mahsaaaa من سر ازمون اینجوریم+
hamed1379999
دیدگاهها
-
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم -
شعردانه
عشق
خاطره یی ست به انتظار حدوث و تجدد نشستهچرا که آنان اکنون هردو خفته اند
در این سوی بستر
مردی
وزنی
در آنسوی
تند بادی بر درگاه و
تند باری بر بام
مردی و زنی خفته
ودر انتظار تکرار و حدوث
عشقی خسته
-
شعردانه
با گیاه بیابانم
خویشی و پیوندی نیستخود اگر چه درد رستن و ریشه کردن
با من است
وهراس بی بار و بری
ودرین گلخن مغموم
پا در جای
چنانم
که مازوی پیر
بندی دره ی تنگ
وریشه های فولادم
در ظلمت سنگ
مقصدی بی رحمانه را
جاودانه در سفرند!
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 3من هنو دارم سوالای احتمالشو حل میکنم
-
شعردانه
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پر و بال بیاراستبر راستی بال نظر کرد و چنین گفت:
«امروز همه روی زمین زیر پر ماست،بر اوج فلک چون بپرم -از نظر تیز-
میبینم اگر ذرهای اندر ته دریاستگر بر سر خاشاک یکی پشّه بجنبد
جنبیدن آن پشّه عیان در نظر ماست.»بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه برخاست:ناگه ز کمینگاه، یکی سخت کمانی،
تیری ز قضا و قدر انداخت بر او راست،بر بال عقاب آمد آن تیر جگر دوز
وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست،بر خاک بیفتاد و بغلتید چو ماهی
وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست،گفتا: «عجب است! این که ز چوب است و ز آهن!
این تیزی و تندیّ و پریدنش کجا خاست؟!»چون نیک نگه کرد و پر خویش بر او دید
گفتا: «ز که نالیم که از ماست که بر ماست.» -
شعردانه
دارم سر خاک پایت ای دوست
آیم به در سرایت ای دوست
آنها که به حسن سرفرازند
نازند به خاکپایت ای دوست
چون رای تو هست کشتن من
راضی شدهام برایت ای دوست
خون نیز ترا مباح کردم
دیگر چکنم به جایت ای دوست
دانی نتوان کشید ازین بیش
بار ستم جفایت ای دوست
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 3کانونی داریم،
-
شعردانه
شال قرمز سر نکن من را هوایی تر نکن
گاوها بارنگ قرمز زود قاطی میکنن
#حامد -
هرچی تو دلته بریز بیرون 3آنه شرلی اره .بهنظرت سخت نبودش?
-
شعردانه
گویند که دوزخی بود عاشق و مست
قولیست خلاف دل بران نتوان بست
*گر عاشق و مست دوزخی خداهندبود
فردا بینی بهشت را همچون کف دست -
هرچی تو دلته بریز بیرون 3آسمان ِ آبی مشکلتو پیدا کردی???
-
شعردانه
ما را بـــه مقام عشق راهی دادند
در کــوی خرابـــات پنــــاهی دادنـد
درویشــی و بیچـــارگی مـــا دیدند
ما را هم از این نمد کلاهی دادنــد -
هرچی تو دلته بریز بیرون 3@صنم78 اره همینه
-
" مشاعره "@Saahaar یارب بـه کمنـد عشق پا بستم کن
و ز دامـن غیر خـود تهی دستم کن
یک باره ز اندیشـه ی عقلم برهـان
و ز باده صاف عشق سرمستم کن -
هرچی تو دلته بریز بیرون 3سلام کردم عاشغا
-
" مشاعره "خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار -
هرچی تو دلته بریز بیرون 3ببخشید سلام
-
شعردانه
نگارم دوش در مجلس به عزم رقص چون برخاست
گره بگشاد از ابروی و بر دل های یاران زد -
هرچی تو دلته بریز بیرون 3آسمان ِ آبی خخخخخ)
-
شعردانه
یارب مددی کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم