آلاخونه

خوابیدم و توی خواب هم حرفای بی سر ته دیگران دست از سرم بر نمیدارن

کسی میدونه تا کی وقت داریم پاسخنامه ی قلمچی رو وارد کنیم؟
دانش-آموزان-آلاء

منم این مشکلو دارم
از هر ده تا تستی که روشونو می خونم فقط قادرم به 3 تاشون با قطعیت جواب بدم

_Sajjad_ قشنگ بود
متنتون

مسخرس
و
بسیار کسالت بار
دیدن سقوط خود در ایینه
برای هزارمین بار

میدونم
نوسندگی هم یه استعداده
که لازمش یه ژن خوب
یا
یه توجه ویژه س
.
که به همه ی بچه های اینجا
این دو را داده بودند
.
بجز..................................من.........................................

درگیر بودم
درگیر باز کردن گره هایی که سال ها خودم محکمشان کرده بودم
خسته بودم
خسته از دوستانی که خودم انتخابشان کرده بودم
ناامید شده بودم
ناامید از رفتار..گفتار..و کردارشان
اشتباه از من بود توقع بیجا برای خودم ایجاد کرده بودم
اشتباه نامگذاری کرده بودم
اشتباه انتخاب کرده بودم
و این اشتباهات را به اشتباه درست میپنداشتم
تا زمانی که
خودشان
روکش ادمیت را از تنشان جدا کرده
و روی دردندگیشان را با افتخار به
رخ بیجانم کشیدند

@m-hmt @nafas-m

ZDM
امیدوارم تک تک لحظات زندگی بهت یه عالم حس خوب بده
مرسی

Doyle در کاف‍ــه می‍ـــم♡ گفته است:

ART ببخشید اینجا اسپم میدم. ولی میشد مودبانه تر حرف زد!

ادما هر چی رو بخوان میبینن
تو نخوای ادب کسیو ببینی نمیبینی
نخوای بی ادبیشو هم ببینی نمیبینی
جالبی ادما به همینه
دو دسته میشن
کورای واقعی
افراد دارای کوری انتخابی

رای من تاثیری نداشت ولی عوضش کردم

خانومِ_دوست_داشتنی در مبحث رو شما انتخاب کنید گفته است:

خوااااهشا به فشار بیایین رای بدین انرژی به این اسونییی فشار بگین رفع اشکال کنیم

حالت تهوی که به خاطر %(#0066ff)[تو] بهم دست میده حتی از مال اونی که این بازی رو شروع کرد خیلی بیشتره

یه دوست خیالی
بهم گفت
درد و حالی که نگاه بقیه(همونایی که چرتو پرتا ی هردهنی رو که دربارت باز شد و حرف زد رو باور کردن)بهت میده
از شیمی درمانی و حال بدش خیلی بیشتره

ساده وارد میشیم
ساده یه جا بهمون میدن
ساده نزدیک میشیم
ساده سوگلی میشیم
ساده باورت میکنن
ساده باورشون میکنی
ساده بقیه رو باور میکنن
ساده به باورت ادامه میدی
ساده کنارت میزارن
ساده خرابت میکنن
ساده ترکت میکنن
ساده بدگوییتو میکنن
ساده میشی خراب ترین کپکی که میشناسن
قسمت جالبش اینه که وقتی فک میکردن خوبی حتی به یه نفرم اسمتو نگفتن و
وقتی حس کنن حرف بقیه دربارت درسته برمیگردن به همه دربارت اخطار میدن
و اینجوری ساده یه کاری میکنن فک کنی چه چیز بزرگی رو از دست دادی
و وقتی شایعه های فراموش شده ی دربارهی خودشونو میشنوی ..هه
یه کاری میکنن شایعه های تو هیچوقت از دهنا نیوفته
میدونی چرا؟
چون اینجوری ممکنه حقیقتایی که زیر شایعه های تو دفن شدن بیان روی اب
.
.
.
رو هر خری لقب دوست نزاریم

وقتی ما هیچی به اسم خودی نمیشنایم
و
همدیگه رو به خاطر یه غریبه
زیر چیزایی که از هم میدونیم یا توهم دونستنشونو داریم له میکنیم
چه توقعی باید از بقیه داشت

First things first

چیزای اول رو اول میگم(مهم ها رو اول میگم)
Imagine Dragons - Believer (9D Audio).mp3
با هندزفری گوش بدین

حس یه ادم مرگ مغزی رو دارم که
پدر و مادرش هنوز با مرگش کنار نیومدن
.
.
.
اینم از اثر غیر جانبی کنکور و... روی من

صب بخیر

گاهی وقتا
ممکنه یه جا وایسی
و
حسرت بخوری
که چرا با سنگ حرفات دل مثل شیشه اش رو نه ولی دل پلاستیک فشرده ی اونو شکستی
شاید دلش مثل اب شفاف نباشه ولی
یه ذره شفافیتو همیشه دل ادما داره
یه ذره شکنندگی رو هم
مراعات کنیم