به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلام سلام 😍
اینوری سلام:////
اونوری سلام:\\
هر وری سلام :/|
کلا سلام🤩
خلاصه سلام 🤭
همین اول کاری بگم این تاپیک پیشنهاد ma.a 🌺 بود
خب سوال 🙃
تاپیک مشاعره داشتیم چرا دوباره ؟؟؟😶
اینبار یه کم فرق میکنه 🙂
چه فرقی ؟؟ 🧐
اینبار قراره جای مشاعره با شعر، با آهنگ مشاعره کنیم 😁😋
بیاین متن آهنگایی که خوندین رو بر اساس متن آهنگ مادر بنویسین و لذت ببریم ( یه جور تداعی خاطرات هستن آهنگا )
عشق آهنگا بیاین 🤩
@دانش-آموزان-آلاء ♥️
@فارغ-التحصیلان-آلاء 💜
@ریاضیا 💙
@تجربیا 💚
@انسانیا 💛
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن✨
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم 😍
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن 🐥🐰
بعضیاشون غمگینن 🙁
بعضیا بی حس و بی حالن 😶
بعضیا خیلیی شادن 😄
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..😉🤗
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم😉♥)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم😍🤗♥
سلام دوستان وقت شما به خیر
برای اینکه یه کلاس خلاق و پویا باشه اساتیدتون چه کاری انجام میدن؟
یه کار خلاقانه که کلاس رو سرگرم کنه چه کاری هست به نظر شما ؟
سوال پرسیدن و بحث کردن و ... منظورم نیست
مثلا درس دادن از روی پاور
درس دادن از روی فیلم
مصاحبه کردن و مستند ساختن
بازی کردن سر کلاس
خلاصه کنم یه چیز خیلی خلاقانه واسه ارائه درس گردشگری اسلامی میخوام
1158234ipbspy0c8q.gif
⚡ %(#042978)[321]
📣 صدااا میاااد؟ 🙈
✨ سلام🦋 اکالی هستم با طعم بامبو 😂😍
امیدوارم که حال دلتون عالی باشه 💛💙💜💚❤
pichak_net-70.png
عاغا بیایید نقاشی بکشیم لذت ببریم 😍 %(#c9009a)[نقاشی با موس]م خییلی باحاله 😂
لازمم نیس حتما نقاشیاتون ذهنی باشه فقط رفقای گلم اسپم ندید اینجا خیلی ممنون❤️🌈
من نقاشیارو جمع میکنم اینجا شاید الان پستای تکراری ببینید ولی پست جدیدم میزارم شماهام از خلاقیتاتون بزارید 😎
pichak.net-46.gif
✨ @فارغ-التحصیلان-آلاء ⭐
✨ @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا ⭐
✨ @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا⭐
✨ @دانش-آموزان-آلاء⭐
pichak.net-46.gif
1158234ipbspy0c8q.gif
سلام به یاران جــان😍
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..❤
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم😊
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه😅
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..💕
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن🙏❤
M.an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب😍
دعوت میکنم از :
خانوم
dlrm
اکالیپتوس
revival
گونش
@Saahaar
sheyda.fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام و درود به همه 🌻❤
لازم به توضیح اضافه نیست از اسم تاپیک مشخصه
این تاپیک رو زدم تا اینجا تجربیات آشپزی،پخت کیک،غذای های محلی و نوشیدنی های مورد علاقه مون
رو با هم به اشتراک بذاریم
و از هم پخت کلی خوراکی خوشمزه رو یاد بگیریم
و یه تفریحی باشه واسه اوقات فراغتمون و البته یه انگیزه واسه آشپزی
پس اینجا عکس اونها رو قرار بدید
و درصورت تمایل طرز تهیه شون رو هم بگین
دعوت میکنم از:
@soniaaa
Anzw 18
Gharibe Gomnam
@roghayeh-eftekhari
chichak am
@حامد-صباحی
@حمید-صباحی
m.hmt
@sania-Andiravan
z Gheibi
🌻🌻
و بقیه دوستان
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
توضیحات کامل درباره خوابگاه در این تاپیک !
.
42718713-37c0-4561-8704-99f1d29c2726-image.png
درود بر شما دوستان نازنین 🖐
امیداورم پاینده و تن درست باشید 🍃
در این تاپیک دعوت میکنم از دوستانی که در حال حاضر خوابگاهی هستند یا خوابگاهی بودند یا خوابگاهی خواهند شد ! تا اگر میشه این لطف بزرگ رو بکنن و تجربیات و دانسته هاشون رو به اشتراک بزارن. 🏡
خودم خیلی دوست دارم بدونم چی باید ببریم چی نباید ببریم ! و یکی از دغدغه هام اینه که خوابگاه اتو داره یا نه 😂 ! و اینکه کلا اگه نکته ای میدونن بگن.
سپاس فراوان 🙏 💙 💐
پانوشت : اگه این تاپیک پین بشه یا چیزی که به بیشتر دیدنش کمک کنه خیلی عالی میشه .
@ناظم
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@رتبه-های-انجمن-آلاء
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
هفته های خوشحالی
-
ممنونم از رز عزیز به خاطر دعوت به این تاپیک@M-an
و نگارین قشنگ به خاطر این عکس خوشگل موشگل@negaarin کلا امروز روز خیلی خوبی بود برام از اون روزاییی که باید گفت چه روز خوبیه امروز چه بی اندازه خوشحالم دیشب حال و احوال دلم عجیب گرفته بود امروز صبح خیلی یهویی زد به سرم برم حرم خیلی وقت بود نرفته بودم جاتون خالی بسی چسبید:face_savouring_delicious_food: منبع ارامشی که اونجا داره رو تا حالا هیچ جایی پیدا نکردم..تو راه برگشت تو مترو چشمم افتاد به یه دختر نازدونه ی لپ گلی با بسته های ادامس توی دستش که شاید ته ته ته خوشحالی امروزش فروختن ادامسای توی دستش بود تقریبا یه ایستگاه بعد اومد کنارم نشست و نفهمیدم مسیر کی تموم شد چون کل راهو با هم حرف زدیم جنس حرفاش اونقد پاک و ساده بود که دلت میخواست ساعتهااا بشینی و فقط و فقط به حرفاش گوش کنی...حرفایی زد که اگه بگم شاید دلتونو به درد بیاره ولی با وجود همه ی دردای توی دلش با یه حرف کوچیک چنان از ته دل میخندید که شاید من هیچ وقت اونجوری نخندیدم...عجیب دنیای قشنگی داشت ..دور از دغدغه های دنیای ما ادم بزرگا
ارزوی بزرگش این بود که خانوم دکتر بشه که مطمئنممم میشععع
خوشحالی بزرگ امروزمم این بود که فهمیدم دوستم که تصادف کرده بود در سلامتی کامله و فردا مرخصه
حرف اخر : اینکه خیلی وقتا خودمونیم که انتخاب میکنیم خوشحال باشیم یا ناراحت ،بخندیم یا گریه کنیم..میشه با بهونه های کوچیکم خندید ..خنده های از ته دل..(مثل خنده های معصومه )
امیدوارم همیشه خنده رو لباتون باشه بخندین و بخندونین -
سلام:))
روزپنجم :
امروز روز عجیب و پر از اتفاقات مختلف بود!
بنا ب دلیلی نمیتونم زیاد بنویسم ...ولی خیلی خندیدم
#خوشحال کننده ترین اتفاق امروز حرف زدن باداییم بود ک خیلی هم سر و کله هم زدیمموهام هنوز هم درد میکنن از بس کشیدهولی عاشقشم
-خنده دار ترین هم تو باشگاه اتفاق افتاد ک ی توپی زدم ب پارتنرم ک مربی بهش گفت س روز مرخصی برگشت بهم گفت ارنولد توهم این س روزو با دونفر کار میکنی تا جای اونو پر کنیبهم گفت ارنولد
-خلاصه طبق تعهدمون بازهم خندیدم ....همیشه بخندیم حتی ب ناکار کردن مردم تو باشگاه
#تاپستی دیگر بدرود -
خوشحالی یعنی بعد از یک روز مطالعه ی سخت بشینی از این عکس های نجومی ببینی.
دوستان اگه خوششون بیاد هر شب یکی میذارم -
سلام امیدوارم حال دلتون خوب باشه و خنده رو لباتون
امروز روز خیلی بدی بود بنا به دلایلی اما سعیمو واسه حال خوب داشتن کردم و موفق شدم
امروز از اومدن به انجمن خیلی خوش حال شدم مثل همیشه ممنون از پستای خوبتون کلا امروز تو دلی عجیب بود چن تا پست گذاشتم 7 تا لایک خورد کلا تو تودلی بیشتر از 5 تا بخوری باید خیلی خوش حال باشی امروز تودلی جنبه اموزشیم داشت جواب چنتا سوالمو گرفتم ممنون از دوستانی که جواب دادن یه چیزاییم تو تودلی شنیدم شاخ دراووردم
خوش حالی بعدیمم این بود که ساعتی مشغول مطالعه بودم
شبتون بخیر -
روز دوم
امروز اتفاق چندان خاصی نیفتاد...مگه قراره هر روز یه چیزی بشه؟ فقط یه تغییر روی دیوار اتاقم دادم که حس خیلی خوبیو بهم میده با نخ گونی و گیره های رنگی پنگی کلیییی عکس اویزون کردم به دیوار :face_savouring_delicious_food: یکمم با ابجیم طبق معمول همیشه سروکله زدم و دعوا کردیم که اگه دعوا نکنیم اصن روزمون شب نمیشه اصن میگن دعوا نمک زندگیه بعدشم یه فیلم سینمایی دان کردم که حیف حجم فیلم 90دقیقه ایو فک کنم تو یه ربع دیدم بس که مسخره بود بقیشم تو دلی و انجمن
یکم هم با یکی از دوست جان ها حس کاراگاهیمون گل کرده بود امروز که چقدرررررر خندیدم... دیگه بیشتر نمیشه بگم جزو سریاته
هیچی دیگه همین
شاد باشیدان -
سلام
روز ششم :
امروز روز جالبی بود ! هم تو انجمن بودم هم خیلی جاهارفتم
_صبح طبق معمول بلند شدم و رفتم باشکاه ولی خسته کننده بود چون مجبور بودم جای اونی ام ک زدم شل و کورش کردم هم کار کنم
بعد از اون با خواهری جونم دوتایی رفتیم سینما تئاتر دیدیم من خیلی ب تئاتر علاقه دارم
بعد از اون رفتیم بازار و یکم برای جمعه که عقد دختر عمومه خرید کردیم برای بعضی از لباس ها نیم ساعت خندیدم چون واقعا اونارو میپوشن؟ :/:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
بعدش اومدیم رفتیم کلاس زبان خواهر جان و من ب عنوان مهمان بودم اونجا .. کلا من اینجوری بودم من بگم من بگم؟ خواهرم گفت پاشو برو خونه من خودم تنهایی میام دیگه ساکت شدم
از اونجا اومدیم خونه دیدم دایی جونم اومده که کلی بابتش خوشحاااااااااال شدم برام اناناس گرفته بود :face_savouring_delicious_food: :face_savouring_delicious_food: من عاشق آناناسم
بعدشم بابام اومد و کلی از بیرون و اتفاقاتش برامون تعریف کردو ما خیلی خندیدیم شب نشینی با بابام رو دوست دارم عالیه ایشالا سایه پدرو مادرامون همیشه بالاسرمون باشه
#با عادلم حرف زدم کلی خندیدیم بچه خوبیه @i-sorna
اینم از گزارش امروز
#همیشه بخندیم حتی شده ب ضربه فنی کردن پارتنرمون با مدل ارنولدی
#بخندو خودتو باخوبی ب رخ بکش
تا پستی دیگر بدرود -
سلام (:
روز پنجم و خوشحالیِ چهارم ! (((:
بعد از ثبت رکورد های تحویل بعد از دو هفته و پنج روز ! و تحویل بعد از یک هفته ! امروز شکر خدا بعد از 48 ساعت کارُ تحویل میدم ! بسی خوشحالم کلا (: بالاخره طلسم بدقولی هام شکست /:
کلی با عمه جان خندیدیم ! اصلا عمه باید پایه باشه ((((:
بعد از دو ماه رژیم سفت و سخت امروز با خیال راحت بستنی خوردم /: قیفی نبود ، نازنین ( بستنی خور ترین رفیقم ! ) هم نبود ولی بسی چسبید (:
میدونید ؟ قبلا فکر میکردم دارم تو زندگیِ بقیه همش نقش چسب زخم ایفا میکنم /: ولی امروز از ته ته قبلم خوشحالم که تونستم با دیوونه بازیام حالشو خوب کنم (: و البته این دفعه ی اولی نیست که من از خوب شدنِ حالش خوشحال میشم ((:
چاووشی هم که با ترکِ ما بزرگُ نادانیم رسما منو ترکوند ((: جانا سخن از زبان ما میگویی ((:
ممکنه فکر کنید دارم شعار میدم ( البته مهم نیست ! خودم که میدونم شعاری حرف نمیزنم ! ) ولی دعا حالمو خوب میکنه ... چه دعا برای ی غریبه ی مجازی مثل مهتاب و چه دعا برایِ حسین کوچولو و چه برایِ ... من به خوب شدنشون ایمان دارم ...
فکر کنم امروز یک قدم به فاطمه ای که میخواستم باشم نزدیک شدم... هنوز خیلی مونده تا برسم بهش ولی من این تلما رو آبی میکنم (:
اینم از امروز (:
یاعلی -
ـ روز اول
سلام
امیدوارم تنور دلتون گررررررم باشه و همیشه روزگار بر وفق مراد...
روز های ی شخص کنکوری زیاد چالش برانگیز نیست شاید هر روزش با درس تو اتاقش بگذره طوری که با تک تک ترک های دیوار یا لکه رو دیوار خاطره داشته باشه :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
ولی خالی از خوشحالی نیست ...
چن وقتیه امدم خونه پدر بزرگی ( روستا ) و تصمیم دارم تا کنکور هم بمونم ...
وقتی صبح از خواب پا میشم و از پنجره که رو به حیاط و باغ عه و هوا بوی دود نمیده تمیزه وقتی صبح میرم تو حیاط نسیم سرد با بوی آب ، خاک نم ، گل میزنه به صورتم خیلی حس جالبیه ...
واس همین آواز پرنده ها و این نسیم و حس و حال خوبش سحر خیز شدم :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
امروز روز خوبی بود پر زا اتفاق های تازه و خوش اگرچه امروزم با ریاضی سپری شد حدودا ۲/۳ ولی بازم خوب بود
امروز بعد چن روز گشتن تو نت ملودی لایت مورد علاقمو که تو اینستا شنیده بودم پیدا کردم البته با اسم پیانیستش (دیوید هانتسینگر ) حس خوبی برام داشت
وقتی از اتاق رفتم بیرون دیدم غذای مورد علاقم رو اجاق گازه از خوشحالی بشکون میزدم:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: اونم با ته دیگ سیب زمینی
:face_savouring_delicious_food:
بعد از اون پیدا کردن ی ۱۰ هزار تومنی تو کیفم بود که زیر آسترش رفته بود و وقتی داشتم لب تاپمو ور میداشتم دیدمش واقعا انتظار این یکیو نداشتم
بعد دعوت شدم به این چالش با اینکه اصلا پیگیر نبودم و مجبور شدم از اول بخونم تا بفهمم تاپیک برا چیه ...
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
امیدوارم دیروزتون خاطر انگیز
امروزتون عالی
و آینده تون رویایی
باشه
-
سلام
روز هفتم=اخر
دیگه باید یواش یواش بارو بندیل و ببندیم و بریم از دیار هفته های خوشحالی
امروز هم روز خوووووبی بود
صبح از خواب با داد بابام بیدار شدمبخدا اسلحه کم داشت برای صدا کردنش یجوری صدا میکنه ادم راضیه س روز چشم رو هم نزاره
بگذریم.... اینم بگم من عاشق بابامم :face_savouring_delicious_food:
بعدش رفتم باشگاه خسته شدم گرم بودددمجبورم شدم جای اون بدبخت کار کنم ولی خودشم بود همش میگفت فازی حقته بعدشم بوس میفرستاد اونم اینجوری
خلاصه از باشگاه اومدم خونه دیدم عمه جونیم خونه ماست ویییییییی عاشقشم ینی بخدا تا دیدمش همه این حرکت هارو رفتم
بعدش یکم باهم حرف زدیم و اماده شدیم دوتایی رفتیم بیرون باعمه جونیم یکم بازار گردی و رفتیم کافی شاپ :face_with_stuck-out_tongue:
بعدش اومدیم خونه و اومدم انجمن ! انجمن یکی از جاهاییه که باعث خوشحال بودنمه و وقتی اینجام کلا دردو غمو مشکلامو یه چند لحظه هم شده یادم میره :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: برای همینه اصن خوابیدم انجمن بیرون هم نمیرم لات اینجاهم منم مشکلی بود بگید
یکی از موضوعاتی ک باعث خندیدن امروزم بود حرف زدن با عادل ( @i-sorna )بود بچه خوبیه ..چیزی تو دلش نیست ولی زیاد ب کار و این و اون رسیدگی میکنه کلاخوبه ...اگه چیزی بهتون گفت جدی نگیرینش .. بیشتر شوخی میکنه تا جدی بودن عادل ببخشید ها اینم بگم بعضی موقع من خودمم ازش شاکی ام دلم میخواد بزنم...
این از گزارش امروز ..!
وکلا خوشحال بودم این هفته چون دعوت شدم ب این تاپیک و این ی تلنگور بود درمن تا دنبال دلایل بیشتری برای خندیدن باشم :))
و خوشحالم بخاطر داشتن دوستایی گل که نامی از کسی نمیبرم چون زیادین عاشق همه اتونم :face_savouring_delicious_food: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: از جمله نگارینم که عاشقشم ولی عشق ابدیم زهراست :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
#مشاعره هرشب با نوشابه یا همون اقا مهدی خیلی خوشحالم میکنه حتی اگه چرت و پرت هم گفته باشیم و شوخی ها ی دوستام توی انجمن باعث خوشحالیمه :))
درسته امروز روز اخربود ولی من هنوز ب تعهدم نسبت ب این چالش پای بند میمونم و هروز بیشتر ب دنبال خوشحال بودن میرم :))
#همیشه بخندیم حتی ب بالارفتن قیمت دلار
مواظب خودتونو خوبیاتون باشید
خیلی دلم میخواست بگم تا پست بعدی بدرود .. ولی تموم شد :((یاحق
-
%(#00aeff)[روز اول] 97/6/13
از خوشحالی هام قراره بگم ولی به سبک خودم
من معکوس زمان حرکت میکنم از الان که خوش حالم زمانو به عقب برمیگردونم به ابتدای روز:
1! الان که دارم این متنو مینویسم خیلی خوشحالم و دارم تمام اهنگایی که خواننده مورد علاقم خونده روگوش میکنم و لذت میبرم
2! من از فیلمای علمی تخیلی خوشم نمیومد ولی امروز یه فیلمی دیدم که خیلی خوشم اومد اسمش:" Ready Player One"
3! امروز بستنی ای که دوست داشتمو خریدم خوردم! فکر نکنید قرونه نه 1000 تومنه ولی من بیشتر از بقیه بستنی ها اونو دوست دارم و خوردن بستنی خوشحالم کرد
4! امروز صبح امتحان رانندگی داشتم و نتونستم قبول بشم ازین که افسر بعد از انداختن من سالم رفت خونشون خوشحالم /بهتر بگم خودم قبول کردم در حد قبولی بلد نبودم!پس زیاد نرفت رو اعصابم! ما گروه 2 بودیم گروه یک 4 تا خانوم بودند اولی سوار ماشین شد که حرکت کنه دید نمیتونه حرکت کنه چون جلوش ماشین نگه داشته بود مجبور شد دنده عقب بره! چه دنده عقبی رفته رفته خانوم فرمونو گرفت تا جایی که عقب ماشن در اومد به خیابون پسرا خندیدن دختره دید همه داریم میخندیم چپ چپ نگاه کرد بقیشو گاز داد و با سرعت یه دستی فرمونو چرخوند!! بازم خندیدیم کلا خندیدم!!افسر منو انداخته بود ولی بازم همه میخندیدیم!
5! صبح خودم بیدار شدم و بعد از مدت ها ساعت 6و ربع بیدار شدنم احساس خوبی میدادموقعیت هایی که منو امروز خوشحال کردن اینا بودن امیدوارم هر چه بیشتر بتونم خوشحال باشم فردا و در اینده
-
روز ششم و خوشحالیِ پنجم (((:
سلام ((:
امسال ک دیگ بچه مدرسه ای محسوب نمیشم قرار نبود برم کتابفروشی ولی خب دیروز قسمت شد ی سر رفتم خب مثل همیشه که تماشا کردنِ ذوقِ بچه ها برام جالبِ ((: خصوصا اگ در حال خرید برا مدرسه باشن ((: البته بگذریم از این که نیم ساعت معطل شدم چون فروشنده داشت به یکیشون تفریق یاد میداد //: حالا این چ ربطی ب خوشحالی داره ؟ خب خوش گذشت دیگ |: حتی اون قسمتی که آقای فروشنده داشت گریه کنان به ی دختربچه میگفت به خدا 50 هزار منهای 12 هزار میشه 38 نه 48 |||:
مگه میشه تو ی هفته هم ایهام آهنگ بده و چاووشی و امینم آلبوم بدن و من خوشحال نباشم ؟ البته البته آلبومِ Mustafa Ceceli هم بسی حالمان را خوب کرد ((: خصوصا این ترک :
https://forum.alaatv.com/assets/uploads/files/1536089468662-03.mustafa-ceceli-ne-haber-asktan.mp3
دیشب تو تل تا نصفه شب با همکلاسی هام چت میکردیم (((: وای ک چقد دلم برا دیوونه بازیای تو مدرسه مون تنگ شده ...
جانانِ من ذوقِ شنبه کشت ما را (((: البته این که رضایت دادن دوتایی با نازنین بریم بیشتر کشت ما را ((((:
همین ((:
به قول رامبد شااااد باشید ((((: -
روز پنجم
سلام
ببخشید خیلی دیر نوشتم یه مشکلی پیش اومد الان تونستم بنویسم .
امیدوارم حال دلتون خوب باشه و خنده رو لباتون
اولین خوشحالیم این بود که ساعت سه شب خود به خود از خواب بیدار شدم و خیلی خوش حال شدم شادو شنگول نشستم درس خوندم اما این شادی فقط نیم ساعت ادامه داشت چون بعدش مهمونامون از شهرای دیگه رسیدن منم روم نشد ادای بچه های خرخون رو در بیارم :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
رفتم دوباره خوابیدم
خوش حالی بعدیم مثل همیشه اومدن به انجمن بود و اشنا شدن با چن تا دوست فوق العاده و اینکه تصمیم گرفتم اومدن به انجمن رو کنترل کنم چون به همون اندازه که باعث حال خوب ادم میشه و اثر مثبتی داره میتونه مضرم باشه
بعدم خوندن دفتر خاطراتم که از ابتدایی تا دوران راهنمایی دوستام واسم نوشته بودن کلی به خاطر حرفایی که اون دوران نوشته بودن خندیدم و مرور اون دوران واسم لذت بخش بودو حس حال خوبی بهم داد
مثل همیشه امیدوار باش به فردای زیبا
غنیمت شمر شیرینی امروز را ....
روزتون پراز شادی و لبخند -
-روز دوم
سلام
امروز زیاد چالش بر انگیز نبود برام ...
ولی خالی از اتفاق های کوچیک نبود :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
صب که داشتم میرفتم بیرون میخواستم با اتوبوس برم و منتظر بودم تا بیاد ی ۲ دیقه بود واستاده بودم که دوستمو دیدم با ماشین یکم خوش و بش کردیم و ازم مسیرمو پرسید اتفاقا مسیرمون یکی بود و ۱۵ دقیقه منتظر اتوبوس موندم تخفیف خورد
تو خیابون مدیر دوران راهنمایی رو دیدم زیاد اتفاق جالبی نیفتاد و فقط با ی سلام و احوال پرسی رد شدیم رفتیم
حالا میپرسین خوشحالیش کجا بود ...
اینجاش بود که فهمیدم کتاب فروشی زده و بعد از اینکه کارامو راس و ریس کردم رفتم کتابفروشیش خیلی وقت بود دنبال سیر تا پیاز ادبیات ۳ میگشتم ولی پیدا نمیکردم ... ولی اونجا پیدا کردم و ی تخفیف حسابی هم داد بهم ۷۰ درصد تخفیف تازه اون ۳۰ درصد هم نمیخواست به زور بهش دادم
بعد رفتمو ی کیک بستنی خوردم و راهی خانه شدم
ی خبری هم اینکه هفته های من ۲ روزه پس این آخرین قسمت بود :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
بالاخره ببخشید
امیدوارم امروزتون بهتر از امروز من بوده باشه ...
به قول استاد پوریا جون (استاد رحیمی )
آرزومند آرزوهاتونم ... -
و روز سوم
امروز روز جالبناکی بود برام اون از صبحش که خبر ازدواج یکی از همکلاسیامو شنیدم اون از ظهر که یه خانوم بسی محترم زنگ زده به گوشیم و و میگه گوشی شوهر من دست تو چیکار میکنه واای حالا بیا بهش ثابت کن اشتب گرفته مگه به خرجش میرف میگم من این خطو ۶ ساله دارم فقط میگف گوشی بده به بووووق دیگه مونده بودم بخندمم یا بگریم دیگه سر اخر مادر جان به دادم رسید و بنده خدا کلییی معدرت خواهی و ببخشید ولییی هر وقت یاد حرفاش میفتم دلم میخواد تا صب بخندمم اتفاق خوب بعدی اینکه امشب عروسی دعوت بودیم و باید بگم که این چهارمین عروسی ای که توی همین یک ماه اخیر دعوت شدیم عروسی نمیاد نمیاد یهوو با هم چهار تاااااا میاد دیگه فک کنم رفتتت تا سال دیگه
هیچی دیگه همینا
شاد باشیدان -
%(#729908)[روز دوم] 97/6/14
خوشی های 24 ساعت روز قبل رو باید دیشب مینوشتم پس ببخشید امروز ظهر مینویسیم:
1! دیشب قبل خواب نظرم نسبت به یکی از کاربرای الا یکمی تغییر کرد و مثبت شد (یکمی )زیاد خوشحال نشویدو نشه
2! دیشب مادرم گفت برو 4 تا بستنی بخر 2 تا برای خودت 2برای خواهرت رفتم بستنی ای که انتخاب کردم به سلیقه خودم بود نه خواهرم!! هم اقتصادی باشه (1 kتومن پولش میشد ) هم من دوست دارم خوب4 تا میشد 4 هزار تومن من گفتم خیلی وقته دارم محدودیت ها و قوانین نشکوندم پس بزار یکمی هیجان داشته باشم 5 تا خریدم رند باشه 5 هزار تومن یکی شو تا خونه خوردم رسیدم خونه چند تا مونده بود؟4 تا درسته ...تعداد درخواستی بود....یکیشم اون موقع خوردم....خودمونیم چه قانون شکنی کوچیکی بود ....قدیما اومد جلو چشام که چه کارایی میکردم....خوب بگذریم من با چه چیزی خوشحال شده بودم الان ناراحت!(((حتما موقعی که رفتم دانشگاه ازم بخواهید بیام این جا بگم چی بر سر استادا میارم )))
3! دومین خوشحالیم مربوطه به این که یکمی برنامه ریزی کردم تا وقتمو در دست خودم بگیرم و وقتمو تلف نکنم واقعا با برنامه جلو رفتن حس بهتری از بی برنامه و خوشی های الکی هستش ..بعد کنکور خیلی بد گذشت از لحاظ برنامه نداشتن
4! من دیروز در مورد برنامه نویسی یکمی تو نت سرچ کردم که بابا خیلی دیر شده باید شروع کنم دیگه ... _Mohammad_reza_ بدونه که هنوز شروع نکردم برنامه نویسی رو پوستمو میکننه!عاشقتم ممد..تو تهران میبینمت
5! دیروز صبح یکی رفت روی اعصابم ولی حوصله جر و بحثو نداشتم فقط لبخند زدم و ارتقا دادم سطحی که توش منفجر میشمو(کظم غیظ میگن؟) بعدش خوشحالشدم شاید!
شب می بینمتون