باشه، بیاید از این صحبت کنیم که چی باعث میشه یه قهرمان ساخته بشه
بهترین قهرمان‌ها،اون‌هایی که دوست‌شون داریم و برامون عزیز هستن یه دوران رو دنبال میکنن.
اُدیسیوس، دوروتی، ریک و مورتی...
همه‌شون از یه مسیر رفتن،به وظیفه‌شون پاسخ دادن؛ مرشدشون رو دیدن؛و با محافظان نهایی مبارزه کردن.
قوی‌تر از همیشه ازش خارج شدن،ولی به سمت پایان اون دوران، در لحظه‌ی نهایی...
موفق نمیشن
یه چیزی از پا درشون میاره، خیلی سخت و اون قهرمان پس‌رفت می‌کنه.
همه چیزشون رو از دست میدن تبدیل به چیز کم‌تری میشن.نسبت به زمانی که اون‌ها رو دیدیمچون، خب، اگه یه قهرمان قراره یه قهرمان واقعی بشه،باید دوباره زاده بشه
از هیچی
پس‌رفت یه قهرمان اغلب با یه آسیب روحی شروع میشه ، آسیبی که به شکلی نتیجه‌ی اعمال‌شونه، عواقبی غیرعمدی برای توانایی‌های تازه پیدا شده‌شون،مرگ یه عزیز،یه حقیقت فاش نشده یا رؤیایی که، وقتی فهمیده بشه، خودش رو به شکل کابوس افشا می‌کنه.اون آسیب روحی به قهرمانمون شوک میده، و اون ترس‌ها و تزلزل‌هایی که قبل از شروع سفر جلوشون رو می‌گرفته هدایت می‌کنه.ولی این ترس‌ها و تزلزل‌هایی که ،تعقیب‌شون میکنن حالا تقویت شدن،و قهرمانمون،حالا قدرتمندترهمی‌تونه از اون قدرت براینابود کردن زندگی خودش استفاده کنه!
مهمه که بدونید،پس‌رفت یه حقه است،درست مثل بیشتر جنبه‌های داستان
قهرمان‌هامون هرگز نمی‌تونن درواقع پس‌رفت کنن نمی‌تونن شخص سابق باشن.اون شخص از دست رفته،اون شخص مرده واسه همیشه و هرگز برنمی‌گرده و قهرمان‌های ما، نمی‌توننهمین‌جوری دکمه‌ی ریست رو بزنن...نمی‌تونن بیشتر رویدادهایآسیب‌زننده‌ی زندگی‌شون رو درست کنن ولی خیلی از قهرمان‌ها می‌بینن سعی دارن دقیقاً همون‌کار رو انجام بدن و برمی‌گردن سراغ همون زندگی‌ای که ناگزیرانه سعی داشتن ازش فرار کنن.هر چیزی که لازم باشه تا جلوی درد رو بگیرنهرکاری که بتونن انجام بدنتا حس پشیمونی‌شون رو تسکین بدناین بازی‌ای
ناگزیرانه است برای تبدیل اوضاع به سابق.
حالا به عنوان بیننده
طبیعتا میخواییم قهرمانانمون رو در بهترین حالت ببینیم ازشون حمایت می‌کنیم تا نجاتمون بدن تا خودشون رو از مارپیچ سرازیری بکشن بیرون اما گاهی وسوسه‌ی این مارپیچ زیادی قدرتمند گاهی قهرمانامون زیادی ضعیفن،وقتی اینطور میشه یکی از این دو تا اتفاق می‌افته
،یا شاهد مرگ قهرمانمون هستیم
یا پی میبریم در ردیف جلو سرآغاز یه چیز دیگه بودیم
تولد یه آدم شرور
تا الان، باید براتون جای سوال باشه
نکته واپس‌روی چیه؟
چرا شاهد باشیم قهرمانا دچار این سختیا بشن؟
چون داستان دربارهی اونا نیست دربارهی ماست!
قهرمانا اشتباه میکنن چون ما هم مرتکب اشتباه میشیم، کارایی میکنن که ازش پیشمون میشن ،چون ما هم همینطوریم،و مثل بیشتر داستانا
افسانه مثل یه آینه‌س همونی که خودمون رو توش به وضوح می‌بینیم اما این وضع بغرنج از شرایط انسان ـه
ناتوانی در دیدن خودِ واقعیمون
فقط میتونیم این کار رو از چشم بقیه انجام بدیم،و وقتی می‌کنیم ممکنه چیزی که می‌بینن به مزاقمون خوش نیاد،پس وقتی شاهد قیام و سقوط قهرمانامون هستیم،سوالی که میپرسیم این نباید باشه اونا عالی‌تر میشن؟ میتونن ترقی کنن؟
نه
وقتی لاستیک به جاده میخوره،و میترکه،این سوال رو باید بپرسیم
ما میتونیم عالی‌تر بشیم؟
میتونیم ترقی کنیم؟
#دیالوگ
#cloak_and_dagger
شعردانه
