چقدر راحت به هم میگیم دوستت دارم!
فکر میکنم وقتی میگی دوستت دارم ,غیر از اینکه ابراز
احساسات میکنی باید مسئولیت این دوست داشتن را قبول
کنی!
دوست داشتن با گذشت و وفاداری و فداکاری و صبر و انعطاف
پذیری و احترام و... ثابت میشه نه با تکرار دوستت دارم!
خیلی وقتها اسمش هست که با کسی دوستی اما نه خبر
داری که چی خوشحالش میکنه و چی ناراحت , و نه حتی
قدمی برای خوشحال کردن یا برطرف کردن ناراحتیش برمیداری
تنها شاید تاریخ تولدش را بدونی و هدیه ای برای رفع توقع!
بهش بدی.
وقتی سرت شلوغه حتی یک لحظه بیاد نمیاریش و تنها
تو تنهاییهات و غمهات توقع داری که...
خیلی از ماها حتی همینجوری تو زندگی با همسرمون رفتار
میکنیم و فکر میکنیم که گفتن جمله دوستت دارم باید تمام
نیازهای طرف مقابل را برطرف کنه!
میگیم دوستت دارم اما حاضر نیستیم به خاطرش کوچکترین
تغییری بکنیم!
میگیم دوستت دارم اما کمترین کاستی را نمی پذیریم!
میگیم دوستت دارم اما وقتی ناراحته, به این فکر میکنیم که
چطور تنها خوش باشیم و نه اینکه چطور اون را هم خوشحال
کنیم !
گاهی حتی وجود طرف مقابل را نادیده میگیریم .
یا کوچکترین بحثی باعث میشه هرطور خواستیم باهم صحبت
کنیم .
همیشه هم توقعاتی داریم که برآورده نشده...!
فکر میکنم دوست داشتن بد تعبیر شده.
کمی به دوست داشتن مادر نگاه کنیم که چه بی توقع
میبخشه و محبت میکنه , شاید راز دوست داشتن واقعی را پیدا
کنیم.
تصورم اینه که با عشق زندگی سیاه و سفید ما رنگی میشه و
برای لذت بردن از لحظات در کنار هم بودن ,عشق داشتن کماله
و دوست داشتن لازمه (البته دو طرفه)
خیلی از ما وقتی از کسی خوشمون میاد, فکر میکنیم الزاما
دوستش داریم و یا حتی عاشقش هستیم!
اما در واقع حتی ملاکهای اولیه ی دوست داشتن را رعایت
نمیکنیم!(مثل احترام و درک و ...)