zeinab dehghani ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
zeinab dehghani ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
sara hatami
سلام این شکلی حل میشه
ای خوشا روزا كه ما معشوق را مهمان كنیم
دیده از روی نگارینش نگارستان كنیم
گر ز داغ هجر او دردی است در دلهای ما
ز آفتاب روی او آن درد را درمان كنیم
چون به دست ما سپارد زلف مشك افشان خویش
پیش مشك افشان او شاید كه جان قربان كنیم
آن سر زلفش كه بازی می كند از باد عشق
میل دارد تا كه ما دل را در او پیچان كنیم
او به آزار دل ما هر چه خواهد آن كند
ما به فرمان دل او هر چه گوید آن كنیم
این كنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست
جان و دل خدمت دهیم و خدمت سلطان كنیم
آفتاب رحمتش در خاك ما درتافتهست
ذرههای خاك خود را پیش او رقصان كنیم
ذرههای تیره را در نور او روشن كنیم
چشمهای خیره را در روی او تابان كنیم
چوب خشك جسم ما را كو به مانند عصاست
در كف موسی عشقش معجز ثعبان كنیم
گر عجبهای جهان حیران شود در ما رواست
كاین چنین فرعون را ما موسی عمران كنیم
نیمهای گفتیم و باقی نیم كاران بو برند
یا برای روز پنهان نیمه را پنهان كنیم
رک بگویم... از همه رنجیده ام!
از غریب و آشنا ترسیده ام
با مرام و معرفت بیگانه اند
من به هر ساز ی که شد رقصیده ام
در زمستانِِ سکوتم بارها...
با نگاه سردتان لرزیده ام
رد پای مهربانی نیست...نیست
من تمام کوچه را گردیده ام
سالها از بس که خوش بین بوده ام...
هر کلاغی را کبوتر دیده ام
وزن احساس شما را بارها...
با ترازوی خودم سنجیده ام
بی خیال سردی آغوشها...
من به آغوش خودم چسبیده ام
من شما را بارها و بارها...
لا به لای هر دعا بخشیده ام
مقصد من نا کجای قصه هاست
از تمام جاده ها پرسیده ام
میروم باواژه ها سر میکنم
دامن از خاک شما بر چیده ام
من تمام گریه هایم را شبی...:)
لا به لای واژه ها خندیده ام
غمگین ترین جمله عمرمو
توی مراسم عزایِ یه پسرِ جوون از زبون
دوستش شنیدم که میگفت:
یعنی از این به بعد سر همه ی کلاسا غایبه؟ ): ]
هیشکیو با رفتنت امتحان نکن،
سخته ولی به نبودنت عادت میکنه وقتی
برگردی دیگه اون آدم قبلی منتظرت نیست...
باهم تعارف که نداریم...!؟
وقتی دوستم نداری
طوری نگاهم نکن که عاشقت شوم
طوری صدایم نکن که دلم بریزد
وقتی خطابت میکنم
بی آنکه صدایت را صاف کنی
یک 'بله'ی سادهی خشدار
فارغ از 'جانم'های عاشقانه بگو...!
وقتی دوستم نداری
میان کلماتت هیچ قولی نده!
نگو میمانی
نگو مال همیم
چیزی نگو که دلم خوش باشد
مثلا دلم نشکند...
من با دروغ
بیشتر میشکنم
بیشتر درد میکشم
و بیشتر تو را نمیبخشم...!
رفیق جان
باهم تعارف که نداریم
صاف و پوست کنده حرف
دلت را بی اغراق ، اقرار کن...!
من از روییدن خار
سر دیوار دانستم
که ناکس، کس نمیگردد
به این بالا نشستن ها ...
من از افتادن شبنم
به روی خاک فهمیدم
که کس، ناکس نمیگردد
به این افتان و خیزان ها ...
....:)
@Mohsen-Taheri-0
در عالم گل گنج نهانی مائیم
دارنده ی ملک جاودانی مائیم
ای که دیدارتو رویای شب تار من است..
یک نگاه تو طبیب دل بیمار من است..
گر به دادم نرسی میروم از دست بیا..
نامت آرامش این قلب گرفتار من است...
حال اون بچه ای رو دارم که
تو مَدرسشون فقط یه رفیق داشت
اونم از مدرسه رفته : (
الانم زنگ تفریحه ؛
تکیه داده به دیواره حیاط ، بقیه رو
عجیب نگاه میکنه!..!
خانومِ_دوست_داشتنی سلام من روکامپیوتر از نسخه وبش استفاده میکردم اون هنوزم درسته مشکلی نداره دوس داشتی از نسخه وبش استفاده کن
اون رفیقی که میگفت تو نبودت دنیا رو آتیش میزنم، آتیش زد یا هنوزم داره هیزم جمع میکنه؟
گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن!
به رفتن که فکر می کنی
اتفاقی می افتد که منصرف می شوی..
میخواهی بمانی،
رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی!
این بلاتکلیفی خودش کلـی جهنــــم است..
سیستم من :
الان زوده
زوده
زوده
زوده
زوده
زوده
.
.
خوب دیگه الان دیره
دیره
دیره
دیره
دیره....