هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
-
همیشه تو اوج ناامیدی ،یه امیدی ته دلت رو روشن میکنه
همیشه تو اوج ناامیدی نگاهت به خداست و معجزاتش
همیشه و همیشه امید هست چون خدایی هست و برای خدا هیچ کاری غیرممکن نیست
چون خدا خداست و تو فقط یه بنده کوچکی
پس باز هم بازهم با یقیین و امید توکل کن
روز و شبتون پراز نگاه ناز خدا -
ایهام در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
تجربی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
ایهام در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
تجربی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
ایهام در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
تجربی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فاطمه ـ بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
تجربی سلام
بعنوان چالش بهشون نگاه کن
اگه همینا نبود ممکن بود از روزای تکراری وبدون چچالش و یکنواخت خسته بشیمشکل اینجاست که تبدیل شده به استرس مزمن. یعنی تا یه خرده استرس میگیره بدن شروع میکنه به سست شدن و لرزیدن
میدونم که باعثش کنکور هست یه مدت طول میکشه تا وقتی که ازاسترس دور میشم به حالت عادی برگردم
هیچ فکرش رو نمیکردم اینطوری بشه
کاش من یخورده از استرس شمارو داشتم
وای وای وای نه. توبه ! دیگه کنکور تموم بشه دیگه هیچ وقت دور و بر استرس نمیرم
کلاس زبان هم که میرفتم اونقدر استرس داشتم که مثلا قبل کلاس برای خودم مثلا درمورد الودگی صنعتی و اینا مطالعه میکردم و مثلا میخواستم لغات سخت تو کلاس استفاده کنم بعد اونقدر استرس داشتم که 1. استاد و بقیه همکلاسی ها هم استرس میگرفتن 2. خودم اونقدر استرس بالا بود که فقط میگفتم این به اصطلاح سخنرانی
رو تمومش کنم بره با اینکه خیلی براش زحمت کشیده بودم. هنوز یادم نمیره یه بار یه لغتی بود proprietorial به معنی مالکیت... داشتیم در مورد زنان حرف میزدیم من اومده بودم یه سخنرانی طولانی ایجاد کرده بودم
در مورد اینکه تو این کشور اکثرا اینطوریه که بعدا از ازدواج یه حس مالکیتی دارن نسبت به همسرشون و یه جورایی محدود کننده هست. من هی موندم تو این لغت میگفتم pr,pr ,pr ,pr ,pr
اخرش گفتم just forget it,
منم یروزی همینجوری بودم،بشدددت استرسی،بس که بعد هرموقعیتی که بخاطر استرس خراب میشد،خودمو سرزنش کردم وسعی کردم از خودم دورش کنم که الان چیزی تخت عنوانش بزام تعریف نشده،اووووف خیلی بده
خاطره جالبی بودخب الان چطورید؟
من دیگه به هیچ وجه برای زبان استرس نمیگیرم دیگه. چون که دیگه کلاس زبان نمیرم موند برای بعده کنکور
یه راه حلی هست برای این مدیریت استرس اونم برنامه ریزی هست... ولی تو شرایط غیر منتظره این برنامه ریزی زیاد کاربرد نداره
من خوبم شما چطوری؟
هیچی الان کلا نسبت به هرچی بی واکنشم،حالا من یچی میگم شما یچی میشنوی..
برنامه ریزی برا یه نوع دیگشعمرسی مثل همیشه بد
چیز خوبیه این بیخیالی.. شاید بهتر باشه ادم خودش رو بسپاره به جریان... البته الان جریان داره به طرف بدبختی میره بسپریم به جریان بدبخت میشیم
-
تجربی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
تجربی خیلی دیر تر از آدما
بیا صلح امیز شما برو شارش رو بخون من برم ساکن رو بخونم ادامه ندیم قبول؟ شارشت تا روز کنکور تموم میشه؟
عه اینکه سجاده
-
تجربی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
RACE در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
تجربی
ایشون شارشو پارسال خوندن
پزشکی میخوننتو شارش رو کی تموم کردی؟
مهدی همین الان دارم ساکن میخونم همین الان
یادش بخیر چ شبایی داشتیم
منم الان تو اتوبوسم داره بازرسی میشه