7359f0b618fd81d985f6ecbf4b44bc26.jpg
سلام آلاییون عزیزم!🤗
امیدوارم حال همتون خوب باشه💖
من مهشید حسن زاده آلاخونه هستم و یکی دیگه اون بیرون،اما چیزی که اینجا کافیه ازم بدونید؛دانشجوی سال سوم پرستاریم و زیست کنکور تدریس میکنم☺️
یه روزی مثل الان شما آلایی بودم و همینجا درس میخوندم.حالا هم که مدرس شدم؛اومدم اینجا تا نذرمو ادا کنم(یادمه زمان دانش آموزی ما آلا نذر حضرت زهرا(س) بود).
از صمیم قلبم امیدوارم این تاپیک و نکته هاش حسابی کمکتون کنه.🤗آخه آلا خونه ی ماست و مااینجا یه خونواده ایم.پس موفقیت تو،موفقیت منم هست.🤝😉
سلام
حتما باید سکته ی قلبی رخ بده تا خون به بخشی از ماهیچه نرسه و یاخته ها بمیرن؟
زیستاز در این مورد گفته
بسته شدن سرخرگ های کرونری توسط لخته یا سخت شدن دیواره، ممکن است باعث سکته ی قلبی شود که یکی از اثرات سکته ی قلبی نرسیدن خون به ماهیچه ی قلب و مرگ یاخته های آنها است.
چون من تو ذهن خودم این بود که اول باید یاخته ها بمیرن بعد بگیم سکته ی قلبی رخ داده و کتابم به نظرم بیانش همینطوریه.
@دوازدهم @دهم @یازدهم @تجربیا
IMG_20241101_152035.jpg
سلام. من یک موضوعی رو خوب متوجه نمیشم. قسمت اول که داره نحوه اصلاح چشم یک فرد نزدیک بین رو نشون میده، میگه باید از عدسی واگرا استفاده کنیم. بعد داخل شکل نشون داده شده که پرتوهای موازی نور پس از برخورد به عدسی مقعر، واگرا میشن و هنگام عبور از عدسی چشم که محدب هست، به جای همگرا شدن، میزان تقعرشون بیشتر میشه (این قسمت رو با فلش مشخص کردم) و در نهایت، زمان تمرکز روی شبکیه همگرایی اتفاق میوفته.
به طور مشابه همین اتفاق برای شکل پایین که چشم یک فرد دوربین رو نشون میده اتفاق میوفته اما با این تفاوت که پرتوهای موازی نور بعد از عبور از قرنیه که محدب هست، به جای همگرایی، واگرا می شوند.
IMG_20241031_110419.jpg
سلام. عدسی دو تا تحدب داره یکی تحدب جلویی و یکی تحدب پشتی که محدب تر از جلویی هست. زمانی که پرتوهای موازی نور به اولین تحدب برخورد میکنند، شکست نور انتقال میوفته و پرتو ها همگرا میشوند. حالا پس از برخورد به دومین تحدب، چه اتفاقی میوفته؟ لطفا شکلش رو رسم کنید.
@یازدهم @دوازدهم @تجربیا
@دانش-آموزان-آلاء
نکات تستی زیست یازدهم
-
در فردی که Msدارد سرعت هدایت پیام عصبی در نورون رابط هیچ تغییری نمیکند چراکع میلین ندارد
همه (هر) گره رانویه توانایی پتانسیل عمل را دارند ولی لزوما همیشه در حال پتانسیل عمل نیستند
در یک نورون فاقد میلین مثل رابط درهمه قسمت های خود توانایی ایجاد پتانسیل عمل را دارد ولی دریک نورون میلین دار فقط در گره های رانویه
یک جسم یاخته ای به طور همزمان میتواند
با چند نورون دیگر در ارتباط باشدغلاف میلین غلافی چند لایه (نه تک لایه ) در اطراف رشته عصبی
جهت هدایت پیام عصبی همواره یکطرفه است .
اگر سیناپس مهاری باشد نافل به کانال دریچه دار پتاسیمی متصل وباعث باز شدن و خروج Kاز ان میشودهر یاخته پشتیبان بدون نیاز به فعالیت عصبی خود ادامه میدهد
در نورون حسی دندریت واکسون میتوانند از از نطقه یکسانی از جسم سلولی خارج شوند
از طریق انتهای یک نورون (انتقال ) پیام عصبی صورت میگیرد نه ( هدایت )رشته های بیرون زده از جسم سلولی ( دندریت اسه) همگی دارای غشای پلاسمایی و سیتوپلاسم اند
تنها یاخته هایی که در بدن تحریک پذیرند نورون ها نیستند بلکه گیرنده های حسی و شبکه هادی نیز قابلیت تحریک شدن را دارند
نورون ها یاخته هایی تمایز یافته اند که به ندرت تقسیم سلولی و هسته در انها اتفاق می افتد
-
ناقل های عصبی درون ریز کیسه بع کمک اگزوسیسیتوز وارد فضای سیناپسی میشوند نه اینکه خود ریز کیسه هم وارد فضا بشه
در محل غلاف میلین پتانسیل عمل رخ نمیده چرا که در این مناطق کانال دریچه دار وجود ندارد
پس از پتانسیل عمل فعالیت بیشتر پمپ سدیم پتاسیم موجب میشه تا غلطت یون ها در دو سوی عشا به حالت اولیه برگردد نه اینکه پتانسیل ارامش ایجاد کنه
یک یاخته بافت عصبی میتواند یک یاخته غیر عصبی باشد ( نوروگلیا )
علاف میلین نقشی در افزایش سرعت انتقال پیام ندارد بلکه در افزایش سرعت هدایت نقش دارد
جسم سلولی و دندریت میتوانند پیام را دریافت کنند نه منتقل
-
طولانی ترین عصب محیطی در بدن ملخ عصبی است که بع یک جفت پای عقبی وارد میشود
در ملخ عصب مربوط به شاخک های سر مستقیما به مغز میروند
دستگاه عصبی پلاناریا "
شامل رشته های جانبی که از ساختار نردبان مانند به سمت دو طرف بدن خارج شده اند و همینطور رشته های کوچکی که از مغز بیرون زده اند -
هر پیامی که به نخاع میرود لزوما بع مغز فرستاده نمیشه مثل انعکاس
در نخاع ممکن است نورون حسی به طور مستقیم و بدون نورون رابط بایک نورون حرکتی سیناپس دهد
همه اعتیاد ها جنبه روانی دارند ولی همه اعتیادها لزوما جنبه فیزیکی ندارند
در اعتیاد سامانه لیمبیک بیش از یک نوع ناقل عصبی ازاد میکند که یکی از انها دوپامین است
مواد اعتیاد اور موجب تعییر سیناپس و عملکرد نورون در دستگاه عصبی مرکزی میشود
هر نورون حسی و حرکتی که در انعکاس نقش دارد قطعا میلین دار است
در دستگاه عصبی محیطی هم بخش پیکری وهم خود مختار میتوانند در انعکاس نخاعی نقش داشته باشند
-
🧊 افزایش و کاهش فعالیت قلب متناسب با شرایط و به وسیله بخش خود مختار دستگاه عصبی انجام میشه
🧊دقت شود که سمپاتیک نمیتواند در قلب انقباض ایجاد کند بلکه با اثر برروی این گره میتواند سرعت انقباص را کنترل کند
🧊انعکاس ها همواره موجب انقباص عضلات نمیشوند مثل شل شدن اسفنکتر داخلی میزراه
🧊همه عضلاتی که که به ساختار بدنمان متصل اند اسکتتی اند و با اعصاب پیکری عصب دهی میشوند
-
در حلزون گوش مقطع عرضی مجرا دارای ۳ حفره میباشد که قسمت میانی که محل حصور گیرنده میباشد کم ترین قطر رادارد
قطر شیپور استاژ کمتر از مجرای گوش میانی است وبه رکابی نزدیک تر است
در بخش انتهایی گوش خارجی ضخامت استخوان گیجگاهی بیشتر از نواحی دیگر است
استخوان چکشی یک اتصال ریزی هم با گیجگاهی دارد
-
🧊هم عصب شنوای و هم عصب تعادلی هردو از اکسون میلین دار نورون حسی تشکیل شده اند
🤍در ساختار گوش هر یاخته مژک دار با ارتعاش مایه مجرای مختص به خود تحریک میشود
🧊هر گیرنده چشایی با ۲ یاخته نگهبان در ارتباط است
🤍هسته همه یاخته های جوانه چشایی به غشای پایه نزدیک تر اند
-
همگرایی نور فقط در محیط های شفاف چشم صورت میگیرد
بز گترین استخوان گوش میانی چکشی است
از ویتامین Aبرای ساخت ماده حساس به نور استفاده میشه نه تجزیه اون
هر گیرنده موجود در شبکیه چشم الزاما در اثر برخورد نور تحریک نمیشن = مثلا مخروطی ها در نور زیاد نه هر نوری
-
تارهای اویزی ساختار سلولی ندارند پس توانایی انقباض هم ندارند وبرای انها لفظ شل شدن یا کشیده شدن رو به کار میبریم
نطقه کور محل ورود یک سرخرگ وخروج یک سیاهرگ است
جسم مژگانی به واسطه تارهای اویزی و به طور غیر مستقیم به عدسی متصل میشوند
محیط های شفاف چشم = قرنیه زلالیه زجاجیه عدسی
که همگرایی نوردر این مناطق صورت میگیردمشیمیه در نقطه کور حضور ندارد ولی صلبیه و شبکیه حضور دارند
-
همه ماهیچه های موجود در ساختار لایه چشم صاف اند ولی در کره چشم هم صاف و هم اسکلتی داریم
کامل ترین لایه چشم = لایه خارجی
در هر سه لایه چشم به طور حتم عروق خونی را داریم = پس بافت پوششی و پیوندی ... هم داریم
تار های اویزی در فضای پشت عنبیه با مایع زلالیه در تماس اند
از لایه میانی چشم فقط مشیمیه در ارتباط مستقیم با با یاخته های عصبی شبکیه است
نقطه کور نسبت به لکه زرد داخلیتر است و در سمت بینی قرار گرفته است
نورون های شبکیه و عصب بینایی جزعع بخش حسی دستگاه عصبی محیطی بشمار میزوند
در اخر اگ خوشتون اومد رای بدین مرسیتونم
@ تجربیا -
هنگام مشاهده شبکیه از طریق مردمک لکه زرد به صورت بخش تیره و نقطه کور به صورت بخشی روشن دیده میشه
شیپور استاش فقط در بخش ابتدایی خود توسط استخوان گیجگاهی محافطت میشه
بخش بیرونی حلزون گوش از جنس استخوان بوده که جزع اسکلت محوری بدن محسوب میشوند
جوانه های چشایی در برجستگی اای روی زبان انسان قرار دارند نه در همه قسمت های زبان
دقت شود حس بویایی در درک درست مزه عذا تاثیر دارند نه اینکه انها را تحریک کننند
-
فصل سوم
همه استخوان ها لزوما در محافظت از اندام های درونی نقش ندارند = رکابی ..
محل اتصال استخوان ترفوه به جناغ بالاتر از محل اتصال استخوان دنده اول و جناغ است
در مفصل گوی و کاسه ای فقط استخوانی که سر گوی مانند دارد میتواند در همه جهات حرکت کند
استخوان بازو ازبالا با کتف مفصل = گوی وکاسه ای_
واز پایین با دو استخوان زند زیر و زبرین مفصل = لولایی داردقوزک واخلی پا = برامدگی استخوان درشت نی
قوزک خارجی پا = برامدگی استخوان نازک نیاستخوان ترقوه از نوع جانبی ودراز هست واز جلو با جناغ واز پشت با کتف متصل است
@تجربیا -
فصل چهارم
فاصله صفحات رشد از مرکز تنه افزایش می یابد ولی به سر استخوان نزدیک تر نمیشود وفاصله ان تا سر ثابت باقی میماندهر غده لزوما یا درون ریز یا برون ریز نیست = مثلا پانکراس که هر دوتای ان محسوب میشع
تمامی غدد درون ریز دارای مویرگ منفذ دار اند
ممکن است که هورمونی قبل از خروج از خون بتواند بر سلول هدف خود تاثیر بگذارد = مثلا گلبول ها که سلول هدف غده تیرویید اند
دقت کنید که کلیه توسط کپسول کلیه محافظت میشه نه غده فوق کلیه
چند هورمون میتوانند یک اثر مشترک را ایجاد کنند = اپی نفرین . کورتیزول .= افزایش قند خون
یک هورمون ممکن است در اندام های مختلف پاسخ یکسان ایجاد کند = الدسترون و ضد ادراری باعث افزایش بازجدب اب در کلیه میشوند
هر سلول عصبی که هورمون میسازد قطعا ان را در جسم سلولی خود ساخته است
دقت کنید که
گلوکاگون = افزایش گلوکز پلاسما
انسولین = افزایش گلوکز سیتوپلاسم میشودبیشتر حجم غده فوق کلیه بخش مرکزی را شامل میشع
-
فصل پنجم
سطح پوست فقط ( الزاما ) توسط عرق و چربی و میکروب مفید محافطت نمیشه = بلکه یاخته های شاخی موهای پوست نازک بینی و.. هم نقش دارند
باکتری های سازش یافته با محیط اسیدی تنها در لایه اپی درم وجود دارند
دقت کنید که در جریان ار نوع بیماری تعداد گویچه های سفید خون افزایش نمییابد = بلکه در بیماری های میکروبی
در خارج از خون مونوسیت دیده نمیشع ودر داخل خون ماکروفاژ و دارینه ای دیده نمیشه
علاوه بر بیگانه خوار ها یاخته های سرتولی در دستگاه تولی مثل مردان هم توانایی بیگانه خواری دارند
۳ عامل موجب فعال شدن پروتیین های مکمل میشه
۱ برخورد با میکروب
۲ برخورد با پادتن
۳ توسط پروتیین های دیگر -
فصل پنجم
در گره های انفاوی علاوه بر ماکروفاژها گویچه های سفید مث لنفوسیت ها و دارینه ای هم مشاهده میشه
همه سلول های بدن در صورت داشتن ژن اینترفرون
بعداز الوده شدن میتوانند این پروتیین را بسازند بجز یاخته های بدون هسته = مث گلبول قرمزاینترفرون نوع ۲ فقط باعث فعال شدن ماکروفاژها میشوند نه همه بیگانه خوارها
در التهاب ماستوسیتی که هیستامین ترشح میکنه اسیب دیده است ولی ماستوسیتی که پیک شیمیایی ترشح میکنه سالم است
دقت کنید که
گلبول سفیدی که در خون هیستامین ترشح میکنه = قطعا بازوفیل
گلبول سفیدی که دربافت هیستامین ترشح میکنه = میتواند بازوفیل یا ماستوسیت باشدپرفورین وانزیم وانزیم القاکننده در ریزکیسه هر دو با هم اگزوسیتوز میشن ولی عملکرد پرفورین زودتر است
-
فصل ششم
،
-
-
فصل ششم
اینطور نیست که همه تقسیم ها باعث رشد شوند ویا اینکه علت هر تقسیمی رشدباشع = بلکه میتونه به خاطر تولید مثل یا ترمیم باشندر محل سانترمر ها رشته های دنا + پروتیین حضور دارند
سانترومرها لزوما در وسط کروموزوم ها قرار نمیگیرند و میتوانند نزدیک به یکی از دوانتهای کروموزوم باشن
تعدادکروموزوم های هریاخته گونه جاندار .نوع سلول بستگی دارد
لزوما دوگونه مختلف جانداری
حتمنعددکروموزومی متفاوتی ندارن = زیتون وانسان ( ۴۶)
کروموزوم های پیکری راهمه جانداران دارند ولی کروموزوم جنسی را فقط بعضی جانوران دارند
در دوکروموضوم همتا موضوع ژن ها یکسان است ولی نوع انها میتواند متفاوت باشد ولی حتمن از نظر شکل واندازه و محل قرارگیری سانترومر یکسان اندپشت سرهم قرارگرفتن نوکلویتیدهاپشت سرهم قرار گرفتن ژن ها دنا
۹