
همین الان تموم شد:)
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
آسِمان آبی
دیدگاهها
-
خــــــــــودنویس -
خــــــــــودنویس
دریا و سکوت بی نظیرش
عکس:خودی -
نتایج انتخاب رشته کنکور ۹۷فیزیو پردیس
دعا کنین بتونم راضی شون کنمممم واسه موندن -
خــــــــــودنویس
یه کبریت...
یه بنزین....
یه رویا....
یه..
.
.
. -
*پادکستجات*زندگی.ogg
%(#95ff00)[ تو همین لحظه هر چی داریم فرصته : )] -
*پادکستجات*چه خدایی جانم .ogg
%(#00ffd0)[باید امروز حواسم باشد که اگر قاصدکی را دیدم آرزوهایم را بدهم تا برساند به خدا] -
خــــــــــودنویس
یه جای دنج واسه سکوت و تنهایی و پر از حسای خوب خوب
:face_savouring_delicious_food: -
*پادکستجات*یه نفس عمیق بکش دوباره ادامه بده
%(#00ddff)[ ما چیزی جز انتخاب هامون نیستیم ... ] -
هفته های خوشحالیروز چهارم
البته که یه روز این وسط جا موند که هیسس صداشو در نیارین:face_with_stuck-out_tongue_winking_eye:
اولین خوشحالی امروز م پیدا کردن لنگ جوراب خرگوشی ای بود که حدودا یه سال پیش مفقود الاثر شده بود و خیلی دوسش داشتم:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
ولی خب حالا باز اون یکی لنگش گمه
از یابنده تقاضا میشود در صورت رویت سریع تر اطلاع رسانی کنید
خوشحالی بعدی:
دوست جانت که یه هفتس باهش حرف نزدی زنگ بزنه و حدودا یه ساعتی حرف بزنین:smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes:
حرفای تلمبار شده زیاد بود سعی کردیم جبران کنیم تا حد ممکنه
خوشحالی بعدیم اینکه بدون اطلاع قبلی دختر عمه جان پاشه بیاد خونتون و اتاقت میدون جنگ باشه
ولی خب خداروشکر روی تخت دیگه جا واسه نشستن بود
بعدش میون حرفا یهوو یاد عکسا و خاطرات قدیمی بیفتی و بری سراغشون
با دیدن هر عکسی فقط میگفتیم عههه ایننن یادش بخیررر
یادش بخیر که غصه مون یه زمانی شکستن دست عروسکمون بود...یادش بخیر که نمره ۱۹ دیکته مون تا چنددد هفته غصمون بود ..چقد زود بزرگ شدیم و دغدغه هامونم با خودمون بزرگ شدن.......دیگه با یه ابنبات چوبی خوشحال نمیشیم..دیگه با اون کارتای صدافرین ذوق نمیکنیم....
کاش میشد همیشه همونقدری میموندیم...با همون خوشحالیای نقلی و کوچیک کوچیک
شاد باشیدان
-
شعردانه
از که دورم که به خود ساختنم دشوار است؟
#بیدل -
گالری عکس بچه!
-
هفته های خوشحالیامروزم یه روزبود با اتفاقایی که میتونه یه سریاش جا خوش کنه واسه همیشه اون گوشه موشه های ذهنت: )
از قایم موشک بازیای هشتادیِ خونه بابت کیکی که الکی مثلا من ندیدمش بگیر تا حرف زدن با بی بی سی کلاس که همیشه ی خدا کلیییی حرف و خبرای جدید داره واسه گفتن و امکان نداره حرف زدن باهاش ازون خنده های از ته دل نیاره سراغت و عجیب اینه که روز تولد هیچ کسو یادش نمیره برعکس ِ من که خیلی تو این مورد فراموشکارم...
راستش خودمم هنوز باورم نشده که واقعنی شده ۲۰ سالم و پس فردام میشه ۲۱ و پسون فرداشم به خودم میام میبینم شدم ۳۰ ( البته که خانوما همیشه ۱۴ سالشونه
)
از همه ی اتفاقای امروز که بگذریم پیام سارا و بعدش تبریکای بچه ها بود که حالمو عجیب خوب کرد ممنونم از همتون رفقا@همه
کی میگه اینجا فقط یه مجازیه وقتی دوستایی رو توش پیدا میکنی که شاید هیچ وقت لنگشونو تو دنیای واقعی پیدا نکنی...
abcc نمیدونی چقدر میتونست اون پیامت حالمو خوب کنه
@F_ssu_وقتی پیامتو رو صفحه دیدم باورم نمیشد یادت باشه ممنونم بخاطر همه چیز رفیق ِ قدیمی ؛)
@philosopher امروز وقتی داشتم باهات حرف میزدم مامانم جوری چپ چپ نیگام میکرد که فک کنم به ناقص بودن عقلم شک کرد بابت اون خنده ها
خوشحالی ، ختم شدنِ یک بلوار به ساحل شنی ست، که در آن مرغ های دریا صدف ها را زیر و رو می کنند.
خوشحالی ، پریدن از دیواریست پر از انگورهای رسیده ، و رسیدن به تپه ی سرسبزیست که در آن گوسفندهای سیاه و سفید کنار هم چرا میکنند.
خوشحالی، پروازِ درون یک بالن است که هرگز سقوط نمیکند و فقط بالا میرود تا خودِ خورشید.
خوشحالی، رویاهای شبانه است ، صدای سکوت شب در هم آمیخته با جیرجیرکها
خوشحالی یعنی همین قدر ساده
خوشحالی یعنی همین -
خــــــــــودنویس
یک عدد گربه ی خیره ی رویت شده در حیاط مامان بزرگ که هر کار میکردی از رو نمیرفت
دریغ از یک میلیمتر تکون خوردن
انچنان زل زده بود تو لنز دوربین که جا داره بگم ،گربه هم گربه های قدیم
بگوووو سیییییب
-
خــــــــــودنویسیه وقتایی هست دلت فقط فریاد میخواد.....
یه جایی که خالی بشی از هر چی سردرگمیه...
یه جایی دور از شلوغیای شهر...
یه روزایی هست که خودتم نمیدونی چته و با خودت چند چندی!
نمیدونی داری کجا میری...یه آینده ی نامعلوم با کلی جاده خاکی
گاهی وقتا اونقدر تو ذهنت با خودت حرف میزنی که دلت میخواد بری یه گوشه و همشونو بالا بیاری.....
حس یه ادم 50 60ساله رو دارم الان...همونقدر خسته...همونقدر بی روح...همونقدر نفس بریده...
میترسم یه روزی تو 30 سالگیم برگردم واز خودم بپرسم هی دیوونه ارزششو داشت؟واقعا ارزششوو داشت؟
(دوام بیاور ...حتی اگر طناب طاقتت به باریک ترین رشته اش رسید...حتی اگر از زمین وزمان بریدی...حتی اگر به بدترین حالت ممکن کم اوردی! در ذهنت مرور کن همه ی آرزوهای محال دیروزت را که امروز زیر دست وپای روزمرگی ات جولان میدهد ..تمام آن ثانیه هایی که مطمئن بودی نمیشود ولی شد! تمام آن لحظه هایی که فکر میکردی پایان راه است اما نبود! میبینی خدا حواسش به همه چی هست...دووم بیار... #نرگس صرافیان )
پ ن 1 : درنیابد حال خسته هیچ نخسته
پ ن 2:یه وقتایی هزیون میگم شما جدی نگیر : ) -
خــــــــــودنویس
بوی بهارو میشنوی؟
پ ن: امیدوارم باز شدن هر شکوفه ی بهاری آمینی باشه واسه آرزوهای قشنگتون : ) عید همگیتون مبارک : ) -
شعردانه
ای دل که بی گدار به آب ها نمیزدی
بی قایقت میانه ی دریا چه میکنی؟ -
خــــــــــودنویس
یه غروبِ بی نظیر : ) -
هرچی تو دلته بریز بیرون 5 -
خــــــــــودنویس
-
رتبه های تک رقمی کنکور۹۸
هنوزم باورم نمیشه تونسته باشم اون غول بزرگیو که همیشه ازفیزیک ساخته بودمو شکست بدم....گاهی وقتا نمیشه چون میترسیم بریم سمتش ،چون اینقد تو ذهنمون تکرارو تکرارش کردیم که ذهنمونم دیگه باورش شده که عاره تو نمیتونی!!تو توی این درس نتیجه نمیگیری!!
اونوقته که میگردی دنبال راهای فرعی،این دی وی دی،اون دی وی دی،این استاد ،اون استاد،این کتاب،اون کتاب که تهش به هیچی ختم نشد.....شاید اینا ۱۰ درصد فقط روی زودتر موفق شدن تاثیر داشته باشن ولی مسیر اصلیه خودتی و خودت!!!
واسه یه بارم که شده یه مسیریو تا تهِ تهِ تهش بریم وقتی نشد، اونوقت بگیم نتونستم!اونوقت بگیم نشد!!
#غیرممکن های تو ذهنتو بشکن