هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
میگه چی بگم
بگو ببخشید طوری حرف زدم انگار فازی دارم ولی صرفا تحت تاثیر هورمونام بودم
ببخشید از بلوغ به اینور تحتی تاثیر هورمونامم -
-
واقعا واقعا
خیلی از کارارو، نباید بخاطر حرف مردم انجام نداد
بخاطر دل خودت اگه میخوای انجام نده
نه بخاطر حرف ملت
و این ملت، خانواده، دوست صمیمیت، استاد دانشگاه، دانشجوها، همین کاربرای آلاخونه هم شامل میشن
اصن یه به جایی آدم میرسه
با خودش میگه(که البته دیدگاه اشتباهیه ولی خب با فرافکنی آدم ذهنش آرومتر میشه)
این آدمی که اینجا داره منو نقد میکنه، کارمو نقد میکنه، خودشو نمیتونه بشوره، تا حالا از خونه نزده بیرون، اونوقت چرا من باید وقتم، ذهنم، فکرمو سر حرف بیخود و بی جهت این بشر، بزارم و راجب اینکه شاید داره درست میگه فکر کنم؟!
هرچی میخوای بگو، خو داری مزخرف میگی
اصلا اگه جزو حلقه نزدیک دوستانم نیستی، چطور به خودت اجازه دادی دخالت کنی تو امور زندگیم که خللی به زندگی تو وارد نمیکنه؟!
تورو سنن -
گرچه این دیدگاه هم خیلی دیدگاه درستی نیست
یه تعادلی نیاز داره
شاید بشه خیلی گزاره آورد که چه کارهایی رو میشه انجام داد، چه کارهایی نمیشه
با توجه به این که باید بین علایق شخصی و روند پیشرفت زندگی و افکار عمومی و حرف مردم و اطرافیان، تعادل برقرار کرد
ولی درکل اهمیت ندادن به حرف مردم، موضع قدرت میاره، این اولین اَپروچی بود که من به انجمن داشتم
برعکسش اهمیت زیادی دادن، موضع ضعفه، و این اَپروچ دومم بود، بعد اینکه فکر کردم کار اولم اشتباه بوده
و بلیو می، اینو من تجربه کردم
نه اون اولی قشنگه
و نه دومی
ولی باور کنید یا نکنید
اولی خیلی آرامش بیشتر و اطرافیان بهتری بهتون میده
آدمایی که حرف خودشونو میزنن و برای خوشحالی یا ناراحتی بقیه، حرفشونو نمیخورن، آدمای باثبات ترین
اصلا یه پروپاگانداس این که میگن همو ناراحت نکنین، فلان نکنین، بهمان نکنین
مزخرف جاته
شما هر نظری که داشته باشی یه آقا یا خانم ایکسی پیدا میشه بگه من مخالفم، خب به نیمکره راست چشم چپم
مخالفتت رو بنویس رو برگه، هواپیماش کن، بنداز تو سطل زباله، مگه من برا دل تو دارم حرف میزنم که علاوه بر اینکه مخالفی، ازم انتظار عوض کردن حرف داری؟! بیا برو تو کوچه -
واقعا واقعا
خیلی از کارارو، نباید بخاطر حرف مردم انجام نداد
بخاطر دل خودت اگه میخوای انجام نده
نه بخاطر حرف ملت
و این ملت، خانواده، دوست صمیمیت، استاد دانشگاه، دانشجوها، همین کاربرای آلاخونه هم شامل میشن
اصن یه به جایی آدم میرسه
با خودش میگه(که البته دیدگاه اشتباهیه ولی خب با فرافکنی آدم ذهنش آرومتر میشه)
این آدمی که اینجا داره منو نقد میکنه، کارمو نقد میکنه، خودشو نمیتونه بشوره، تا حالا از خونه نزده بیرون، اونوقت چرا من باید وقتم، ذهنم، فکرمو سر حرف بیخود و بی جهت این بشر، بزارم و راجب اینکه شاید داره درست میگه فکر کنم؟!
هرچی میخوای بگو، خو داری مزخرف میگی
اصلا اگه جزو حلقه نزدیک دوستانم نیستی، چطور به خودت اجازه دادی دخالت کنی تو امور زندگیم که خللی به زندگی تو وارد نمیکنه؟!
تورو سننInfinitie. A
نشانک زدم -
یخ زدم
-
اینقد درس نخونده دارم که خدا میدونه...
-
خدا کمک کنه...