انرژی مثبت امروز
Marzieh.m
دیدگاهها
-
خــــــــــودنویس -
انگيزهخب خب خب
هنوز اول راهی جا نزنی یوقتا
دکتر افشار میگه :- بذارید یکی از مهارت های زندگی رو براتون بگم . داخل اتاقم یه سیبل به دیوار زدم تا هر وقت که لازم شد به مرکزش نگاه کنم و اهداف خودم رو برای خودم زنده کنم . این سیبل برام یه نماد برای تلاش و رسیدن به هدف هست . بعضی وقتها که بچه ها برای مشاوره میان پیشم بهشون یه تیر دارت میدم و میگم بزن .میزنه ... حالا سوای از نتیجه که به کجا میخوره اینبار بهش میگم که فکر کن سیبل تو بجای داشتن 10 دایره و شعاع ، 6 دایره بیشتر نداره ...( یعنی 4 دایره خارجی تر رو در هنگام تمرکز و نشانه روی به حساب نیاره) اونوقت خودش میبینه که با این تصور 100 درصد به داخل یکی از 6 دایره داخلی میزنه و وضعیت خودش رو بهبود میده ... حالا که تیرش رو زد بهش میگم چی کار کردی ؟ میگه زدم به 50 مثلا . زندگی همینه ...شاید تا حالا همه تیرهایی که زدی به خطا رفته ولی اینبار بیا و سیبلت رو کوچکتر فرض کن (نگو فلان درصد و تراز و رتبه در کنکور و پزشکی و روان شناسی و برق و ....) ...( تمرکز روی اهداف) هدفت رو کن یک هفته ای ... اصلا یک روزه .... بعد یه روز بی دلیل مثل اون آدمی باش که فکر میکنی تا الان فوق العاده بوده ....یه روز شبیهش باش ... میتونی ازش بهتر باش //// مهم نیست که تا الان خوب کار نکردی ...فقط یک روز بی دلیل ، خاص باش . از همه چیز خودت بزن و هدف خودت رو بزرگتر و متمرکزتر کن . فکر کن که قراره فردا نتایج کنکور رو بدن و فقط هم همین امروز رو میخوان محاسبه کنند که کی بهتر کار کرده ... با قدرت به سمت هدف یکروزه ات برو ...طوری که خسته بشی ... استراحتت محدود باشه . از همه چیز خودت بزن ... خودت رو یکروز مثل اونی کن که تو ذهنت دوست داشتی بشی .... بعد آخر شب وقتی خواستی بخوابی سیبل خودت رو بزرگ کن ...ببین که کارهایی که کردی چی بودی ... آیا تونستی در صدها هزار نفر ، جز اون معدودها باشی //حالا وقتش هست ... یه ذره ... بیش از یه ذره خیال پردازی کن خودت رو ببین که اگه همین جوری معرکه باشی رفتی به دانشگاه و رشته مورد علاقه ات و به هدفت رسیدی . بعد فاصله بین خودت و با اونی که میخوای بشی رو کمتر و کمتر کن ... ببین که اون آدم دو ماه دیگه کجاست تو آزمون ها چی کار میکنه ... تا کجا تونسته پیش بره و .... بعد هفته آینده و در نهایت برس به فردا / به فردایی که قراره بازهم مثل این آدم امروز زندگی کنی و دست به کارهای عجیبی بزنی.... نگو چرا تا حالا شروع نکرده بودم .... این شروع نکردم به نفع تو بوده ... چون الان فهمیدی که دویدن به سمت هدف چه حسی داره و ارزش زمان یعنی چی . دختر عزیزم ... پسر خوب
تا حالا به تغییرات دو دنباله n فاکتوریل و n به توان دو توجه کردی ؟ ؟
همین الان سه جمله اول از هر کدوم رو بنویس ........ 1 و 2 و 6 سه جمله اول n فاکتوریل و 1 و 4 و 9 سه جمله اول n به توان دو هستن . سرعت رشد و پیشرفت کدوم پس از گذر از سه مرحله بیشتر بود ؟ ...... حالا جمله چهارم رو بنویس .... !!!!! چی شد ؟ .....جمله پنجم رو بنویس ...... خودت فهمیدی منظورم چیه ؟ مطمئنم که فهمیدی . ای کسی که نمیدونم کی هستی ولی الان داری این متن رو میخونی .... دیدی حتی در عالم ریاضی هم میتونه صعود و شروع برای پیشرفت از کمی دیرتر از گام نخست باشه .مهم آخر و نتیجه کار هست ... که ان فاکتوریل برنده هست ... برای همیشه و کسی کاری به اون افت اولش نداره ...... اصلا دوست خوب من ، من عاشق این عقب موندم هستم ... میدونی چرا ... چون این آدمی که عقب مونده مثل یک کشی هست که هی رفته عقب و عقب و عقب ولی من قبل از پاره شدنش دستش رو گرفتم و گفتم رها کن .... ولش کن ... میدونی چی شده ؟ شده رتبه 104 برق شریف . شاید باور نکنی .... و تا این موقع ها بین 120 نفر از دوستاش در مدرسه رده ای بهتر از 80 نداشت ولی یه روز اومد پیشم ... بهش گفتم فلانی دوست داری تغییر کنی ... هیچی نگفت . گفتم ببین دوستای تو که زود شروع کردن و الان قسمتی از راه رو طی کردن چه جاهایی اشتباه کردن ... تو اونا رو تکرار نکن و از تجربه های اونا استفاده کن و راه خودت رو بی نقص طی کن . گفت : آخه گذشته رو چی کار کنم ؟ معدلش هم 16 بود (که میدونی 25% تاثیر مستقیم داشت در کنکور 93) آخه این 3/5 ماه چی میشه که نخوندم . بهش دادم چند تا تیر زد به سیبل .همون سیبل با همون تکنیک بالا دفعات دیگه بهتر زد ... بهش گفتم میدونی چرا بهتر زدی ... چون باور داشتی که سیبل همین اندازه است ...... حالا باور کن که زمان خوندن کافی هم برای کنکور همین کمتر از 9 ماه هست .... او باور کرد ...کاری خیلی از ما نمیکنیم ... رفت ، نتیجه گرفت . میدونی فرق مومن با مسلمون چیه ؟ مومن وقتی دین بهش راه سعادت رو نشون میده نمیگه آره راست میگی ... چقدر قشنگه ...ولی عمل نکنه ..... او عمل میکنه و مثل مسلمون فقط ته دلش اعتقاد نداره و تسلیم نیست و اعتقاد خودش رو نشون میده . تو .....همین خود تو ..... بگو دارم میشنوم .... آخرین باری که قول دادی کی بود ..... یادت بیار .... شاید گوشه دفتری نوشته باشی .... شاید باهاش خاطره داری .... یادت میاد بعد از عروسی فلانی .... بعد از مسافرت تابستون یا بازیهای آسیایی اینچئون ....شاید بعد از اومدن نتیجه های 93 و شاید هم شروع مهر ماه به خودت چیا گفتی .......چرا گوش ندادی ..... ؟ ؟/؟////؟؟؟؟؟؟؟؟ بازم دنبال نقطه عطف کاذب میگردی ؟؟ !!!
شاید منتظر بودی که ماه تو آسمون قرمز بشه تا تغییر کنی . نمیدونم چرا فکر میکنی همه چیز تموم شده .....نمیشه ....تو یکی چرا این حرف رو میزنی که تا حالا دو روز درست و حسابی نخوندی ؟ مگه همونی نبودی که تو دفتر عقاید دوستت نوشتی میخوام پزشک بشم . تو چی پسر ... مگه وقتی از اخبار و سایتها جشن ورودی سال اولی های شریف و تهران و نفرات برتر رو دیدی دوست نداشتی یکی از اونا باشی ....به اون کتاب تست هایی که با کلی ذوق خریدی و به یاد بچگی ها ورق هاش رو بو کردی انقدر غضبناک نگاه نکن .... مشکلی پیش اومد ..... نتونستی دو روز برای آزمون جمعه ای که در پیش داری بخونی ... دخترم چرا رفتی و دیگه 4 روز هم از غم اون دو روز درس نخوندی ....واقعا این شخصیت اون مهندس یا پزشکی هست که باید باشی ؟ از ته دل ازت یه چیز میخوام ... اینکه خدا رو شکر کنی که تنت سالم هست و سایه خانواده و پدر و مادری که برات همه کار میکنند پشتت هست و به خاطر خودت در درجه اول و مهربونی های خدا و پدر و مادری که خودت بهتر میدونی برات چه کارایی کردن ، از این حال بیرون بیای . خودت رو دوست داشته باش ... خودت رو بسپار به گرداننده زمین و آسمان و باهاش عهد و پیمانی ببند بگو از من بسم الله ...از تو هم کمک و یاری که به نتیجه ام برسم (مطمئن باش که معجزات خدا هنوز هم در دنیا ادامه داره ) ... باور کن که فقط خودت مسئول زندگی شخصی خودت نیستی ... آدم سیاسی نیستم . ولی وقتی آدم یه روزایی میبینه یه نفر داره تو دنیا فریاد میزنه و تلاش میکنه که بزنه تو دل دشمن و اون رو پریشان کنه ... بی انصافی هست که بهش کمک نکنی ....ایران ما بهترین جوانان رو داره ... جوانانی که هر کدومشون میتونند دست کمکی بشن برای بهبود این کشور و خاک و اینکه وقتی روی پرچم کشور اسم و نام مبارک الله وجود داره .... این پرچم مثل اسم روش فوق همه پرچم های عالم باشه . این به کار تو بستگی داره .... باور کن .... تا تو باور نکنی .... هنوز هم استان محروم داریم ... هنوز هم فقیر داریم ... هنوز هم کلاه برداری های کلان داریم .... نمیخوای دستی و کاری کنی بگیری ؟ دوست نداری کاری کنی که همه بشریت بهت افتخار کنه .... دلت میخواد خدا از اون بالا پرده ها میان خودش و تو رو برداره و تو ماورای دنیا رو ببینی، دوست داری دعاهای مادرت سر نماز که فقط در حق شما دوتا بچه هاش هست مستجاب بشه ؟؟ !!!
.... پس دو رو نباش .... میان هدف و عملت فاصله ننداز ....
قبولی در دانشگاه های برتر
- کاری کن که با عملت تو دنیا فریاد بزنی . تو این راه از حاشیه های غیر الهی دور باش .... خیلی ها نمیخوان و دوست ندارن که تو موفق بشی ... یکی از اونا همین نفس تو .... شاید این حرفها از دهن مشاور کنکور هیچ جا نیاد بیرون ولی دوست دارم هر چیزی که لازم هست رو یکبار بهت بگم تا حقی به گردن من نباشه . تو دنیای شما خیلی چرخیدم ... همه نوع آدم رو دیدم ... همه نوع جوان رو دیدم ... همه نوع گمراهی رو دیدم ... ولی متاسفانه هیچ چیزی بدتر از یک گناه کبیره ندیدم . جای تاسف هست که وقتی یه وبسایت با محتوای غیر انسانی راه اندازی میشه تا قبل از فیلتر شدن اون آمار بازدیدش نجومی میشه ولی اینجا .... امیدوارم که روزی بشه تا جای حق و باطل به درستی معلوم و قابل تشخیص بشه . باباجون این آقا پسرها کجا هستن ؟ والا هر جا که نشستیم و بلند شدیم گفتیم پسرها شیرن ...الان دیگه حرف دخترها ثابت شد که پاکتی هستن .... اینجا انقدر دختر خانم ها میان که تو حسرت این موندم یه شیر مرد بیاد .... شیر پاکتی که هستین ولی یه شیر مرد درسی بیاد ، بزنه تو کار تراکم خوانی (واژه مصطلح خرخونی) آبرو داری کنید .... همین بس نیست که دانشگاه ها شده الان دخترونه .... واقعا برای ما مردها افت داره بچه ها .... بجنبید . خوب بریم این طرف میدون چند تا دختر خانم باز هم نشستن و مضطرب هستن.... بچه ها چه خبر ؟ هیچی تا دیروز خوب خوندیم امروز رفتیم سایت ( کانون/ گزینه دو ) کارنامه نفرات برتر رو دیدیم ... اعصابمون بهم ریخت . چرا ؟ مگه از دشمنان آب و اجدادی شما بودن اون بندگان خدا ؟ نه ، ولی خوب شما بگین من میخوام دندون پزشکی قبول بشم ...اینم پزشکی ... تا اونا هستن ما میشیم آخه ... معلوه دیگه من خیلی خانمی کنم و بخونم ترازم رو بکنم 6500 ولی اون چی الان 6700 کمتر نمیشه . خوب از کجا حساب کردی و بهم گفتی که فوقش میشی 6500 ؟ خوب دیگه آقای افشار هر چند آزمون تازه اگه خوب بخونم و مشکلی پیش نیاد 100 تا میره بالا . ببخشید اونوقت پیش خودتون این میزان ثابت هست دیگه ؟ یعنی هیچ راهی نداره که هر آزمون 200 تا بهترش کنی تا برسی به 6000 ؟ خوب نه دیگه ... آخه بچه های پارسال اینجوری گفتن و من دیگه وقت بیشتری برای خوندن ندارم ...............خوب پس جریان از این قراره .... شنیدیم که از دیگران الگو برداری می کنند و نه اینکه دیگه دیگران حرفشون بشه وحی الهی و رد خور نداشته باشه . کسب تجربه از با تجربه ها چیزی خوبی هست ولی همه اونا یک اتفاقی هست که فقط برای خود اونا افتاده .... حتی مشاور و روان شناس هم مجموعه ای از مطلب علمی و تجربیاتش از انسانهای مختلف رو به تو میگه .... مثال می زنم بیشتر وقت ها بچه هایی که برای اولین بار با آقای رامین نیکخو صحبت می کنند ایشون از مثال یک دانش آموزی که سال 85 داشتن و کار فوق العاده ای انجام داد صحبت می کنند ولی حالا بیاد و امسال با کسی آشنا بشن که کارش خاص تر از اون یکی باشه ... مسلما الگو این آقای مشاور تغییر میکنه و دیگه از اون یکی استفاده میکنه ... پس برای خودت و در ذهن و فکرت این مثال ها و الگوها رو چارچوب قرار نده .... اینا باز و فراتر از اون چیزی هستن که تو فکر میکنی و در دنیا میلیاردها تا از اونا وجود داره و هر کسی میتونه شگفتی بهتر و بیشتر و برجسته تری رو خلق کنه ... چون پتانسیل و توانایی بی کران الهی در ما وجود داره . مهم اینه که اون خواستنه چی باشه .... هدف داشتن به تنهایی محرک نیست ... خیلی از شما میاین و میگین هدف من مثلا فلان چیزه ..... خوب باشه .... آفرین .... ولی آیا کار الانت نمود و نشانگر هدفی هست که در ذهن داری ؟ آیا تمام سلول .... سلول بدنت تشنه این هست که پنج دقیقه ای که دست کم بچه ها زودتر از معلم سر کلاس میان رو ، تو دو دقیقه اش رو استفاده کنی و بدون توجه به جو شلوغ کلاس به همین دو دقیقه خوندنت افتخار کنی ؟ آیا همون داوطلبی هستی که برای بهتر شدن انگیزه و انرژی های درونی خودش با خرید یه مجله موفقیت ، حتی به فکر اوقات استراحت خودش هم هست ؟ آیا تو میتونی یه روز حواست رو به ساعت رو دیوار جمع نکنی و تا جایی که عشق میکنی و شور داری برای حرکت ، دنبال ساعت هیچ کار و برنامه ای نباشی ؟ آیا آدمی هستی که صبح زود یک روز تعطیل وقتی که ساعت زنگ میزنه مثل فشنگ بری و یه مشت آب به صورتت بزنی و بعدش بیای شروع کنی و بخونی ....با این دیدگاه که میدونم الان همه خواب هستن ... خدا رو شکر که به من توفیق دادی این صبح زود بیدار بشم و در راستای اون چیزی که تو از من انتظار داری ظاهر بشم و عمل کنم ؟ آیا آدمی هستی که الان که این متن رو خوندی ... دیگه نذاری مثل دفعه قبلی بعدا بری درس بخونی و بری زودی کتابت رو باز کنی و بگی از الان خودم رو پیدا کردم .... مهم نیست برای آزمون 25 مهر کانون به 70 درصد مباحث نرسیدم ولی برام اون 30 % هدف هست ؟ اگه تو همون دانش آموز خارق العاده ای هستی که حاصل کار 11 سال گذشته ات همه نمرات و معدل های خوب هست ...پس به خودت بگو که این آدم من نیستم... این جزئی از شخصیت من نیست و این قسمت رو مثل فیلمی از زندگی خودت ببر . اگر هم کار سالهای گذشته تو انقدر خوب و چشم گیر نبوده ... با خودت عهد کن که با همین یکسال خوندن نتیجه بگیری و خودت رو در سال آخر متحول کنی ....تحولی که تعداد کمی تونستن انجامش بدن و اگه تو جز اونا باشی چشم ها رو خیره میکنی و مورد تحسیت و افتخار خودت و همه میشی و آینده ات رو عوض میکنی و از اون سود میبری .پس هدفت سیال و روان باشه و دقیقا همین لحظه هایی باشه که همچو ابرها در گذرند .
وایسا !! با این دستمال سیاه چشمانت رو محکم ببند .چند بار دور خودت بچرخ . آنگاه بازی شروع میشه ...
مشت هایت را محکم در هوا چنگ بزن . بچه ها رو صدا بزن . همه رفته اند . بازی تمام شد و تو آنها را پیدا نکردی. صدای قار قار کلاغ میگوید که صبح شده!
اما ...امروز فرداست!
سیروان :
باور کن زندگی همین امروزه ... لحظه ای که تکرار نمیشه ... فرصتی که هیچ وقت نداشتی...
باور کــــن زنـــــدگــی همیــــن امــروزهــــه
موفق باشی - بذارید یکی از مهارت های زندگی رو براتون بگم . داخل اتاقم یه سیبل به دیوار زدم تا هر وقت که لازم شد به مرکزش نگاه کنم و اهداف خودم رو برای خودم زنده کنم . این سیبل برام یه نماد برای تلاش و رسیدن به هدف هست . بعضی وقتها که بچه ها برای مشاوره میان پیشم بهشون یه تیر دارت میدم و میگم بزن .میزنه ... حالا سوای از نتیجه که به کجا میخوره اینبار بهش میگم که فکر کن سیبل تو بجای داشتن 10 دایره و شعاع ، 6 دایره بیشتر نداره ...( یعنی 4 دایره خارجی تر رو در هنگام تمرکز و نشانه روی به حساب نیاره) اونوقت خودش میبینه که با این تصور 100 درصد به داخل یکی از 6 دایره داخلی میزنه و وضعیت خودش رو بهبود میده ... حالا که تیرش رو زد بهش میگم چی کار کردی ؟ میگه زدم به 50 مثلا . زندگی همینه ...شاید تا حالا همه تیرهایی که زدی به خطا رفته ولی اینبار بیا و سیبلت رو کوچکتر فرض کن (نگو فلان درصد و تراز و رتبه در کنکور و پزشکی و روان شناسی و برق و ....) ...( تمرکز روی اهداف) هدفت رو کن یک هفته ای ... اصلا یک روزه .... بعد یه روز بی دلیل مثل اون آدمی باش که فکر میکنی تا الان فوق العاده بوده ....یه روز شبیهش باش ... میتونی ازش بهتر باش //// مهم نیست که تا الان خوب کار نکردی ...فقط یک روز بی دلیل ، خاص باش . از همه چیز خودت بزن و هدف خودت رو بزرگتر و متمرکزتر کن . فکر کن که قراره فردا نتایج کنکور رو بدن و فقط هم همین امروز رو میخوان محاسبه کنند که کی بهتر کار کرده ... با قدرت به سمت هدف یکروزه ات برو ...طوری که خسته بشی ... استراحتت محدود باشه . از همه چیز خودت بزن ... خودت رو یکروز مثل اونی کن که تو ذهنت دوست داشتی بشی .... بعد آخر شب وقتی خواستی بخوابی سیبل خودت رو بزرگ کن ...ببین که کارهایی که کردی چی بودی ... آیا تونستی در صدها هزار نفر ، جز اون معدودها باشی //حالا وقتش هست ... یه ذره ... بیش از یه ذره خیال پردازی کن خودت رو ببین که اگه همین جوری معرکه باشی رفتی به دانشگاه و رشته مورد علاقه ات و به هدفت رسیدی . بعد فاصله بین خودت و با اونی که میخوای بشی رو کمتر و کمتر کن ... ببین که اون آدم دو ماه دیگه کجاست تو آزمون ها چی کار میکنه ... تا کجا تونسته پیش بره و .... بعد هفته آینده و در نهایت برس به فردا / به فردایی که قراره بازهم مثل این آدم امروز زندگی کنی و دست به کارهای عجیبی بزنی.... نگو چرا تا حالا شروع نکرده بودم .... این شروع نکردم به نفع تو بوده ... چون الان فهمیدی که دویدن به سمت هدف چه حسی داره و ارزش زمان یعنی چی . دختر عزیزم ... پسر خوب
-
شعردانه- درخت با جنگل سخن می گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن می گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه های تو را دریافته ام
و با لبانت برای همه سخن گفته ام
و دست هایت با دست های من آشناست
و در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان...
احمد شاملو
- درخت با جنگل سخن می گوید
-
خــــــــــودنویسبیــا بامـن از ایــن شهـر به یـک شــهر دگـر کوچ کنیم
بیـا ایـن همه ناگـفته ی دل را مــات و مبـهوت کـنیم
بیا ســبز شویم دل را به دریــا بزنــیم
بیا در بیکــرانِ آبـی ِعشــق دم از روح تـمنا بزنیم...#کاملا خودنویس؛)
-
خــــــــــودنویس
#شیراز_دروازه قرآن_خواجوی کرمانی -
خــــــــــودنویسوقتی با آرامش یه تصمیم میگیری و میخوای اراده کنی که اون کارو به انجام برسونی(تابستون)
#یه روز طول کشید:|
-
شعردانه- بد نگوييم به مهتاب اگر تب داريم
ديده ام گاهي در تب ، ماه مي آيد پايين،
مي رسد دست به سقف ملكوت.
ديده ام، سهره بهتر مي خواند.
گاه زخمي كه به پا داشته ام زير و بم هاي زمين را به من آموخته است.
گاه در بستر بيماري من، حجم گل چند برابر شده است.و فزون تر شده است ،
قطر نارنج ، شعاع فانوس
و نترسيم از مرگ
مرگ پايان كبوتر نيست.
مرگ وارونه يك زنجره نيست.
مرگ در ذهن اقاقي جاري است.
مرگ در آب و هواي خوش انديشه نشيمن دارد.
مرگ در ذات شب دهكده از صبح سخن مي گويد.
مرگ با خوشه انگور مي آيد به دهان.
مرگ در حنجره سرخ - گلو مي خواند.
مرگ مسئول قشنگي پر شاپرك است.
مرگ گاهي ريحان مي چيند.
مرگ گاهي ودكا مي نوشد.
گاه در سايه است به ما مي نگرد.
و همه مي دانيم ريه هاي لذت ، پر اكسيژن مرگ است
در نبنديم به روي سخن زنده تقدير كه از پشت چپر هاي صدا مي شنويم.
پرده را برداريم :
بگذاريم كه احساس هوايي بخورد.
بگذاريم بلوغ ، زير هر بوته كه مي خواهد بيتوته كند.
بگذاريم غريزه پي بازي برود
كفش ها را بكند، و به دنبال فصول از سر گل ها بپرد.
بگذاريم كه تنهايي آواز بخواند.چيز بنويسد.به خيابان برود.
ساده باشيم.
ساده باشيم چه در باجه يك بانك چه در زير درخت.
كار ما نيست شناسايي "راز" گل سرخ ،
كار ما شايد اين است كه در "افسون" گل سرخ شناور باشيم.
پشت دانايي اردو بزنيم.
دست در جذبه يك برگ بشوييم و سر خوان برويم.
صبح ها وقتي خورشيد ، در مي آيد متولد بشويم.
هيجان ها را پرواز دهيم.
روي ادراك فضا ، رنگ ، صدا ، پنجره گل نم بزنيم.آسمان را بنشانيم ميان دو هجاي "هستي".
ريه را از ابديت پر و خالي بكنيم.
بار دانش را از دوش پرستو به زمين بگذاريم.
نام را باز ستانيم از ابر،از چنار، از پشه، از تابستان.روي پاي تر باران به بلندي محبت برويم.
در به روي بشر و نور و گياه و حشره باز كنيم.
كار ما شايد اين است
كه ميان گل نيلوفر و
قرن پي آواز حقيقت بدويم...
#سهراب سپری:)
لطفا برگرد بالا و بخونپشیمون نمیشی
- بد نگوييم به مهتاب اگر تب داريم
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 3mariia
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟؟!!
باز میشه این در صبح میشه این شب صبر داشته باش -
شعردانهای قافله سالار چنین گرم چه رانی؟
آهسته که در کوه و کمر بازپسانند..
در طالع من نیست که نزدیک تو باشم...!
می گویمت از دور دعا گر برسانند..#سعدی
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 3هوفف چه عجب
-
شعردانهگاهی آنقدر زل میزنی بی آنکه فکر کنی
و ناگهان برایت اتفاق می افتد...!
#خ.ن -
هرچی تو دلته بریز بیرون 3فقط میترسم بگن افتاده واسه 25ام
-
هفته های خوشحالیسلاملکم
بالاخره دعوت شدم به این تاپیک و باعث خوشحالیه برام
تا حالا فکر میکردم چون منو همیشه خوشحال میبینین دیگه نیاز به دعوت ندارم
خب حالا:
روز اول
بذارید خوشحالی های امروز رو از آخر به اول بگم براتون:
اول اینکه الان خانوم گل M.an منو به این تاپیک دعوت کرد که لبخند رو لبم نشونددوم اینکه امشب شام افتاد گردن من ولی از اونجایی که آشپزی دوست دارم و همیشه موقع آشپزی اهنگ تو گوشم پلی میشه عاشق غذاهای خودم میشم هر چه قدرم که ساده باشهمثل امشب که دیر شد و یه غذای فوری درست کردم به اسم سیب زمینی تخم مرغالبته معمولا تو مدت زمان کمی که مونده به ساعت 9 همینو درست میکنم
نمیدونم چرا ولی هر چی آهنگ پلی میشد از سیروان بود و منم که طرفدارشم و از شنیدن آهنگ هاش سیر نمیشماتفاقا اولین آهنگی که ازش پخش شد خوشحالم بود که خیلی ریتم هیجان داری داره و واقعا با شنیدنش جون میگیرمجا داره یادی کنم از گلنار عزیزم که اونم یه سیروانیسته
امروز یه عکس خیلی خوشگل از گلی که دوستش دارم پیدا کردم که شد بکگراند گوشیم و اتفاقا تودلی هم گذاشتمش
(خعلی خوشگله)
این روزا خــبر فوت زیاد بهمون میرسه اما سعی میکنیم باهاشون کنار بیایم و تمرکز خودمون رو حفظ کنیم که همین باعث موندنِ یه کوچــولو حس آرامش میشه و به دنبـالش حـس رضایت از اینکــه تو شرایط سخت میتــونیم روحــمون رو آروم کنیــم...
اینم از خوشحالی های امـــــروز
تا درودی دیگــر بــــــــدرود -
شعردانه- نان ، آب
زمین، آسمان
روز ،شب
خواب، بیداری
کلمه به کلمه
وابستگی به وابستگی
عشق در مقابل عشق
ایمان، امید
مخلوق، خالق
وابستگی به وابستگی
عاشق، معشوق
آدم دربرابر آدم
شیطان، فرشته
سیب، وسوسه
بهشت، زمین
آدم دربرابر آدم
وابستگی در مقابل وابستگی
نان، آب
زمین, آسمان
آدم، حوا
زمین، زمین
زمین، زندگی
قابیل، هابیل
وسوسه، قدرت
من در مقابل من
من در مقابل من
جنگ، من
من درمقابل من ...
- نان ، آب
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
#
(شما قلب رو نارنجی ببینید) -
شعردانهآی ...
نیلوفر آبی شعر من
سمفونی رنگ افشانیت
در تالار تالاب سکوت
پر طنین باد!#علی صمصامی
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 3گلنار نه قرمز نه آبی فقط زرد صنعت نفتی
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 3شب بخیر بچه ها
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 3negaarin کدوم؟
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 3فائزه وارد میشود