میدونم
درکت میکنم ، گاهی اوقات خیلی سخت میگذره.
#سرت درد میکنه ، چشات هر لحظه ممکنه بیوفته ی رویِ هم از شدت خستگی.
میدونم به خدا حقم داری:)
#خسته شدی دیگه
۷ ماهه توی اتاقتی ، نه درست و حسابی تفریح داشتی ، نه بیرونی رفتی و نه حتی خوابیدنت با خیالِ راحت بوده.
• آزمونایی که میدادی بارها خودت و مشاورت گفتن که اصلا مهم نیست #ترازش ، میری که یاد بگیری ، میری که ببینی کجاها ایراد داری و رفعش کنی!
اما بازم وقتی ترازت میاد ناراحت میشی ازین که چرا نتیجه اش شد این 
چون فقط من و تو میدونیم چقدر #تلاش کردی برای زدن یه دونه تست تویِ ازمون. میدونم دقیقا همون ازمونی ک میگفتن مهم نیست وقتی نتیجه اش میومد همه سوال پیچت میکردن:)
کافی بود یه درسو پایین بزنی!! مامانت غر نزنه ، اما همون نگاهی که میکنه بهت خستگی ِ کل ِ دو هفته درس خوندنت میمونه توی ِ تنت.
• میگی چیکار کنم عزیزم؟
راهیِ که شروعش کردی!
الانم رسیدی به ماه های پایانیش
راهیه که حالا چه انتخاب و چه اجبار! هرچی که بوده الان اخراشه
دیگه اون وسط مسطا ام نیست
#اخرشه:)
اونقدر نزدیکِ خط #پایانی که اگه پات بلغزه افتادی توی #دره!
همون دره ایی که اگه بیوفتی توش من و تو خوب میدونیم چی پیش میاد:)
• ببین خواستم بگم مواظبِ #قدم هات باش، اونایی که تونستن الزاما #شروع خوبی نداشتن! اما در عوضش پایان ِ خوبی داشتن، کم نیار رفیق
دیگه چیزی نمونده

•حواست باشه که قوی تر از #بهانه هات باشی