سپاس فراوان 🙏 💙 💐
پانوشت : اگه این تاپیک پین بشه یا چیزی که به بیشتر دیدنش کمک کنه خیلی عالی میشه .
@ناظم
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@رتبه-های-انجمن-آلاء
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
-
-
در دایره و پرگار....
سوزنش در قلبت،پر شده دیگر ز آهن ،و از خون آن سوزن میکشد دایره ات را...از گشتاور آن دایره ،عقل در دو سوراخ چشم پرت میشود،و اخر به جرم نداشتن عقل،صفحه را مچاله میکند...
اه ببخشید ،دایره کج کشیده شد،مجبور بودم!!!!
وقسم ب زمانی ک نقطه، پرگار را در خود غرق کند -
خوبیش اینه ک توی شطرنج زندگی بعد مات شدن هم بازی ادامه داره...مرد اونه مهرها رو از اخر بازم بیاره توی بازی،باخته ها رو جبران کنه،و بجای گریه کردن یه گوشه مهره ها رو از اول بچینه!!!
و موقعی ک یه قربانیه بی خود هستی وقتی دووم اوردی تا اخر رفتی، به اوج برسی ...اون سرباز وزیر شده ی شطرنج بهتر از اون وزیر خوشگذران اول بازی موفق میشه ک نه سردی نه گرمی کشیده و نه رنجی....اره اگ توی رنجی بدون نزدیکی!حتی اگ خانه ی اولی واینسا تا سرت رو بزنن...
اره بجای انصراف از اول مهره بچین،با چشم گریان و خونبار،به هر حرکتی میکنی از مهره ها فک کن،مهم نیست کی جلوی توعه مهم اینه تو،تو همون گیرنده ی روح خدایی در زمین،تو همون پیچیده ترین ماشین کشف نشده ی تاریخی و تو....- تنهاترین سرباز....
-
گمان می برم که اگر خداوند ، صد هزار گونه خنده می آفرید اما رسم اشک ریختن را نمی آموخت ، قلب حتی تاب ده روز تپیدن را هم نمی آورد...
-
مردی همه شب بر سر بیمار گریست
چون روز بشد بمرد و بیمار بزیست -
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد بدست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یکریز و پی درپی دم گرم خوشش را برگلویم سخت بفشارد
خواب خفتگان خفته را اشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم را
دکتر علی شریعتی -
alisoltany در نوشته های با ارزش گفته است:
بجای گریه کردن یه گوشه مهره ها رو از اول بچینه!!!
-
زندگی در گذشته و گلایه و شکایت فقط حصارهای شهر بدبینیاتان را بلند می کند. با بحث های بیهوده نیروی خود را تلف نکنید زیرا در کارهایتان به بن بست می رسید.
سکوت طلاست.
بسیاری از مردم خود را در مقابل دیوارهای یاس عاجز می بینند اما لازمه بقا در این نظام شجاعت و صبر است.
روز و شب در این کتاب بیندیش و براساس آن عمل کن تا خوشبختی را به دست آوری.....
زندگی بردگان در مصر و زیر سلطه بیگانگان ، شبیه وضع انسان زیر بار کارفرمایان ظالمی چون اندیشه مخرب ، تکبر ، ترس ، نفرت و بی تصمیمی است.
هنگامی که بدانیم آنچه را که از پیش می فرستیم به ما باز می گردد از پژواک اعمال خود خواهیم ترسید و هر بومرنگی را به هر سمتی پرتاب نخواهیم کرد.
تردید و ترس انسان را مردد نگه می دارد و درهای امید را به روی انسان می بندد. در چنین شرایطی از خود می پرسیم که چه باید بکنیم و دقیقا در همین جاست که باید بدون کاه ، خشت بسازیم .
زندگی یک بازی تک نفره است اگر خودتان تغییر کنید اوضاع هم تغییر خواهد کرد.
بیایید با هم خود را از شر افکار منفی خلاص کنیم.
تا امروز تردید و نگرانی دمار از روزگارمان برآورده است.
بیایید طرز فکری را پیدا کنید که بدترین ظلم ها را در حق شما می کند و برایش راه چاره ای بیابید.
ببینید گیر کارتان کجاست تا کنده های موفقیت و نعمت ، بتوانند راحت بر رودخانه زندگیتان ، روان شوند.
دعای حقیقی ، آماده بودن است.
هرچه را که با ایمان بخواهید به شما خواهد داد.
هنگام دعا فکر کنید که آرزوی شما تحقق یافته است.
ایمانی که با تردید همراه باشد ، هیچ مانعی را از سر راه برنخواهد داشت.
ایمان داشته باشید که همه نعمت ها و گنج ها در دست خداست و او نخواهد گذاشت شما زیر فشار چه حرف و چه رفتارهای دیگران ناتوان شوید.
ایمان بدون عمل مثل جسم بدون روح است.
ساز وجودتان را همنوا با نغمه ی زندگی کوک کنید.
با بسته شدن هر دری هزاران در دیگر باز می شود.
هیچوقت از مشکلات خود حرف نزنید زیرا هستی براساس همین حرف ها بر شما حکم خواهد راند.
این خود ما هستیم که هر روز تصمیم می گیریم دانا یا نادان باشیم و خیر یا شر را برای خود آماده کنیم. این ما هستیم که تصمیم می گیریم به اتکای ایمان ، گام های بلند برداریم.
او قوی است و من بنده ی او......او مرا هم قوی خواهد کرد..... -
دبیر زبان فارسی : یا یه کاری رو اصلا انجام نده یا اونو به بهترین صورت انجام بده.....
دبیر شیمی : تا کفشای یکیو نپوشیدی راجب راه رفتنش قضاوت نکن
مدیرمون : نیم کیلو باش معرفت داشته باش
......
و باز هم درسای زیادی بود که گفتن اما امشب یادم نیست -
#سخن_حکیمانه
یکی توی بیست و سه سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو ده سال بعد به دنیا میاره،اون یکی بیست و نه سالگی ازدواج میکنه و اولین بچه شو سال بعدش به دنیا میاره!
یکی بیست و پنج سالگی فارغ التحصیل میشه ولی پنج سال بعدش کار پیدا میکنه،
اون یکی بیست و نه سالگی مدرکشو میگیره و بلافاصله کار مورد علاقه شو پیدا میکنه!
یکی سی سالگی رئیس شرکت میشه و در چهل سالگی فوت میکنه،اون یکی چهل و پنج سالگی رئیس شرکت میشه و تا نود سالگی عمر میکنه!
تو نه از بقیه جلوتری نه عقب تر. تو توی زمان خودت زندگی میکنی پس آرام باش،از زندگی لذت ببر و خودت را با دیگران مقایسه نکن
. -
ی پروفایل ک دیگ چک نمیشه!،فقط ازمون ی مشت کلمه ی سوخته میمونه ک چندتا نگاه سراسیمه از روش دویده...با خنده هایی ک لابه لای پستا گم شدن،با بغض های شبای کنکور ک اینجا دفن شدن،با تموم اعصاب خوردیایی ک خالی شدن،با ادمایی ک چندماه دیگ فراموش میکنن،با ی مشت خاطره : )
با اگاه سازیایی ک الان دارن میان و هیچوقت دیده نمیشن،با لایک های این پست ک اونام دیده نمیشن
میخوای بدوی بری ی زندگی جدید رو بسازی...نمیدونی موفق میشی یا نهظاهرا بازم نمیشه متن رو تموم کنم...پس همینجا تمومش میکنم,چندثانیه بیشتر وقت نیست،ب امید موفقیت : )
-
revival در نوشته های با ارزش گفته است:
ی پروفایل ک دیگ چک نمیشه!،فقط ازمون ی مشت کلمه ی سوخته میمونه ک چندتا نگاه سراسیمه از روش دویده...با خنده هایی ک لابه لای پستا گم شدن،با بغض های شبای کنکور ک اینجا دفن شدن،با تموم اعصاب خوردیایی ک خالی شدن،با ادمایی ک چندماه دیگ فراموش میکنن،با ی مشت خاطره : )
با اگاه سازیایی ک الان دارن میان و هیچوقت دیده نمیشن،با لایک های این پست ک اونام دیده نمیشن
میخوای بدوی بری ی زندگی جدید رو بسازی...نمیدونی موفق میشی یا نهظاهرا بازم نمیشه متن رو تموم کنم...پس همینجا تمومش میکنم,چندثانیه بیشتر وقت نیست،ب امید موفقیت : )
اشک به انتهایی ترین گوشه چشمم نزدیک و شد و نچکید ...
علی دلم برات تنگ میشه (: -
revival در نوشته های با ارزش گفته است:
ی پروفایل ک دیگ چک نمیشه!،فقط ازمون ی مشت کلمه ی سوخته میمونه ک چندتا نگاه سراسیمه از روش دویده...با خنده هایی ک لابه لای پستا گم شدن،با بغض های شبای کنکور ک اینجا دفن شدن،با تموم اعصاب خوردیایی ک خالی شدن،با ادمایی ک چندماه دیگ فراموش میکنن،با ی مشت خاطره : )
با اگاه سازیایی ک الان دارن میان و هیچوقت دیده نمیشن،با لایک های این پست ک اونام دیده نمیشن
میخوای بدوی بری ی زندگی جدید رو بسازی...نمیدونی موفق میشی یا نهظاهرا بازم نمیشه متن رو تموم کنم...پس همینجا تمومش میکنم,چندثانیه بیشتر وقت نیست،ب امید موفقیت : )
نمی دونم چی بگم
براتون از صمیم قلب آرزوی موفقیت می کنم ,
امیدوارم موفق باشید -
آ ..نمیدونم حرفام، « نوشته ی با ارزش» محسوب میشن که اینجا بنویسمشون یا نه ولی الآن چیزایی که همیشه دلم میخواسته بگم رو، به عنوان یه کاربر خیلی معمولیِ این انجمن اینجا مینویسم:
.
اونموقع ها که تب و تاب کنکور خیلی بیشتر بود و خلاصه فشار و استرس همه رو تحت تأثیر قرار داده بود بحث هم خیلی بیشتر پیش میومد! سر چیزای خیلی بی اهمیت! چیزای قابل چشم پوشی! یا گاهی اوقات سر یه سری چیزایی که واقعا گفتنش هم عجیب و به دور از منطق به نظر میرسه!
.
مثلا یه بعد از ظهرِ چن نفر بخاطر بحث سر حذفِ فلان آیتم از انجمن هدر میرفت! به این جهت میگم هدر میرفت که واقعا اگه چن دقیقه با تمرکز فکر کنیم متوجه میشیم که این مسائل اصلا قابل بحث کردن نیستن. بعدشم مثلا دعوا میشد و اینکه آقا شما فلانید و بهمانید و آره یه قصد و غَرضی دارید که حذفش نمی کنید و فلان و اینا!
.
آیا وقتی انسان با چیزی مشکل داره، باید اونو منهدم کنه؟ باید حذفش کنه؟ باید نابودش کنه؟،،، اگه اون چیز، شخصی و فقط مختص به یه نفر باشه که قضیه فرق میکنه و به هر حال، اختیاریه و شخص میتونه نابودش کنه بره اصلا! (گرچه حلِ مشکل، خیلی منطقی تره) ولی وقتی اون قضیه و اون چیز، به تعداد بیشتر از یک نفر مربوط میشه آیا بخاطر عدم توانایی کنترل و مدیریت یک شخص، باید اون چیز برای همه تموم بشه؟ نابود بشه؟ حذف بشه؟ (جواب با خودتون!)
.
از اینا که بگذریم یه چیزی که منِ کاربر رو همیشه ناراحت میکرد و میکنه، این بود که فضای اینجا رو گاهی، اونقدر خاکستری میکنیم که به معنی حقیقی کلمه تهوع می گیریم دسته جمعی! (از فعلِ جمع استفاده میکنم تا بدونید خودمو مبرّا نمی دونم)،، مثلا تصور میکنیم اینجا یه باتلاقِ کهنه ست که ما سالیانِ ساله که اسیرش شدیم و در طلبِ خلاص شدن ازش هستیم در حالیکه هرچی دست و پا می زنیم فایده نداره! همیشه بحثِ رفتن که میشه درد و دل ها شروع میشه! که وای فلانی جان! والا منم شیش ماهه میخوام برم ولی هر کاری میکنم نمی تونم. منِ بی اراده ی فلانِ فلان، نمی تونم برم!
.
مگه انجمن زندانه که اینجور تصوری ازش داریم؟! مگه اسیر گرفتنمون؟! بابا تا بوده و نبوده خوشحالیا اینجا بوده، خنده ها اینجا بوده، عیدها، جشن ها، مناسبتها! یه کم یادمون بیاد خب! یه جوری حرف میزنیم از "رفتن و تا ابد نیامدن" که انگار یه عمری شکنجه شدیم اینجا! بعد مثلا یه جوریه که هر کی هم بتونه بیشتر نیاد، رکورد بزنه، قهرمانه!
.
واقعا عجیبه که همیشه دنبالِ خلاص شدنیم! دنبالِ "رفتن و هیچوقت برنگشتن" علتِ این تصور هم تقریبا واضحه! «افراط!» افراط در هر چیزی بَده! در دیانت، در سیاست، در روابط! من خودم اگه مجبور باشم از بین افراط و تفریط یکیو انتخاب کنم؛ قطعا یه آدمه تفریطی میشم؛ چون آدمِ افراطی، به مرور متوقع میشه! زیاده خواه میشه! ممکنه بخاطر تعدُدِ اعمال ، حس خود بزرگ بینی و ریاست طلبی بهش دست بده،،، و اینکه همیشه اذیت میشه چون توقعِ رفتارِ ایده آل از همه داره (نظر کاملا شخصی!) بخاطر این اینا رو نوشتم که بگم اگه ما افراط گر هستیم، متوقع نباشیم دیگه!چون دیگه اینجا، مشکل ماییم، نه بقیه!
.
بعد مثلا یکی پنج روزه اومده، هفتاد صفحه حرف زده بعد میگه وای معتاد شدم چه بَده آقا! خدافظ. (عُمراً بِره!) ،،، خب اصلا اگه بد میگذشت که همه ی اونایی که پست خدافظی میذاشتن، میرفتن و بر نمیگشتن هیچوقت! در حالیکه همه ی ما میدونیم بعد از اون پُستهای خدافظی، دقیقا چه اتفاقی میفته..!
.
بیاین تصمیم بگیریم اونقدری افراط نکنیم که بخوایم اینجور تصوراتی از انجمن توی ذهنمون داشته باشیم. که اونقدر حالمون بد نشه که همزمان عکس و امضا و بایو رو کنیم: "خدافظ تا ابد؛ حلالم کنید" و جملاتی از این قبیل... که فکر کنیم هر کی بره نیاد، خوش به حالشه. من همیشه به اونایی که اومدنشونو مدیریت میکنن، غبطه میخورم! نه اونایی که پُستهای خدافظی میذارن و چهار روز بعد بر میگردن و دوباره همون اتفاقات و همون پستها و همون خدافظی و حلال کنید و برو با خبرای خوب برگرد و فلان و اینا!
.
چند مدت قبل، من تحتِ یه فشار روحی بودم، با یکی دو تا از بچه ها هم صحبت کردیم راجع بش. خیلی سردرگم و مأیوس و خلاصه وضع بدی بود،، بعد دیدم بهترین راه اینه که یه مدت برم دور شم، انرژی منفیم نرسه! خلاصه رفتم و هم حال خودم بهتر شد هم حالِ بقیه رو بد نکردم. (البته منم سابقه ی گذاشتن پست خدافظی دارما؛ ولی از یه جایی به بعد، دیگه بی صدا رفتم) حالا مسئله خیلیم پُست و اینا نیست،، مسئله اینه که نگرشمون رو تغییر بدیم.
.
الآنم که دیگه خدا عنایت کرده، تابستونو رسونده خلاص شدیم دیگه واقعا خیلی بَده که بخوایم با این حرفها و خداحافظیا حالِ همو بد کنیم (منظورم اونایی هستن که اساساً حالشون بد میشه؛ وگرنه که برای خیلیا هم بی اهمیته)
.
خب دیگه اگه بیشتر از اینم طولانی شه کیفیت متن میاد پایین. من خودم رو در جایگاهی نمی بینم که بخوام نصیحت کنم یا خوب و بد تعیین کنم،، فقط حس کردم گفتنِ این حرفا میتونه اندکی موثر واقع بشه و باعث شه چند لحظه هر کسی که این پُست رو می بینه راجع بش یه کم فکر کنه.
.
آقای سلطانی، آقا مهدی،،، کاربرا همیشه شما رو با پُستها و بحثای باحالِ دو نفره تون دیدن؛ این پُستهای غم انگیز، یه کم عجیب و بعید بود... به هر حال، هرکسی مسئول زندگی خودشه، اما اگر دوباره با همون روحیه ی عالی برگردین اینجا، خیلی خوب میشه.
.
blue , @faezeh-r , @SenatoOor ، شاید فک کنین مثلا حالا که شما رفتین، منم میرم که خب باید بگم سخت در اشتباهید^^ برگردین ..در نهایت هم فقط میتونم بگم: من خود، به چشمِ خویشتن دیدم که جان (ها) یم میروند و اصلا قبول نیست آقا! :raised_hand_with_fingers_splayed_light_skin_tone:
.
گلنار
. -
گلنار
چه قد خوب بودحرفات :))
راستش منم بعد از این اتفاقات اخیر خیلی سردرگم شدم، ساعتها نشستم و فکر کردم که چرا ما باید اینقدر خودمونو نالایق بدونیم، برای لحظات شاد برای خنده برای امید، عشق، خوشبختی و خیلی چیزای دیگه....
گاهی اوقات یه سری از پست ها رو که میخونم با خودم میگم یه پیر مرد نود ساله هم نمیتونه تا این حد نا امید باشه از گذران زندگی و آینده ش
نمیدونم چه قدر با خودمون میشینیمو به آرامشمون فکر میکنیم، به لحظات قشنگی که میتونیم برای خودمون رقم بزنیم، یا چه قدر رویا میبافیمو چه قدر به محقق کردنشون فکر میکنیم....
من اصلا ادعایی ندارم که خودم اینکارارو به بهترین شکل انجام میدم، اما حداقل میتونم ده سال دیگه با جرئت بایستمو بگم، برای آرامشم تلاش کردم، برای لطافت خاطرم زمان صرف کردم، برای شادیام برنامه چیدم....
فقط میتونم بگم دیدن این چیزا تو این سن نوید اتفاقات خوبی رو نمیده،
غم، خشونت، سیاهی، پلیدی، بد اخلاقی، خشم، اخم و همه ی چیزایی که هم خانواده هستن با اینا، هیچ وقت سرانجام قشنگی نداشتن، هیچ وقت منجر به موفقیت نشدن، منجر به راحتی روح و سلامت جسم نشدن، هیچ وقت لحظات قشنگی رو برامون رقم نزدن
نمیدونم واقعا بقیه چه قدر به این موضوع فکر میکنن و براش برنامه میریزن، اما مهمترین چیزی که میتونم بگم اینه که، اینقدر نسبت به این مسائل بی تفاوت نباشید، هر اندوهی هر غمی هر خشمی، تبدیل به یه ضربه ی محکم میشه و بخش بزرگی از ذهنمون رو به غارت میبره...
توی وضعیت الانمون سوژه برای غصه و بغض و گریه و آه و ناله بسیار زیاده که گاها به اجبار درگیرشونیم، کاش حداقل خودمون خودمونو اینقدر آزار ندیم و با روانمون نجنگیم و این بار رو سنگین ترش نکنیم...
من همیشه میگم ما نسبت به آدمایی که باهاشون در ارتباطیم مسئولیم، به این فکر کنیم که نه تنها با این افکار و با این روحیه، چه قدر به آرامش و حالِ خوبِ اطرافیانمون تجاوز میکنیم، چه کارها که با این وجودِ پاک ولی مخدوش خودمون نمیکنیم که بیشتر از همه باهامون در ارتباطه...
علت این خداحافظی های ناگهانی رو نمیدونم، ولی خب قطعا دلایل محکمی پشتشه، امیدوارم خدا کلی عشق و شادی و سلامتی و محبت و تازگی بریزه تو وجودمون تا از شر این کالبدِ سیاهی که از غم و ناراحتی برای خودمون درست کردیم زودتر راحت بشیم -
یه سخنرانی توی TED دیدم.میگفت اهدافتون رو به کسی نگید چون وقتی به زبان میارید دیگران تحسینتون میکنن ذهن فکر میکنه اتفاق افتاده و تموم شده.تو ازمایش هاشون کسایی که از اهدافشون صحبت نمیکردن موفق بودن و بقیه نصفه کاره رها کرده بودن.گفتم شاید واستون جالب باشه.