Brice
ترسم اي مرگ نيايي تو و من پير شوم
آنقدر زنده بمانم كه ز جان سير شوم
NarimanNa
دیدگاهها
-
" مشاعره " -
" مشاعره "Brice
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب های جدایی -
" مشاعره "Brice
ا نگريد طفلك حلوا فروش
ديگ بخشايش كجا آيد به جوش -
" مشاعره "Brice
تا قفل قفس باز شد آن سوخته پر رفت
دلواپس ما بود وليكن به سفر رفت -
" مشاعره "Brice
تا به فراق خو كنم صبر من و قرار كو؟
وعده ي وصل اگر دهد طاقت اتظار كو؟ -
" مشاعره "Brice
تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده
بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده -
" مشاعره "2245Zahra
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد -
" مشاعره "Brice
دلم تنهاست ماتم دارم امشب
دلي سرشار از غم دارم امشب -
" مشاعره "SEPEHR ALIZADEH
وصف تو کار واژه های لال من نیست
این شعر های عاشقانه مال من نیست -
" مشاعره "2245Zahra
دارد تمام عشق من از دست مي رود
انگيزه هاي زيستن از دست مي رود -
" مشاعره "Brice
دستم به ماه مي رسد امشب، اگر كه عشق
دست مرا دوباره بگيرد، مگر كه عشق -
" مشاعره "2245Zahra
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
اين چراغي است کزين خانه به آن خانه برند
حافظ -
" مشاعره "Brice
تو مپندار كه خاموشی من
هست برهان فراموشی من -
" مشاعره "Brice
ترا که هر چه مراد است در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داریحافظ
-
" مشاعره "Brice
مرهم نمی نهی به جراحت، نمک مپاش
نوشم نمی دهی به دلم نیشتر مزن -
" مشاعره "Brice
در اين بازار گر سوديست با درويش خرسندست
خدايا منعمم گردان به درويشي و خرسنديحافظ
-
" مشاعره "Brice
من دست شسته ام از غرورم برای تو
افتاده ام چو قطره شبنم به پای تو -
" مشاعره "2245Zahra
دام تزوير كه گسترديم بهر صيد خلق
كرد مارا پايبند و خود شديم آخر شكار -
" مشاعره "Brice
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید
دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید -
" مشاعره "Brice
من عاشقم و دلم بدو گشته تباه
عاشق نبود ز عیب معشوق آگاه