قهرمانای کنکور
-
ایزدمهر احمدی نژاد
رتبه یک کشوری کنکور98:1)کلا هشتا ازمون قلمچی شرکت کرده ک تو 6 تاش اول میشه و توی 2 تای دیگه یبار دوم کشور یبار هشتم کشور.
2)خوشش فصای رقابتی نمیومده و ترجیح میداده همیشه با خودش سنجیده شه.
3)زمانی ک احساس خواب الودگی کرده درسا رو موقع راه رفتن مطالعه میکرده...ببنید چون پست اوله توصیح میدم،من نکات هر فردو میگم برداشت با خودتون از این ب بعد
مثلا الان قلمچی همش داد ک اگ از سه سال قبل نیای ازمون ما و... بدبخت میشی و...اما ببنید کلا 8 تا رفته اون هشتام زیر ده بوده،یعنی این نیاز ب ازمون لزوما با قلمچی برطرف نشده
بدش جو رقابتی میومده چیزی ک برعکس حرف الان تقریبا همه مشاوراس ک تو جو نباشی نابود میشی و...ببینید شجاعت اطمینان و... رو داشته،مسیر درست رو تشخیص داده و در کمال ارامش بهش رسیده.
ما اغلب خوابمون میاد سعی میکنیم برطرف کنیم نیازو،اما این میگ لزومی نداره هر نیازی رو پاسح بدی،خوابم ک اومد راه رفتم جای اینک خودمو گول بزنم پنج دقیقه بخوابم و بعدش ببنیم پنج ساعت خوابیدم. -
ریحانه فرخ ملکی رتبه 1 تجربی منطقه2 و 8کشوری.98
1)پدر و مادر هردو دیپلم
2)هیچگونه تفریحی نداشته.در مقطعی به علت مشکلات بوجود آمده واسه ش مجبور میشه 1/5 ماه درس نخونه
3)نقطه ضعفش ادبیات بوده ک بعد شناسایی،تست و تمرین زیاد اونو ب نقطه قوت تبدیل میکنه و 97 درصد تو کنکور میزنه -
سید مهدی زارع زاده رتبه 1 منطقه3،و رتبه 10کشوری98
1)صبح امروز 15 مردادماه حدود ساعت 10:45 به سایت سازمان سنجش مراجعه کردم که فقط اسامی رتبههای برتر اعلام شده بود، وقتی گزینه مربوطه را کلیک کردم و عکس خودم را دیدم خیلی ذوقزده شدم.حس خیلی نابیه امیدوارم برای شمام اتفاق بیفته
2)ن فقط رتبه شدن در هرشرایط موفق شدن یکی از رازها اینه ک خودباوری داشته باشی و به امکانات تکیه نکنی
3)زارع زاده تک بعدی نبوده و در رشته های،
نقاشی خط/احکام/خط نستعلیق/نقاشی با ماژیک/سرود همگانی/نمایش صحنه/انشای نماز/مسابقات ازمایشگاهی/حفظ قرآن،دارای مقام های در سطح شهرستان و استانه ،همچنین قبولی در مرحله ی اول المپیاد شیمی هم در کارنامه ش داره.
زارع زاده وقتی قرابتش دچار ضعفه ی روز دیوان حافظ رو باز میکنه و خوشش از اشعارش میاد و تا روز کنکور کل دیوان حافظ رو تموم میکنه
4)او یکی از میانبر های موفقیت رو کسب رضایت والدین میدونه،زارع زاده معتقده دل پدر و مادر رو ک راضی و خشنود کنی،خدا رو خشنود کردی و متوجه امدادهای زیادی از طرف خدا میشی -
فاطمه زارعی رتبه یک تجربی ایثارگران98
1)نا امیدی بزرگترین چالش سال کنکورم بود،هر وقت به این مرحله رسیده زمانو از دست نداده و سریعا به فکر افتادع و ی ارتباط صمیمانه با خانواده گرفته و خودشو پیدا کرده
2)روزی که بع شدت حالش بد بوده و خانواده نذاشتن بره ازمون بده،چندین دقیقه حرف زده و قانعشون کرده که اگه امروز روز کنکور بود چی؟و روز کنکور حالم این بود چی.باید تمرین کرد واس هر شرایطی. -
سیاوش کیانپور،رتبه 2منطقه2 و 9کشوری.98
1)مطالعه منظمی تا قبل زمستان نداشتم،بعد این ایام تونستم بین 8 تا 10 ساعت ثابت نگه دارم
2)مقام اول مسابقات نوازش گیتار ناحیه داره
3)توهم فراموشی داشته ک باز آزمون دادن و حرف زدن با نفرات برتر کنکور و دوستاش رفعش کرده
4)ریاضی فیزیک رو 100 زده
5)معتقدع وظیفه ی کنکوری تلاشه،نتیجه با خداست -
نکات خوبی داره بخونید این پست رو
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلاعرفان آق رتبه 2 منطقه3.-98تجربی
1)پدر دیپلم راننده آژانس
مادر دیپلم خانه دار
ساکن گنبد گلستان
پدر و مادرم تحصیلات دانشگاهی ندارند؛ به همین دلیل همیشه به من توصیه میکردند که درسخواندن را جدی بگیرم. و اینک خودم باید کارهای خودم را انجام میدادم2)تفریح:دو روز در هفته بههمراه پدرم فوتسال بازی میکردیم.
3)برنامه ریزی خاصی داشتی:بعد از آزمون، ۱۳ روز داشتم که آن را تقسیم کرده بودم. پنج روز اول، کتاب و درسنامههای درسهای اختصاص را میخواندم. در این زمان، کمتر تست میزدم و تشریحی کار میکردم. روز ششم تا روز دهم، بعد از آزمون، تست میزدم. برخی اوقات ترجیح میدادم در پنج روز دوم، تستها را بدون زمان کار کنم تا زمانی که کاملاً بر آنها مسلط شوم و بعد تست زماندار کار میکردم. اگر هنگام تستزدن دچار مشکل میشدم، به درسنامه مراجعه کرده و نکات مهم را در کتاب حاشیهنویسی میکردم. روز یازدهم و دوازدهم را به جمعبندی درس زیست و شیمی و چهار درس عمومی میپرداختم. در این دوره، کتابها و درسنامه را تورق سریع میکردم و از حاشیهنویسیهایی که انجام داده بودم، بهره میبردم. روز پنجشنبهی قبل از آزمون، ابتدا دفترچهی غیرحضوری را کار میکردم و بعد از آن، به سراغ آزمونکهای سایت کانون میرفتم. ممکن بود پنج روز به چهار روز تبدیل شود و این تغییر بستگی به حجم آزمون و نقاط قوت و ضعفم داشت.
4)روش خاص مطالعه زیست شناسی داشتی:مهمترین و اصلیترین منبع برای درس زیست، کتاب درسی است. در پنج روز اول، در چند مرحله، به سراغ درس زیست میرفتم. در مرحلهی اول، یک بار زیست را خیلی معمولی و در حد روخوانی از روی کتاب درسی میخواندم تا متوجه شوم که در آن مبحث باید به دنبال چه چیزی بگردم. این مرحله نوعی پیشخوانی برایم بود. بار دوم همان مبحث را با دقت بیشتر و بهصورت جملهبهجمله میخواندم و دربارهی آن فکر میکردم. در این مرحله، خودم را ملزم میکردم که حتماً زیر قیدها خط بکشم و مطالب مهمتر را مشخص کنم. همچنین در هر بخش، نکتههایی را که استنباط میکردم، مینوشتم و سعی میکردم از دوستان یا دبیران، درستی یا نادرستی آن را متوجه شوم. در مرحلهی بعدی، به سراغ تعداد کمی تست میرفتم که مربوط به این مبحث بود. اینکه تعداد کمی تست کار میکردم به این دلیل بود که متوجه شوم تمرکز سؤالات بیشتر روی کدام بخشهاست. در این مرحله، اگر متوجه میشدم آن مبحث مهم است، دوباره به درسنامه مراجعه میکردم و آن مبحث را دوبارهخوانی میکردم. نکتهی دیگر این بود که با تستزدن میفهمیدم تمرکز اصلی آن مبحث مثلاً روی عکسهاست یا روی متن درس. اگر روی متن تمرکز داشت، دوباره درسنامهی آن مبحث را میخواندم. در پنج روز دوم، تستهای آن مبحث را کار میکردم و در روزهای جمعبندی، به تورق سریع درس زیست میپرداختم.
5)درصدت از 20 به 70 در ادبیات رسید:
ابتدا درس ادبیات را درسبهدرس میخواندم. این روش مطالعه باعث میشد فقط در همان آزمون نتیجه بگیرم؛ ولی بعد از گذشت مدتزمانی متوجه شدم که آن مطالب را فراموش کردهام. روشم را از آبانماه سال دوازدهم تغییر دادم و مطالب ادبیات را موضوعی مطالعه کردم. غیر از این، خودم را موظف کردم که هر شب برای قرابتمعنایی 10 تست کار کنم. این تستزدن تا اردیبهشتماه ادامه داشت. این کارها باعث شد نمرهی ادبیاتم از 20 در ابتدای سال به 70 در آزمونهای پایانی برسد.6)چالش زمان کنکورت:
در دیماه سال دوازدهم مادربزرگم را از دست دادم و این مسئله باعث شد ساعت مطالعهام به روزی یک ساعت برسد و افت درسی پیدا کنم. این روال تا 20 روز ادامه داشت؛ ولی چون برای درسخواندن به پانسیون مدرسه میرفتم، صحبتهای مدیر و دبیران و همکلاسیهایم باعث شد دوباره انگیزه بگیرم و کمکم ساعت مطالعه را افزایش بدهم. در دوران جمعبندی، بهطور میانگین، روزی 14 ساعت مطالعه میکردم.7)اعلام نتیجه اول فکر کردی ک..:
زمان اعلام نتایج، خانوادهام منزل نبودند. با تلفن همراه به سایت سنجش رفتم. از فرط نگرانی بهجای رتبه، تراز را دیدم و در جا خشکم زد. از طرفی، فقط نمرهی عربی به چشمم آمد و با دیدن نمرهی 58 مطمئن شدم که رتبهام بد شده است. چند دقیقه تلفن را کنار گذاشتم. نمیدانستم چگونه این رتبه را به خانوادهام بگویم. بعد از اینکه به خودم آمدم، دوباره به سراغ نمرههایم رفتم و با دیدن نمرههای اختصاصیام، با تعجب دوباره به سراغ رتبه رفتم و متوجه شدم رتبهام ۲ منطقه شده است. -
فرهنگ امیری رتبه 3منطقه1 و سه کشوری98تجربی
1)پیشنهاد شما به کنکوریا؟
پشتکار داشته باشند، کم نیاورند، دلسرد نشوند و برنامه ریزی داشته باشند. تلاش کنند که بعد از کنکور خودشان را سرزنش نکنند که ای کاش بیشتر تلاش می کردم و با هر نتیجه ای حداقل راضی باشند که تلاش خود را کرده اند.
2)کدام دانشگاه انتخاب میکنید؟
ترجیح میدم پیش خانواده م باشم،دانشگاه شیراز
3)فضای مجازی بودید؟
گوشی سادع داشتم،اخر شبا در حد 15 دقیقه کانالای کنکور و سایت کانون رو چک میکردم -
اینم مصاحبه ی قشنگیه واقعا... @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
امیرحسام زارع رتبه 10کشوری98(برادر امیرحسین زارع رتبه ی 7 سال 97،جالبه هردو از ی خانوده،امیرحسین نظام قدیم97 رتبه میشه و این نظام جدید98)
1)آنچه که آزمون باید برای یک دانش آموز به ارمغان بیاورد تنها مباحث علمی و مرور مطالب نیست؛ بلکه این موارد تنها بخشی از آن است.خودآگاهی و خودشناسی
منظورم تمرین روش های مطالعه است؛ یعنی روش هایی که طی آن دو هفته داشته ام چگونه نتیجه میدهد؛ مادرم می گفتند: کنکور، کاری آماری است؛ یعنی باید ببینی کجا موفق می شوی و کجا موفق نمی شوی.2)چه ویژگی داشتید که هردو رتبه شدید
وقتی دانش آموز می خواهد از کسی مشورت بگیرد باید ببیند که کجاها را باید از او تقلید کند؛ آنچه که باید تقلید شود، موارد کلی است. این تقلید بخش های مختلفی دارد که یکی از آنها مدیریت آزمون است.من باید مدیریت آزمون داشته باشم و این مدیریت آزمون را باید دید بنابر شخصیت برادرم چگونه است و بنابر شخصیت من چگونه است!
به طور مثال برادرم برنامه ریزی دوهفته ای کاملی بر روی کاغذ داشتند؛ ولی من دیدم هروقت برنامه را بنویسم خیلی شاید نتوانم به آن پایبند باشم و بدین خاطر برنامه دوهفته ای را در ذهنم داشتم، ولی به صورت خیلی شناور آن را دراورده بودم؛ مثلا میدانستم هر درس را باتوجه به سطح دشواری آن چه مقدار بخوانم و در کجای برنامه ام قرارش بدهم و یا در هر روز با توجه به شرایط کلی روحیه ام شروع به درس خواندن میکردم.3)سه سال بدون غیبت در ازمون،سخت نبود؟
دقیقا باید دلیل روشنی برای غیبت وجود داشته باشد؛ اینکه بگوییم این مطلب را نخوانده ام و یا خودم از خودم آزمون میگیرم نتیجه این تفکر است که آزمون ها را تنها از یک دید بررسی کنیم و تنها بدنبال مباحث علمی باشیم. درحالیکه بخش مهمی از آزمون ها برای من همان مدیریت آزمون بود.4)مردم تصور می کنند کسی که رتبه برتر می شود انسانی 100 درصدی است؛ یعنی اعتماد به نفس100، غرور صفر و ...؛ یعنی اینکه رتبه برتر، حد همه چیز را به اعلا رسانده است.در حالیکه بالشخصه خودم، شاید گاهی اوقات 70 درصد زمان در اختیارم بود[ از لحاظ مدیریت زمان روزها و زمان مطالعه].در حالیکه سعی میکردم آن را بهبود ببخشم.
5)اینکه بگویم من در بیرجندم و حتی فرض کنیم هیچکسی هم از این شهر به نتیجه خاصی در کنکور نرسیده است( این بیشترین مقایسه ای است که دانش آموزان انجام می دهند) پس من هم با خودم بگویم به نتیجه خاصی در کنکور نمیرسم، تفکر درستی نیست.مثلا در خاطر دارم که در یکی از آزمون های نزدیک مهر سال دوازدهم رتبه ام قریب به 1000 شد و کاملا آزمون عادی بود( اتفاق خاصی رخ نداده بود ) اگرچه انتظار رتبه عالی داشتم؛ ولی دقیقا سوالی که دانش آموزان می پرسند این است که آیا قبلا کسی بوده است که در این بازه از سال رتبه1000 بشود و بعد بتواند رتبه ی خوبی در کنکور به دست بیاورد؟! که این سوال در همه جا هست. من خودم به این سوال پاسخ میدادم که اگر کسی با چنین ویژگی هایی وجود نداشته است، ولی من قرار است از رتبه 1000 به رتبه تک رقمی کنکور برسم تا برای بقیه الگو شوم و بقیه بدانند با هر نوع محدودیتی می توانند موفق شوند.
6)بچه ها باید بدانند که اگر در مواقع محدودیت( مثلا اگر معلولیت دارند و یا رتبه های مثلا1000 دارند و ناامید از کسب نتیجه در کنکور هستند ) نمی توانند الگویی با ویژگی هایی مشابه خود پیدا کنند، سعی کنند خودشان الگو شوند.
-
ali s 1 در قهرمانای کنکور گفته است:
فرهنگ امیری رتبه 3منطقه1 و سه کشوری98تجربی
1)پیشنهاد شما به کنکوریا؟
پشتکار داشته باشند، کم نیاورند، دلسرد نشوند و برنامه ریزی داشته باشند. تلاش کنند که بعد از کنکور خودشان را سرزنش نکنند که ای کاش بیشتر تلاش می کردم و با هر نتیجه ای حداقل راضی باشند که تلاش خود را کرده اند.
2)کدام دانشگاه انتخاب میکنید؟
ترجیح میدم پیش خانواده م باشم،دانشگاه شیراز
3)فضای مجازی بودید؟
گوشی سادع داشتم،اخر شبا در حد 15 دقیقه کانالای کنکور و سایت کانون رو چک میکردمhttps://www.aparat.com/v/gAFSR/️_مصاحبه_فرهنگ_امیری_رتبه_3_کشوری_کنکور_تجربی
این فیلم کامل مصاحبه با فرهنگه،حدودا یک ساعته...
بنظرم دانلود کنید توی یک هفته گوش کنید،مثلا وقتایی ک میخوایید گروه های تل و... توی ی تایم اضافه برید جاش اینو گوش بدید از فضا زیاد دور نشید.حتی شده روزی ده دقیقه...این فیلم واقعا ی منبع خوبیه از منابع روش های درس خوندش ازمون و... همه رو بدون کوچکترین خساستی توضیح میده.
فرهنگ اردیبهشت درسا رو تموم میکنه،ولی انقدر خوب میخونه و با تسلط ک 11:05 دقیقه،یعنی یساعت و پنج دقیقه مونده به پایان کنکور،تموم میکنه:)) -
ali s 1 در قهرمانای کنکور گفته است:
ali s 1 در قهرمانای کنکور گفته است:
فرهنگ امیری رتبه 3منطقه1 و سه کشوری98تجربی
1)پیشنهاد شما به کنکوریا؟
پشتکار داشته باشند، کم نیاورند، دلسرد نشوند و برنامه ریزی داشته باشند. تلاش کنند که بعد از کنکور خودشان را سرزنش نکنند که ای کاش بیشتر تلاش می کردم و با هر نتیجه ای حداقل راضی باشند که تلاش خود را کرده اند.
2)کدام دانشگاه انتخاب میکنید؟
ترجیح میدم پیش خانواده م باشم،دانشگاه شیراز
3)فضای مجازی بودید؟
گوشی سادع داشتم،اخر شبا در حد 15 دقیقه کانالای کنکور و سایت کانون رو چک میکردمhttps://www.aparat.com/v/gAFSR/️_مصاحبه_فرهنگ_امیری_رتبه_3_کشوری_کنکور_تجربی
این فیلم کامل مصاحبه با فرهنگه،حدودا یک ساعته...
بنظرم دانلود کنید توی یک هفته گوش کنید،مثلا وقتایی ک میخوایید گروه های تل و... توی ی تایم اضافه برید جاش اینو گوش بدید از فضا زیاد دور نشید.حتی شده روزی ده دقیقه...این فیلم واقعا ی منبع خوبیه از منابع روش های درس خوندش ازمون و... همه رو بدون کوچکترین خساستی توضیح میده.
فرهنگ اردیبهشت درسا رو تموم میکنه،ولی انقدر خوب میخونه و با تسلط ک 11:05 دقیقه،یعنی یساعت و پنج دقیقه مونده به پایان کنکور،تموم میکنه:))دلم نمیخواست اسپم شه و از این بابت هم از ali s 1 عذر میخوام
وااقعا پیشنهاد میکنم فیلمو ببینین
@دانش-آموزان-آلاء -
کیان رحمانی رتبه 3منطقه 3 تجربی98
1)نکات حاشیه نویسی میکرده تو کتاب با سه رنگ وارد میکرده،نکاتی ک خودش در آورده،نکات معلم،نکات تستا
2)شیمی نقطه قوتش بوده ولی بعد خوندن درس نامه و کتاب بعد از 48 ساعت تست هاشو زده،ادبیات هم توی عمومی نقطه قوتش بوده و بعد از 24ساعت تستاش رو میزده
3)زمستان دستور زبان میخونه،بهار ارایه،و واسه املا لغت های نظام قدیم رو میخونه
4)مادرش انقدر پیگیر بوده طوریکه علاوه بر سایت و دفترچه و مصاحبه های بقیه رو خوندن،شخصا رفته سراغ اولیای رتبه برترای شهرشون( بوکان) و درمورد نحوه ی کار با بچشون تو سال اخر حرف زده
5)وقتی توی مصاحبه ازش میپرسه کی از درس خوندن خسته شدی؟ میگ یازدهم زمستان دو هفته نخوندم:/
(ایشان سه ساله دهم یازدهم دوازدهم «میانگین»ترازش7600 به بالاس،میدونی یعنی چی؟یعنی شب و روز تلاش کردن،بعد ماها الان کلا 6 ماه مونده تا کنکور روزی هزار بار میگیم وای خسته شدم بسه دیگه،با این همه استعدادت) -
کامیار عظیمی پور،رتبه 30کشور(3 سهمیه 5درصد)98
دینی رو صد زدن و توی این یک دقیقه توضیح میدن نحوه مطالعه دینیشون رو
روش-مطالعه-دینی-کنکور-1.mp3 -
امیرحسین سهرابی مفرد 4تجربی منطقه2،کنکور98
https://www.aparat.com/v/5OFgf/مصاحبه_با_رتبه_4_کنکور_سراسری_تجربیپیشنهاد میکنم تا اخر ببینید...
-
محمدرضا ارشدی صوفیانی رتبه 5کشوری تجربی98
1)بعد از مدتی تصمیم گرفتم که در هنگام تستزنی به جای تمرکز بر تعداد تستها، بیشتر به اثرگذاریِ هر تست اهمیت بدهم. به همین علت گاهی زمانِ چندین تست را فقط صرف فهمِ مفهومِ یک بیت میکنم و تا آن را ه طور کامل متوجه نشوم، به سادگی از آن نمیگذرم،وگاهی اوقات از چندین تست یک مبحث صرف نظر میکردم
2)مهمترین ویژگیِ من، سختکوشی و امیدواری است. من حتی اگر بهسختی شکست بخورم، باز هم ناامید نمیشوم. -
بعضی بچه ها درست میگن،حقم دارن،چون پستی نمیذارن توی تاپیک که حالت پیگیری فعال شه ،وقتی پست میذارم متوجه نمیشن،شاید به همین دلیله که پست اول که صرفا معرفیه تاپیکه پنج تا نشانک خورده.
میتونید این کارو کنید
1)زنگوله ی بالا رو بزنید
2)درحال پیگیری رو انتخاب کنید
اینطوری پست های جدید واستون اعلان میاد
(اگه متوجه نشدید گیف زیر رو ببنید)
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا -
زهرا نامور رتبه 5منطقه3،تجربی 98
زهرا نامور رو پدیده ی کنکور98 اسم گذاشتن.
1)من از هشتسالگی درگیر بیماری اسامای شدم که نوعی بیماری دیستروپی عضلانی است.
از سن دهسالگی از صندلی چرخدار استفاده میکنم. از همان موقع بسیاری از افراد سد راهم میشدند که ادامه ندهم و به خانوادهام میگفتند که استرس و اضطراب برای من خوب نیست و بهتر است استرحت کنم و به درمان بپردازم؛ ولی چون از بچگی برای خودم یک سری اهداف مشخص کرده بودم میخواستم که به دنبال آنها بروم. خانوادهام در این راه خیلی خوب کمکم کردند و نگذاشتند این تغییرات ناخواستهای که در زندگی من به وجود آمده بود، مانع پیشرفتم شود
2)میگفتم که خداوند مرا با این شرایط وسیلهای قرار داده تا برای دیگران الگو بشوم. چه برای کسانی که زندگی عادی دارند و چه برای افرادی که شرایط خاصی دارند تا به آنها بگویم با وجود مشکلاتی که هست می توان مسیر را ادامه داد و اشخاصی هم که دارای معلولیت جسمی هستند
3)مطمئناً در مسیر هر دانشآموزی نتایج پیش میآید و شکستهایی وجود دارد که شاید مطابق میل او نباشد. من این شکستها را در حساسترین موقعیتها تجربه کردم ولی سعی کردم به دید فرصت به آنها نگاه کنم. با خودم میگفتم شاید تلاش من کافی نبوده و خدا خواسته من این شکست را تجربه کنم تا محکمتر از قبل قدم بردارم و به خاطر آن ساعتهای مطالعهام را بیشتر میکردم.گاهی ساعت مطالعهی هفتگیام را بسیار بالا میبردم و فکر میکردم با ساعت مطالعهی بالا میتوانم به رتبهای که میخواهم برسم. خیلی از اوقات نتیجهی عکس میگرفتم؛ چون خستگی در جلسهی آزمون بهوضوح خودش را نشان میداد و نتیجه میگرفتم که در هفتههای منتهی به آزمون همان ساعت مطالعهای که به آن عادت دارم را پیاده کنم و خیلی بالا نروم و کمتر از آن هم مطالعه نکنم؛ در قبال روشهای مطالعاتی دروس نیز گاهی به این نکته پی میبردم که خیلی نیاز نیست در متن ریز بشوم و کمی سطحیتر (البته نه خیلی سطحی) مطالعه کنم.منظورم تعادلی متناسب با کنکور است
4) شاید این جمله، کلیشهای باشد که خداوند روحش را در انسان دمیده است. این جمله را شاید میشنویم ولی باورش نداشته باشیم. تغییری که در زندگی من ایجاد شد باعث شد من باور کنم که یک انسانم و اگر اراده کنم میتوانم به آنچه که میخواهم برسم و حتی به آنچه که غیر ممکن است هم دست پیدا کنم. من در این مسیری که قرار گرفتم چون روند بیماری پیشرونده بود، خیلی چیزها را سریعتر از بقیه از دست دادم و خیلی سریعتر از بچههایی شد که سکون را انتخاب کردند. اما ارزشش را داشت که نقطهی امیدی برای حتی یک نفر بشوم.
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا