؟!!
-
سلام امم راستش اولین باره تاپیک زدم ولی مجبور بودم و واقعا اوک نبودم تنها جایی که حس کردم میتونم حرف بزنم شاید نتیجه داد..اینجا بود من دوازدهمم و تا اینجا ب اون صورت که باید جمع و جور نکردم درسامو ولی تلاشمم کردم گوشیمو گذاشتم کنار صبا کلا از 5 بیدارم ولی مشکلم تمرکزمه و نمیدونم چیکار کنم...من دقیقا به اندازه ای که میخونم نتیجه نمیگیرم ولی نمیحام دلسرد بشم دیگ نخونم بزارم کنار من با کلی هدف اومدم جلو ولی هر دفه که بش فک میکنم حس میکنم خیلیییییی ازش فاصله دارم... یکی از اصلی ترین دلایلی که باعث ازبین رفتن تمرکزم شده خونست خانوادمن که رعایت نمیکنن. من مثلا یروز کلی انرژی میگیرم کلی برنامه خوب مینویسم انجام بدم همین ک شروع میکنم بیرون از اتاقم همه بلند بلند حرف میزنن نمیدونم میخندن دعوا میکنن من حواسم پرت حرفاشون میشه و واقعا دست خودم نیست حتی این گوش گیرای مطالعم استفاده میکنم ولی صدا باز میاد... اوایل در این حد حساس نبودم ..چطوری این حساسیتمو کنار بزارم...از ناچاری واقعا اومدم اینارو نوشتم چون امروز کلی گریه کردم سرش ولی باهاشون که حرف میزنن میگن باشه و...همین ک بر میگردم بخونم دوباره.... کلافم همین. اگه میتونین راهنمایی کنین ممنون میشم:)
تنها نیستی .خانوداه من خیلی سربه راهن و سر صدا نمیکنن ولی خوب صحبت نمیکنن تیکه میندازن یا بعضی اوقات باها بحث میکنن البته اونم الان خیلی کم شده .فقط خواستم بگمم تنها نیستی...
-
ME0LIKA سلام فقط شما این مشکل رو نداری..
کتابخونه رفتن هم بدون مشکل نیست ممکنه درگیر حاشیه بشی و اونجا هم تمرکز نداشته باشی
میتونی آهنگ بی کلام (مثل صدای هواپیما ، کتابخونه و ..)از گوشیت پخش کنی بزاری نزدیک در اتاقت تا یکم صدای بیرون رو کم کنه من خودم گاهی وقتا این کارو میکنم
بعد دیگه حالا کامل هم صدا رو نمیگیره اما سعی کن توجه نکنی به حرفاشون چون اینجوری خودت ضربه میبینی -
ساعت خوابت رو اصلا تغییر نده زمان کنکور صبحه اگر شب تا صبح بخونی و روز بخوابی ذهنت عادت میکنه و صبح دیگه حال نداری
-
ME0LIKA سلام ببینید باید تمام تلاشتونو بکنید که ذهنتون متمرکز بشه به درستون
بالاخره تو خونه آدم خیلی مشکل داره سروصدا دعوا تلویزیون نمیدونم مهمونا مخصوصاااا
این مشکلات زیاد هست ولی بنده میشینم فکر میکنم میبینم بیشتر دارم خودمو الکی اذیت میکنم و وقتمو میگذرونم
به این فکر میکنم که حداقل کاری که از دستم برمیاد رو انجام بدم و دلم خانواده رو شاد کنم (مثلا میگم قرار نیست وقتی برادرم داره با کاراش به خانواده فشار میاره منم با درس نخوندن باعث ناراحتیشون بشم بالاخره من باید تمام تلاشمو بکنم که باری رو از رو دوششون بردارم)
بنده حقیقتا نمیتونم با پانسیون ها زیاد کنار بیام خیلی خسته میشم و بنابراین سعی میکنم خودمو با شرایط خونه وفق بدم
به اینم فکر کنید که این مشکلات رو همه در حدی دارن و این شمایید که نباید اجازه بدید اینا رو آینده تون تاثیر بزارن... آینده شما خیلیییی مهم تراز این حرفاس
انشاءالله که موفق باشید -
سلام. بذار تجربه شخصی خودم رو بگم برات. من پارسال که میخوندم یخچال تو اتاق مطالعم بود وسط درسخوندنم هر ساعت میگفتن رب گوجه بیار، دو دقیقه بعد رب گوجه رو بیا ببر، دوتا پیاز متوسط بیار
منم اذیت میشدم بالطبع منتها چیزی که باعث شد خسته نشم این بود که پذیرفته بودم که اون حالت آرمانی که همه شرایط فراهم باشه و همه چیز سرجاش باشه کار نمیکنه، و ناگزیریم که بعضی ناهماهنگی ها رو بپذیریم.
نمیدونم تجربه کردین یا نه، ولی بعضی وقتا هست که حتی کوچکترین نور یا سروصدا باعث میشه نتونیم بخوابیم اما در عین حال در سفر با اتوبوس در اوج سروصدا و نور و تکون خوردن و داغون شدن کمر، باز هم میتونیم بخوابیم
پس درسخوندن با سروصدا هم امکان پذیره ولو کیفیتش کمتر باشه. خیلی هم با خانواده درگیر نشید اون بنده خداها هم حق زندگی دارن دیگه
بحث یه روز و دو روز و یه هفته و یه ماه حتی نیست خو اونا هم اذیت میشن تو این حکومت نظامی
متشنج کردن جو، فقط حال شما و بقیه رو داغون میکنه نتیجه ای در پی نداره -
عقیق سرخ اخه اصن دست خودم نیست تا یجایی کنترل میکنم خودمو ولی از ی جایی ب بعد دیگ واقعا عصبی میشم
وقتی عصبی میشی خودتو عصبانی کن و سر و صدا راه بنداز بگو اگه مراعات نکنین خودمی از پنجره میندازم
یا مراعات میکنین یا دیگه منو نمیبینین دیگه ملیکایی نداریناا سگم اگه خودمو نندازم .خودشون کنار میکشن.. -
@هویججج پانسیون نزدیک خونمون نیست ولی کتابخونه ای ک نزدیک هم تا ساعت 4 بیشتر باز نیستن بعد اصن راهش هیچی...هردفه درمورد کتابخونه میگم بهشون میگن خودت اتاق ب این خوبی داری فلان اصن گوش نمیدن
خب راستم میگن اما اگه گفتن اتاق به این خوبی داری بگو نه که شما میزارین اتاق به این خوبی اگه یکم مراعات کنین دیگه نور الی نور میشه
-
ببین سه راه داری
یا اینکه اینقدر بهشون بگی ساکت باشن هر سی ثانیه بگی حدود یه هفته تا خوب شن
یا اینکه یبار برا همیشه کارو تموم کنی و از شدت عصبانیت الکیت بترسونیشون
یا اینکه هی تعریفشونو کنیو بگی شما که اینقدر گلی میتونین بزارین من درسمو بخونم بخدا جای دوری نمیره و .... و یکم لوس بازی در بیاری
منم که ترکیبی هشو زدم و جواب پرومکس داد -
هیچ وقت کنار نیا مگر بحث اقتصادی خانواده و فشار های خانوادگی رو خانواده باشه و الا اصلا کنار نیا .به قول معروف به خونوادم میگم رابطه شما مثل رابطه ی ایران و امریکا زمان پنج به اضافه یک میمونه هر چی من با شماها کنار بیام شما هی جلوتر میاین و جری تر میشین اونا میخندن و خوبه خودشونم قبول دارن برا همون من دیگه بجز ستثنائاتی دیگه باهاشون کنار نمیام ...البته ب حرفاشون گوش میدم ولی اگه بگن بیا کمک کن سفررو جمع کنیم خودمو به کوچه علی چپ میزنم میگم درس دارم .البته من گذشته درخشانی دار خانواده داشتم برا همون بی ادبی نمیشه چون خانواده میدونه اگه درس نداشتم کمک میکردم و ....
-
Heydar Chanani اره دقیقا راس میگی خودم امروز ب این نتیجه رسیدم چیزی نگفتم دیگ تازه بیشترم خوندم