-
@narjes-hashemi در جواني حاصل عمرم به ناداني گذشت چانچه باقي بود آن هم در پشيماني گذشت
-
kimia_es_afshar من همه اشتباه خود جلوه دهم که آدمی
از دم مهد تا لحد، در اشتباه کردن است -
@narjes-hashemi
توانا بود هر که دانا بود -
pouya hosein pour
دلا خموشی چرا چو نجوشی چرا -
pouya hosein pour
درد بی درمان را شنیده ای
اری درد من درمان ندارد -
هر شبی گويم که فردا ترک اين سودا کنم /// باز چون فردا شود امروز را فردا کنم
-
@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:
هر شبی گويم که فردا ترک اين سودا کنم /// باز چون فردا شود امروز را فردا کنم
من عاشق چشمت شدم،نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمیدانم از این،دیوانگی و عاقلی -
Reyhaneh golmohamadi
یـارب چـها به سینه این خاکدان در است
.
کـس نـیـسـت واقـف ایـنـهـمـه راز نـهفته را -
pouya hosein pour
اسمان اه می کشد
رنگش نیز اه می کشد -
@narjes-hashemi
تاج سرت را بشکن جز دل چیز مخوانی
چون شنوی هوسی پس فتادی در قفسی -
pouya hosein pour
یاد لب های تو افتادم و با خود گفتم
غنچه ای بود که گل کرد ولی چیده نشد.! -
@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:
pouya hosein pour
یاد لب های تو افتادم و با خود گفتم
غنچه ای بود که گل کرد ولی چیده نشد.!دلا خموشی چرا
چو نجوشی چرا -
kimia_es_afshar
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا -
@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:
kimia_es_afshar
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرااز شمع سه گونه کار می اموزم
میگریم و میگدازم و میسوزم