تا از خود ببريدم من عشق تو بگزيدم
خود را چو فنا ديدم ، آهسته که سرمستم

Mr Unknown
دیدگاهها
-
" مشاعره " -
" مشاعره "از عشق، تاجداران در چرخ ِ او چو باران
آن جا قبا چه باشد؟ ای خوش کمر به رقص آ
-
" مشاعره "آمد بهار ِ جانها ای شاخ ِ تر به رقص آ
چون یوسف اندر آمد، مصر و شکر! به رقص آ
-
" مشاعره "ای طالب دیدار او بنگر در این کهسار او
ای که چه باد خوردهای ما مست گشتیم از صدا
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 4Collapse ماسک زدن تو بیابون
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 4این باد اندر هر سری سودای دیگر میپزد
سودای آن ساقی مرا باقی همه آن شما
-
" مشاعره "ما رخ ز شکر افروخته با موج و بحر آموخته
زان سان که ماهی را بود دریا و طوفان جان فزا
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 4گر سیل عالم پر شود هر موج چون اشتر شود
مرغان آبی را چه غم تا غم خورد مرغ هوا
-
هرچی تو دلته بریز بیرون 4جان و جهان! دوش کجا بودهای
نی غلطم، در دل ما بودهای -
" مشاعره "دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی تو بسر نمیشود -
" مشاعره "همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
همه شب دیده من بر فلک استاره شمرد -
" مشاعره "یک نفس بی یار نتوانم نشست
من که از اطوار بیرون جسته ام -
" مشاعره "جان و جهان! دوش کجا بودهای
نی غلطم، در دل ما بودهای -
" مشاعره "زان ماه که خورشید از او شرمنده ست
بی شرم بود مرد چه بی شرمی ها -
" مشاعره "رندي و چو من فاشي ، بر ملت قلاشي
در پرده چرا باشي ؟ آهسته که سرمستم -
" مشاعره "نردبان اين جهان ما و منيست
عاقبت اين نردبان افتادنيست -
" مشاعره "در گل بمانده پای دل جان میدهم چه جای دل
وز آتـــــش ســودای دل ای وای دل ای وای مـــــا -
" مشاعره "اي صاحب صد دستان بيگاه شد از مستان
احداث و گرو بستان آهسته که سرمستم -
" مشاعره "در مذهب بيکيشان بيگانگي خويشان
با دست بر ايشان آهسته که سرمستم -
هرچی تو دلته بریز بیرون 4در مجلس حيراني ، جاني است مرا جاني
زان شد که تو مي داني ، آهسته که سرمستم