هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
یه روز دوستم داشت باهام چت میکرد بهش گفتم امروز باید برم پیش مامان بزرگم
حتما یادشه
یادشه که اونو ترجیح دادم به مامان بزرگم
حال بد آدما رو تصمیمای کوچیک و بزرگشون میسازه
الان رفیقم پیشمه یا مامان بزرگم؟
چرا آدما انقد فراموشکارن؟ چرا مجازی انقد باد هواست؟
چرا اومدم؟ چرا موندم؟ چرا بمونم؟
پ.ن : حتی بهم تسلیت نگفت -
صبح بخیر آلای خوب و دوست داشتنی من
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
شاعر میفرماید که
سفر کردم که دیگه کنکوری نباشیم
دلم میخواست دیگه کنکور نداشته باشمممم
ولی کنکور تو دلم مونده ای وای
عقل دیوونمو سوزونده ای وای
عقل دیوونمو سوزونده ای وای :| -
این پست پاک شده!
-
@Amir-Bernousi ممنون از راهکار
-
-
کنکور : هه، باختیا
من: برو حوصلتو ندارم :|
کنکور :
من : هه هه :| مردیکه احمق من یه چشم خونه، اون یکی چشمم خونه :| تو هردوشون سلول هست پس هردوشون خون لازم دارن غده های اشکیمم خشکیدن
کنکور : -
به خدا دستم خورد ولی سریع اصلاحش کردم