بخونید و ..... جاخالی خودتون کامل کنید
-
روزی پیرمرد قمار بازی احضاریه ای از طرف اداره مالیات دریافت کرد که در آن نوشته بود در روزی مشخص برای تعیین مالیاتش به اداره مالیات برود. صبح روز مورد نظر او به همراه وکیلش به اداره مالیات رفت و درآن جا کارمند اداره مالیات از او پرسید که این ثروت هنگفت را از چه راهی بدست آورده تا برایش مالیات تعیین کند ؟
پیر مرد جواب داد من در تمام زندگی مشغول به قمار بودم و تمام این ثروت رو از راه قمار بدست آمده کارمند مالیاتی گفت : محال است این همه ثروت از راه قمار بدست آمده باشد !یعنی شما هیچ گاه نباخته اید ؟ اداره مالیات باور ندارد که آن همه ثروت از راه قمار باشد پیرمرد گفت : اگر دوست داشته باشید در یک نمایش کوچک به شما نشان خواهم داد و سپس ادامه داد :مثلا من حاضرم با شما سر هزار دلار شرط ببندم که چشم راست خود را بادندان گاز خواهم گرفت ! کارمند گفت این محال ممکن هست !من حاضرم شرط ببندم پیرمرد بلافاصله چشم راست خود راکه مصنوعی بود درآورد و با دندان گاز گرفت . کارمند دهانش از شگفتی باز ماند و پیرمرد باز ادامه داد : حالا حاضرم با شما سر دو هزار دولار شرط ببندم که این بار چشم چپ خود را گاز خواهم گرفت کارمند گفت امکان ندارد آن یکی چشمش هم مصنوعی باشد چرا که او بدون عصا آمده و میتواند ببیند لذا دوباره شرط بست . این بار پیرمرد دندان مصنوعیش را درآورد و روی چشم چپ گذاشت و گاز گرفت ! کارمند بسیار ناراحت شد و از اینکه تا حالا سه هزار دلار باخته بود بسیار برافروخته بود . و وکیل هم شاهد این ماجرا بود پیرمرد گفت حالا میخواهم باشما شش هزار دلار شرط ببندم که کار سخت تری را انجام بدهم کارمند مالیات پرسید این بار سر چه چیزی شرط میبندید ؟ پیر مرد گفت : من آن سوی میز شما سطل آشغالی قرار میدهم و این سوی میز می ایستم و به طرف سطل ادرار میکنم حتی بدون آنکه قطره ای از آن در این بین به زمین بریزد ! کارمند گفت : این بار دیگر محال است که موفق شوید قبول میکنم پیرمرد سطل آشغالی را در آن سوی میز گذاشت و پشت میز ایستاد و زیپ شلوارش را پایین کشید و علی رغم تلاش تمام ادرارش را روی میز ریخت و میز را آلوده کرد کارمند اداره با خوشحالی فریاد زد میدانستم موفق نمی شوی . برنده شدم در این بین وکیلی که همراه پیرمرد بود با دو دست سر خود را گرفت کارمند پرسید اتفاق خاصی افتاده ؟ شما خوب هستید ؟ وکیل گفت :نه ! خوب نیستم! صبح که میخواستیم به اینجا بیاییم پیر مرد با من سر25 هزار دلار شرط بست که روی میز شما ادرار میکند نه تنها شما ناراحت نمیشوید بلکه از این کار بسیار خوشحال خواهی شد ! واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی -
@Rahman-Atafat چه پیرمرد زرنگی بعد ما میشینیم درس میخونیم
-
Reza Dolatsha من اول باری که آبجیم برام خوندش گفتم این کیبود دیگه
-
حالم بهم خورد اون کارمند اداره مالیات چقدر خر بود اون وکیل چقدر گاو بود
من بودم میگفتم برو گمشو پیر خرفت -
Gharibe Gomnam فکر نگاه
-
@Rahman-Atafat
ولی دوس داشتم یه جور بیریزه تو سطح آشغال ! .. مثه اونجا که دندونش رو در آورد چشش رو دندون گرفت :))