آلاخونه

امروز به پیشنهاد خانومِ_دوست_داشتنی فیلم شکلات رو دیدم
و بعد از تموم شدنش رفتم‌براش نوشتم قشنگ بود و دلم میخواست به اندازه طومارهایی که قبلا مینوشتم، نظرم رو از دیالوگ‌هاش بگم ولی میدونی بسنده کردم
چون وایب زیاده‌گویی از خودم دارم
اونجور که اونقدر از یچی‌گفتی که دیگه اون پوینت و موضوع اصلی غرق میشه لا به لای حرفایی که حتی مرتبط بهشن.

به باباش گفتم حالا اینو ببرم چیزی که نیست
گفت بهم: حیفه شما :))))))))))))

به این فکر میکنم جمعه پارسا رو دیدم
و از حافظ هی به خودم یادآوری میکنم که

در دایره‌یِ قسمت، ما نقطه‌یِ تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی

نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته‌س

• ابتهاج

مستاصلم

نمیدونم باید چیکار کرد

سخت شده تحملش
خیلی سخت

تو این لحظه و موضوعات هم تو حل کن برام

استیصال

• ضربان مغز

من تو زندگیم در همه حال درس خوندم، در اوج خوشبختی، ته بدبختی، با تاری دید بخاطر اشک تو چشمام، با سردرد بعد دعوا، موقع غرق شدن، موقع نجات پیدا کردن. اگر یه روز ازشون نشه استفاده کنم عمیقا خشمگین میشم.

اینجا به ادب دهند پاداش
در محضر عشق باادب باش

زبان نگه دار

گفت تو همه رو جمع میبندی نه از سر نادانی و جهالت
نه از سر واقعیت
بلکه از سر خشم و ناراحتیت از یه موضوعی
از چیزی که داره تو رو اذیت میکنه

اسکرین شات برتر

دیشب یه مداحی قدیمی سید جواد ذاکر رو خوندن
تا ابد این مرد و صداش باقی‌میمونه بین مردم

یه روز همه دوستامو جمع میکنم و نشون میدم

تازه مراسم نخل‌برداری‌شون هم خیلی هیبت داره و قشنگه

اما تا ابد مداحی محبوبم
میرسه به مداحی الله الله فریاد از جور زمان
از هیئت باغ‌گندم

بیاین اعتراف کنید که سینه زنی سنگین و قدیمی یزدی‌ها همیشه یه سر و گردن بالاتره

نظم و هماهنگی‌شون
چه توی وایسادن‌شون
چه توی سینه زنی‌های چند ضرب و متفاوت
چه توی همخوانی‌هاشون
چه توی شال سیدی انداختناشون
چه توی محتوا و مفهوم شعراشون

ویدیوهایی که ازش اومده درحد دو سه دقیقه س
ولی اصل سینه‌زنی‌شون و خوندن اون مداحی ۱۲ دقیقه مداومه:)