کاش تو خوابم لااقل دستمم میگرفتی میبردی حرمت
میگفتی به حرمت این ماه و به حرمت بابام بخشیدم
کاش منم میخواستی
دارم از دلتنگی جون میدم
اینکه فکر کنم ازم ناراحتی و دیگه نمیخوایم و دیگه صدامو نمیشنوی بیشتر عذابم میده
jahad.20
دیدگاهها
-
کربُبلا و دگر هیچ... -
هرچی تودلته بریز بیرون۶چه شود كه راه يابد سوي آب تشنه كامي؟
چه شود كه كام جويد ز لب تو كامجويي؟
شود اين كه از ترحم دمي اي سحاب رحمت
من خشك لب هم آخر ز تو تر كنم گلويي -
کربُبلا و دگر هیچ...زائر خوبی برات نبودم
نوکر خوبی برات نبودم
دختر خوبی برای پدر و مادرم نبودم
بنده ی خوبی برای خدا نبودم
همسایه ی خوبی برای امام رضا نبودم
سرباز خوبی برای امام زمان نبودم
پرستار خوبی برای بیمارم نبودم
خیلی طبیعیه که نخوای بیام
گله من از اینه
که من روی شما حساب باز کردم امید داشتم امیدم ناامید نشه اما شما نمیخوای من بیام
یعنی من اونقدر گناه کار بودم که با این همه مهربونیت بازم نمیشه من بیام
آخرت بین شلوغی چی؟
اونجا منو یادت میاد؟(: -
هرچی تودلته بریز بیرون۶jahad_121 یه سری درد ها هیچ جوره از وجود آدم خالی نمیشن
-
کربُبلا و دگر هیچ...گفت داری گله میکنی
من؟
نه قلبم
قلبم گله کرد
شما دیدی دوری رو دیدی حال و روزمو نخواستی
میدونی از صبح دارم اشک میریزم .
میدونم که اشتباه رفتم راهش این نبود.
اما من برای اروم کردن قلبم هیچ راهی ندارم
من فقط بغض کردم
من فقط حرف نزدم
من فقط شکستم وقتی تو نخواستی -
هرچی تودلته بریز بیرون۶شاید اشتباه میکنم حال بدمو منتقل میکنم
شاید باید ترک کنم
شاید باید یاد بگیرم در خود فرو رفتن را. -
هرچی تودلته بریز بیرون۶بابا ولی شما که حالت خوب بود
بیدار بودی
بهوش بودی
حرف میزدی
وقتی برگشتی همراهی هات اومدن
گفتن زود خوب میشدی
چرا نموندی؟ -
هرچی تودلته بریز بیرون۶فمن یمت یرنی؟
یعنی اومدی پیش بابا؟ -
هرچی تودلته بریز بیرون۶jahad_121 یا دهر اف لک من خلیل
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶
فاصله مرگ تا زندگی همین بس که مریض کد خورد
برگشت خوشحال شدیم رفتیم رست برگشتیم دیگه تو این دنیا نبود:))
به اندازه ی خوردن یه چایی. -
هرچی تودلته بریز بیرون۶پاییز تموم شده ولی خب
آه از این پاییز سرد
ای کاش من از تو باغی در بهاران داشتم -
هرچی تودلته بریز بیرون۶چقد وصیت نامشون پر از درد بود برام
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶خدایا در دفاع از دینت
دویدم، جهیدم ، خزیدم
گریستم ، خندیدم
خنداندم و گریاندم
کریم حبیب به کرمت دل بسته ام
وصیت نامه حاج قاسم -
هرچی تودلته بریز بیرون۶mr.vinyzo ما امتحان فیزیک داشتیم
هنوز تو اون روز گیر کردم
انگار نه انگار پنج سال گذشته
کی گفته خاک سرده؟
بیشتر از اون روز قلبم گرفته -
سردار دل هانیستی؛ وقتی بودی آقا هنوز مقابل دوربینها سر «اللهم انا لانعلم منهم الّا خیرا» آنطور بغض نکرده بود. نیستی؛ وقتی بودی آقا بین جمعیت، «گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم» نگفته بود. نیستی؛ آنطرفِ خط تلفنِ بچهشهیدها کسی دیگر نازشان را نمیکشد. مادرشهیدها باز پسر از دست دادهاند. نیستی؛ ما هنوزاهنوز با ریختن خون هر شهید، یاد تو میکنیم باز. گویی که خون همه شهیدان از رگهای توست. تو که نیستی ما آن تابوت سبک پرچمپیچ را بیستوپنج میلیوننفری روی شانه گرفتیم و بعد از پنج سال اگر راستش را بخواهی سر شانههایمان درد میکند هنوز. تو که بودی، بار روی شانه ما نبود. توی خاطرههایت میگویند چندباری در نیمهشبهای مخفی بیروت جان سید را نجات داده بودی؛ نیستی؛ خون سید را در گودالی مهیب در بیروت ریختند و حتی تابوت پرچمپیچی از او بر شانهها نرفت. توی خاطرههایت میگویند که در قلب جنگ شام وقتی همه چشمها به سرانگشتت بود، مرغ و خروسها را که کنج اتاق عملیات دیدهبودی، گفته بودی که هوا سرد است، تا جلسه تمام شود باید جای گرمی برایشان بسازید؛ گفتهاند زمستان از عراق زنگ میزدی و نفیر گلولهها به گوش میرسید؛ میگفتی شنیدهام تهران برف آمده و سرد شده، هوای آهوهای پشت پادگان سپاه را داشته باشید. حالا که نیستی، این روزها نوزادهای چندماههی نحیف در زمستان غزه یخزده و مردهاند. میبینی؟ تو نیستی؛ و حالا در منطقه مردانگی نیست؛ محبت نیست؛ انسانیت نیست؛ و پناه نیست. تو همه بودی. تو که نیستی، هیچ نیست...
«مهدی مولایی»
-
هرچی تودلته بریز بیرون۶او میدانست بندهاش خسته میشود...ساکت میشود...پس ماهی را قرار داد تا در اولین فراز دعای واردۀ آن صدایش کنیم و بگوییم؛ «يَا مَنْ يَمْلِكُ حَوائِجَ السَّائِلِينَ، وَيَعْلَمُ ضَمِيرَ الصَّامِتِينَ» ای آنکه از حال من ساکت خبر داری...
سپس این غم تلنبار شده را که دید با تمام عظمتش آغوش وا کرد و فرمود؛ «أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي» من همنشین کسی هستم که با من بنشیند. گویا قصد آن را دارد تا مزهی بهترین رفاقت عالم را به ما بچشاند تا به ماه رمضان که رسیدیم در فراز «یا رفیق من لا رفیق له» گریان شویم و با «زبان صدق» به این حقیقت معترف شویم که رفیق یعنی تو.
و آدمی باید رنگ رفیق خویش را به خود بگیرد و گرنه چه رفاقتی... چه گریهای... -
هرچی تودلته بریز بیرون۶این غم سنگین رو قلبم شب ها هجوم میاره
امان از این شب ها -
سردار دل هاسلام حاجی
عکس وفیلماتونو دیدم چقدر دلم تنگ شد
برای دیدن کسی که تا حالا ندیدمش(:
اونجایی که بچه رو بغل کرده بودین و گفتین
شخصیت مهمی رو پامه>>>
حاجی به خدا قلبم خسته است
من بی لیاقتم نتونستم خودمو به مزارتون برسونم
ولی مهربانی شما از حرفاتون از چهره تون
از به یاد آهو های اطراف پادگان بودن تو سوریه
معلومه ....
من حفظم که شما بل احیا عند ربهم یرزقون هستید
به سبب اون رزقی که دارید میتونید مداخله کنید
میتونید کمک کنید میتونید دست بگیرید
دلم خواست بابا صداتون کنم
بابا منم میشه دخترتون باشم؟(:
دستم و بگیرید -
هرچی تودلته بریز بیرون۶f.nalist وسیله اش احتیاطه
اجسام تیزی که با خون مریض در ارتباط ان به هیچ عنوان نباید به دست تو بخورن
حتی اگه زخم باز داری نباید خون مریض رو دستت بریزه
فقط احتیاط... -
هرچی تودلته بریز بیرون۶خون دل است آنچه به پیمانه ریخته
از بس که در طواف تو پروانه ریخته