سمیئویک اسید
-
@حساب-کاربری-حذف-شده
officer k
Gharibe Gomnam -
اهم اهم
خب سلام
یه سم بگم ؟
امروز تو مدرسه کلاس خیلی خلوت بود ،۴ نفر بودیم سر کلاس
بعد یهو دیدم یه گنجشک اومده سر کلاس!
وای اصلا نمی دونم از کجا اومده بود توووو
نمی دونم تجربشو داشتین یا نه
ولی پرنده وقتی توی یه فضای بسته باشه آروم نمی گیره اصلا ،یعنی خودشو به این ور اون ور می کوبید
خیلیییی ترسناااک بود
از اونجایی که من خیلی می ترسیدم از کلاس اومدم بیرون تو راهرو موندم ...
بعد یهو بچه ها داد زدن وایییی نسترن اومد بیرون
آخ که نمی دونید چقدر بد بود اون لحظه ،فکر کنم داشتم سکته می کردم از ترسدر کلاسو جوری محکم بستم و تا اون سر کلاس دویدم که که هیچ وقت یادم نمیره
-
واقعا که چرا اخراج شد
-
Hhh Hh
؟
-
@حساب-کاربری-حذف-شده
officer k
Gharibe Gomnamهویججج
من میگم یه تاپیک دوبله یا پادکست و وویس بزن
ما همه ازت حمایت میکنیم
تازه شاید استعدادهای کشف نشده هم کشف شدن
تازه فرگل هم گوینده رادیو هست به اونم میگیم وویس هاشو بزارع -
هویججج
کی؟ -
هویججج
من میگم یه تاپیک دوبله یا پادکست و وویس بزن
ما همه ازت حمایت میکنیم
تازه شاید استعدادهای کشف نشده هم کشف شدن
تازه فرگل هم گوینده رادیو هست به اونم میگیم وویس هاشو بزارعGharibe Gomnam
بعد کنکور میخوام تست دوبله بدم و دوره دوبله رو شروع کنم -
یازدهم بودم ساعت ۲ شب یلدا دوستم که دهم بود ،زنگ زد براش سوال ریاضی حل کنم
اونوقت من اصلا ریاضیم خوب نیست ...!!!
نشستم سیرتاپیاز رو خوندم دونه دونه ویدیوکال براش توضیح دادم
۲ شبببببببب -
یه بار یکی از دوستام رفت به جای یکی دیگه از بچه های مدرسه بغلی امتحان داد و خنگ روی برگه امتحان اسم خودش رو نوشته بود
-
دیروز تودلی یکی از بچه ها چندتا اسم داشت
منم دوتا اسم دارم اسم دیگه ام آترینه
خاله کوچکیم اسمش آترینه مادربزرگم حال نداره همه رو آتی صدا میکنه حتی داییم رو -
دیروز سر امتحان ادبیات من با رفیقم و یکی از بچه های تجربی داشتیم درمورد درصدای اردی صحبت میکردیم ...یکی از همکلاسیام اومده میگه که :داداشیا مگه نتایج کنکور اومده؟؟
+وااااا اره دیگه .. ینی نمیدونستی؟
_نه داداش این چندوت خیلی درگیر کارام بودم پیگیر کنکور نشدم ...
+خب اره اومده ..من نگاه به دوستم :(یرگه منگ ...با کیا اومدیم سیزده بدر)_اهاااا که اینطور حالا از کجا باید بگیریم نتایجو
+من
+دوستم -
یه اخلاق سم که پیدا کردم
اینه که وقتی درس میخونم
باید خلاصه نویسی کنم
این خیلی خوبه
ولی نه وقتی که ۸ صبحِ فردا امتحان داری
و اولین باره داری اینا رو میخونی
دیشب یه روخونی کردم
مباحث خانواده و راسته و عامل و مخزن و ایناشون طبیعتا درست یادم نموند
بعد از ساعت ۱۴تا الان
۳ساعتتتت
براشون نمودار کشیدم
خب حالا برو بخون
نصف دیگهی جزوه رو که دیگه کلاا نخوندم
البته آسون تر به نظر میاد
فک کنم امشب باید با قهوه بیدار بمونم
و لابد سر جلسه بخوابم
۱۴۰۳/۳/۲۱
به وقت امتحان حشرهشناسی و آزمایشگاهش -
فردا با عسل دوستم میخوام برم بیروننننن
این خانم هیچ وقت آبرو برامون نمیذاره
مطمینم فردا میام اینجا خاطره تعریف میکنم -
اینو بگم بعد دیگه میرم سراغ فیزیک
امروز سرجلسه مهسا پرسید خب سارا جان قدت چنده؟
من ۱۵۹
مهسا : خب متاسفم نمیتونی مهماندار هواپیما بشی
آقا من که نخواستم مهماندار بشم مجبوری به روم بیاری که استاندارد زیبایی ( قد ) رو ندارم
ولی من شدم دلقک اینا
هر سری : بیا یکم همینطوری الکی حرف بزن صدات رو ضبط کنم
صدات خیلی باحاله -
اقا یه هفته به امتحان تاریخ مونده بود و مامونده بودیم اینو چه خاکی به سرمون بریزیم ....اکیپ ما جمع شدیم ...بچه های ریاضی کمیم برا هممون یه اکیپیم...اقا خلاصه جمع شدیم یه جلسه گرفتیم برای راهکار ها ...هرکی یه راهکاری داد ...یکی گفت هک سیستم (قبلا کرده بودیم)یکی گفت هک شاد مدیر(سخت بود) و... یکی از بجه ها پیشنهاد قشنگی داد...گفت اقا بیایم یه اکانت شاد به اسم مدیر بزنیم کنارشم یه 2 بزاریم بعد باهاش پیام بدیم به دبیر تاریخ که اقا این ریاضیا و تجربیا خیلی درسشون سنگینه شما سوالات امتحانو بهشون بگو که همونارو بخونن ...خلاصه یکی از بچه ها همینکارو کرد و اتفاقا جواب داد و دبیر اومد تو گروه سوالاتو گذاشت گفت همینارو بخونین کافیه و مام همینکارو کردیم خوندیم و روز امتحان هممون بهجز چند نفر بیست شدیم...
-
اقا یه هفته به امتحان تاریخ مونده بود و مامونده بودیم اینو چه خاکی به سرمون بریزیم ....اکیپ ما جمع شدیم ...بچه های ریاضی کمیم برا هممون یه اکیپیم...اقا خلاصه جمع شدیم یه جلسه گرفتیم برای راهکار ها ...هرکی یه راهکاری داد ...یکی گفت هک سیستم (قبلا کرده بودیم)یکی گفت هک شاد مدیر(سخت بود) و... یکی از بجه ها پیشنهاد قشنگی داد...گفت اقا بیایم یه اکانت شاد به اسم مدیر بزنیم کنارشم یه 2 بزاریم بعد باهاش پیام بدیم به دبیر تاریخ که اقا این ریاضیا و تجربیا خیلی درسشون سنگینه شما سوالات امتحانو بهشون بگو که همونارو بخونن ...خلاصه یکی از بچه ها همینکارو کرد و اتفاقا جواب داد و دبیر اومد تو گروه سوالاتو گذاشت گفت همینارو بخونین کافیه و مام همینکارو کردیم خوندیم و روز امتحان هممون بهجز چند نفر بیست شدیم...
@mr-vinyzo
شیطان سخت کار میکنه ولی شما سخت تر