شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
جعفر با وانتش میزنه به یه بنز صفر،با کلی گریه و زاری و التماس رضایت می گیره
تو چهار راه بعدی دوباره میزنه به همون بنزه! سرشو از ماشین میاره بیرون میگه:برو برو منم!!...
-
چند روز پیش تا تو تاکسی نشستم دیدم دوست پدرم عقب تاکسی نشسته، به روی خودم نیاوردم که دیدمش
۵ دقیقه بعد اومد کرایه رو حساب کنه و گفت: آقا ۲ نفر حساب کنین لطفاً!
من ، خجالت زده دستشو گرفتم و کلی باهاش کُشتی گرفتم که: توروخدا شرمنده نکنین!آخه این چه کاریه و این حرفا…
بعد اینکه پولو داد دوباره یک کرایه دیگه هم حساب کرد و گفت: این هم مال این آقا!
تازه فهمیدم دفعه اول کرایه خودش و پسرش رو حساب کرده بود!
یعنی با آفتابه دوغ بخوری اینجوری خجالت نکِشی جلو ملت