حال بد این روز ها...
-
سلام خدمت دوستان درجه 1 آلا
بچه ها دوست دارم یه کمی باهاتون درد و دل کنم...
این روزها خیلی حالم خرابه چون دارم وقتمو به بطالت کامل سپری می کنم
من واسه کنکورم آرزو های بزرگی دارم ولی همش داره جلوی چشمام نابود میشه:face_with_cold_sweat: :face_with_cold_sweat:
راستش رو بخوابد خبلی تلاش کردم که ساعت مطالعم بیاد بالا ولی هر بار شکست خوردم
خیلی تلاش کردم که به معلم هام ثابت کنم که من می تونم دکتر شم ولی نتونستم
خیلی تلاش کردم که خودمو تغییر بدم ولی نمیشه
این روزها انگار تو کمام و می دونم که روز های بدتری در انتظارمه با این وضعیت درسی
دوست ندارم شکست بخورم و بشم یه بازنده ولی دارم نظاره می کنم در باتلاق کنکور افتادم و داره میکشدم پایین...
واست دعا کنید که تغییر کنم که اگه نکنم نابود میشم نابود
باید چی کار کنم ؟دارم دیوونه میشم...
کجای کارم مشکل داره؟چی کمه توی دنیای من که امروز از من داره یه بازنده می سازه؟؟؟؟:face_with_open_mouth_cold_sweat: :face_with_open_mouth_cold_sweat: :face_with_open_mouth_cold_sweat: -
dr.es78 سلام دوست عزیز
اینایی که تو داری میگی یه ذهنیت منفی از طرف خودته اگه تو هر روز با همون ساعت مطالعه ی کم درستو بخونی مطمعن باش بعد از مدتی که توی درسا غرق شدی سعی میکنی هرچه زودتر کتاباتو ببندی و اینطوری خود به خود ساعت مطالعت بالا میره شاید 1 تا 2 هفته طول بکشه ولی اینو بدون که باید به هدفی که داری فکر کنی و هر چه فکرای منفی هست رو دور بریزی منم مثه تو بودم ولی بعد از یه مدت این مشکلم حل شد -
این پست پاک شده!
-
dr.es78 ی چیزیو رو راست بهت بگم !!!
تو وقتایی که به درس اختصاص دادی درس میخونی یا ادای درس خوندن درمیاری (دیدم که میگم)
ذهنتو خالی کن از هر چیزی که اذیتت میکنه هر چیزی میتونه باشه
استرس و اضطراب
و یا نگرانی بیخود از اینده و ترس از اون
خجالت از گذشته و کم کاری هات
ذهنتو خالی کن از گذشته
برو جلو خودتو پیدا کن
هنوز ۵ ماه فرصت داری
میتونی جبران کنی دفتر برنامه ریزی برا خودت داشته باش روزایی که اصلا نخوندی ی صفر با خودکار قرمز بزار وقتایی که میخوای هفته های گذشته رو چک کنی دفترت روزایی که کم کاری داشتی رو مث پتک میکوبه تو سرت و باعث پیشرفتت میشه
خودتو نباز رفیق هنوز زوده واس باخت
امیدوارم بعد کنکور نیای بگی پشیمونم از کرده هام
موفق باشی -
5 ماه بعد رو تو ذهنت تصور هردو حالت رو
حالت اول:
کنکور دادی خوشحال از جلسه بیرون میایی میگی خدا رو شکر که اون 5 ماه رو درس خوندم
میایی خونه به پدر و مادرت میگی که کنکور رو خیلی خوب داد حتما به هدفم میرسم
اون موقع هست که یه لبخندی رو لباشون میاد که خدا میدونه همه خستی ها این 5 ماه رو از تنت بیرون میبره
فکر به اون روز حتما فکر کن ببین ارزش تلاش کردن داره؟؟؟
حات دوم:
با نا امیدی میایی خونه با کلی سوال که چرا همین 5 ماه رو نخوندم
شاید میتونستم موفق بشم بخودت میگی اره میتونستم ولی دیگه کار از کار گذشته
مادر و پدرت ناراحت هستن که نتونستی موفق بشی
و خیلی چیزایی دیگه
که میگم به اوناهم فکر کن ببین ارزش تلاش نکردن رو داشته ؟؟؟
بعد همه فکرات درباره این دو حالت رو کاغذ بنویس
انتخاب با خودت رفیق
ان شاالله موفق باشی -
dr.es78 ببین داری دنبال بهانه میگردیااا
اتفاقا 5 ماه هیچم وقت کمی نیست حالا تو شروع کن مطمعن باش نتیجشو میبینی
گیریم که اصلا وقت کمی هم باشه اگر تو این 5 ماهو بخونی فرضا رتبت میشه 4000 ولی اگه اصلا نخونی مطمعن باش زیر 60000 هم به زور میشی
حالا انتخاب با خودته
.
.
.
. ولی خیلی جالبه برام منم یک ما پیش همین حس تورو داشتم الان که بهش فک میکنم خندم میگیره
اخه زیر پتو میخوابیدمو با خودم فک میکردم که برا کنکور دیگه وقتی نیستو دیگه خوندن بی فایدست -
کتابو بگیرید دستتون
به زورم شده بخونید
نفهمیدید هم بخونید
حال نداشتید هم بخونید
فقط بخونید
حس و حال آدمِ بیرون از گود با اونی که تو دل ماجراست یکی نیست
یکم بیفتید تو گود
هر حسی هم اومد سراغتون ، جسارتا بهش بگید خفه شو بذار کارمو بکنم :دی
یه هفته ای که گذشت ، اگه بازم تو این فاز سردرگمی و ناامیدی بودید با من طرفید