Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Brite
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
د

دااانااا

@دااانااا
درباره‌‌ی من
دیدگاه‌ها
712
موضوع ها
4
Shares
0
گروه‌ها
0
دنبال‌کننده‌ها
5
دنبال‌شونده‌ها
3

دیدگاه‌ها

تازه‌ها بهترین Controversial

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    گزارش

    خدایا! پر از کینه شد سینه ام.
    چو شب رنگ درد و دریغا گرفت،
    دل پاک روتر ز آیینه ام.

    دلم دیگر آن شعله ی شاد نیست.
    همه خشم و خون است و درد و دریغ.
    سرایی درین شهرک آباد نیست
    خدایا! زمین سرد و بی نور شد.
    بی آزرم شد، عشق ازو دور شد.
    کهن گور شد، مسخ شد، کور شد.

    مگر پشتِ این پرده ی آبگون،
    تو ننشسته ای بر سریرِ سپهر،
    به دست اندرت رشته ی چند و چون ؟

    شبی جبّه دیگر کن و پوستین
    فرود آی از آن بارگاه بلند،
    رها کرده ی خویشتن را ببین.

    زمین دیگر آن کودک پاک نیست.
    پُر آلودگیهاست دامانِ وی،
    که خاکش به سر ، گرچه جز خاک نیست.

    گزارشگران تو گویا دگر
    زبانشان فسرده ست؛ یا روز و شب
    دروغ و دروغ آورندت خبر.
    کسی دیگر اینجا تو را بنده نیست.

    درین کهنه محرابِ تاریک ، بس
    فریبنده هست و پرستنده نیست.

    علی رفت؛ زردشتِ فرمند خفت.
    شبانِ تو گم گشت، و بودای پاک
    رخ اندر شب نی روانا نهفت.

    نمانده ست جز «من» کسی بر زمین.
    دگر ناکسانند و نامردمان؛
    بلند آستان و پلید آستین.

    همه باغها پیر و پژمرده اند.
    همه راهها مانده بی رهگذر.
    همه شمع و قندیلها مرده اند.

    تو گر مرده ای ، جانشین تو کیست؟
    که پرسد؟ که جوید؟ که فرمان دهد؟
    وگر زنده ای ، کاین پسندیده نیست.
    مگر صخره های سپهر بلند،
    -که بودند روزی به فرمان تو-
    سر از امر و نهی تو پیچیده اند؟

    مگر مهر و توفان و آب، ای خدای!
    دگر نیست در پنجه ی پیر تو؟
    که گویی: بسوز، و بروب، و برآی.

    گذشت، آی پیر پریشان! بس است.
    بمیران، که دونند، و کمتر ز دون؛
    بسوزان، که پستند، و ز آن سویِ پست.

    یکی بشنو این نعره ی خشم را،
    برای که بر پا نگه داشتی،
    زمینی چنین بی حیا چشم را؟

    گر این بردباری برای «من» است؛
    نخواهم «من» این صبر و سنگ تو را؛
    نبینی که دیگر نه جای «من» است؟
    ازین غرقه در ظلمت و گمرهی،
    ازین گویِ سرگشته ی ناسپاس،
    چه مانده ست؟ جز قرنهای تهی؟

    گران است این بار بر دوش «من»
    گران است، کز پاسِ شرم و شرف،
    بفرسود روح سیه پوش «من»

    خدایا! غم آلوده شد خانه ام.
    پر از خشم و خون است و درد و
    دریغ
    دل خسته ی پیر دیوانه ام.

    تهران، مهرماه ۱۳۳۴

    مهدی اخوان ثالث

    غیر درسی

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    گزیده ای شعر:

    به دیدارم بیا هر شب،
    در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا مانند دلم تنگ است
    بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند
    شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها
    دلم تنگ است
    بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه
    در این ایوان سرپوشیده، وین تالاب مالامال
    دلی خوش کرده‌ام با این پرستوها و ماهی‌ها
    و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی
    بیا ای همگناه ِ من درین برزخ
    بهشتم نیز و هم دوزخ
    به دیدارم بیا، ای همگناه، ای مهربان با من...!

    مهدی اخوان ثالث

    غیر درسی

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    ای برادر عاشقی را درد باید، درد کو؟

    صابری و صادقی را مرد باید، مرد کو؟

    چند از این ذکر فسرده چند از این فکر زمن

    نعره‌های آتشین و چهره‌های زرد کو؟

    دیوان شمس
    غزلیات
    مولانا جلال

    غیر درسی

  • کتابخانه رنگی
    د دااانااا

    الان دارم کتاب
    گلدسته ها و فلک
    از جلال آل احمد رو میخونم
    شاید زرق و برق کتابهای خارجی و مثلا فاز کتابهای آلبر کامو و ارنست همینگوی و یا کافکا و این اسامی دهان پر کن دیگر رو نداشته باشه ، اما هرچه هست صاف و ساده بیان ایرانی و حال و احوالی نه چندان دور از ماست ....
    هرچه هست به دل مینشیند
    توصیف ها و خاطرات و کلمات و تیکه هایی که شاید کمتر گفته و شنیده بشه در روزگاری که کلام و زبان مردم ملقمه ایست از فرانسه و انگلیس و غیره آنهم در هم و برهم و دری بری ...
    مدرسه شده mad در زبان دانش آموز امروز و الی آخر
    و الی ماشاءالله از این کثافتهای زبانی و غیره
    خلاصه هرچه هست به دل می نشیند جلال آل احمد

    بحث آزاد

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    قصه ی روز و شب من سخنی مختصرست
    روز در خواب و خیالاتم و شب بیدارم ....

    مهدی اخوان ثالث

    غیر درسی

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
    نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم

    آوار  پریشانی‌ست، رو سوی چه بگریزیم؟
    هنگامه‌ی حیرانی‌‌ست، خود را به که بسپاریم؟

    تشویشِ هزار آیا، وسواسِ هزار اما
    کوریم و نمی‌بینیم، ورنه همه بیماریم

    دورانِ شکوهِ باغ از خاطرمان رفته‌‌ست
    امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم

    دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
    تیغیم و نمی‌ بریم، ابریم و نمی‌‌باریم

    ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
    گفتند که بیدارید، گفتیم کـه بیداریم

    من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته
    امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
    ‌
    ‌
    حسین منزوی

    غیر درسی

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    تو شمع انجمنی یک زبان و یک دل شو
    خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش

    کمال دلبری و حسن در نظر بازیست
    به شیوه ی نظر از نادران دوران باش

    حافظ جان

    غیر درسی

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    من یقین دارم که در رگهای من
    خون رسولی یا امامی نیست
    نیز خون هیچ خان و پادشاهی نیست
    وین ندیم ژنده پیرم دوش با من گفت :
    کاندرین بی فخر بودن ها گناهی نیست ...

    برگزیده ای از شعر میراث
    از کتاب آخر شاهنامه
    انتشارات زمستان
    مهدی اخوان ثالث

    غیر درسی

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    نه چراغ چشم گرگی پیر
    نه نفس‌های غریب کاروانی خسته و گمراه
    مانده دشت بیکران خلوت و خاموش
    زیر بارانی که ساعتهاست می‌بارد
    در شب دیوانهٔ غمگین
    که چو دشت او هم دل افسرده‌ای دارد
    در شب دیوانهٔ غمگین
    مانده دشت بیکران در زیر باران، آه، ساعت‌هاست
    همچنان می‌بارد این ابر سیاه ساکت دلگیر
    نه صدای پای اسب رهزنی تنها
    نه صفیر باد ولگردی
    نه چراغ چشم گرگی پیر

    #مهدی_اخوان_ثالث
    #شعر

    غیر درسی

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    شب است و غم گرفته چارسویم
    بیا ای دوست، بنشین روبرویم

    بیا تا قصه ی غم را و شب را
    اگر خوابت نمی آید بگویم ؛

    درخت خشک باری هم ندارد
    نه تنها گل ، که خاری هم ندارد

    بیا ای ابر، بر باغی بگرییم
    که امید بهاری هم ندارد

    مهدی اخوان ثالث
    از کتاب دوزخ اما سرد
    نشر زمستان

    غیر درسی

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    به دیدارم بیا هر شب، در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا مانند
    دلم تنگ است
    بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند
    شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها

    دلم تنگ است

    میم . امید
    مهدی اخوان ثالث
    نشر زمستان

    غیر درسی

  • تغییر رشته از یازدهم به دوازدهم از ریاضی به انسانی آنهم با توجه به شرایط من •☆•
    د دااانااا

    موضوع سوال: تغییر رشته یازدهم به دوازدهم

    "شاید این نوشته از ذهن درگیر من شبیه شعری یا ناله ای شده باشد
    پیش از پیش بیشتر عذرش را میخواهم"

    با توجه به قوانین و ملزومات انجمن و دربین صدها و هزاران سوال
    از عزیزان و دانشمندان آلایی و همچنین این دوراهی و باتلاق شک و شبهه برای من آنهم در این موقعی که دوستان درگیر امتحان نهایی کنکوری ها و کنکورشان هستند شاید سوال من مدت ها بی پاسخ بماند ...

    اما به قول عزیزی (مهدی اخوان ثالث):

    بگو آیا مرا دیگر امید رستگاری نیست؟

    اما سوالم : من امسال یازدهمی هستم و از قبل شروع امتحانات شدید بین دوراهی انسانی و ریاضی مانده ام .

    دوراهی اینکه من که دهم درسی نخواندم و فقط بالا آمدم
    یازدهم کمی تا اندکی البته پر بدک هم نبود
    ولی خب کنکوری نخواندم .

    و اینکه فهمیدم رشته ای هست که کتابهای مورد علاقه مرا تدریس میکنند منکه در خانه کتاب فلسفه را قایمکی میخواندم (البته سال دهم میخواندم )هرچند کم میفهمیدم ولی از خواندن اشراق سهرودی لذت میبردم و بحث های بیهوده سر جامعه و سیاست و غیره یا از علوم و فنون ادبی که از سر ذوق شب و روز با شعرمانوس بودم که البته از خصوصیات همه ی ما ایرانیهاست

    و حال این دوراهی که انسانی یا ریاضی¿¡؟!
    آنهم در این موقع و بدتر از همه ی اینها اینکه در این غمگین خراب آباد که کار نیست بعد از انسانی خواندن چه کنم؟!؟
    مادر میگوید وکیل نمیتوانی بشوی روانشناس هم بیکار در فامیل داریم و...
    برو و مهندس بشو که بلکه آدمی شوی و در صنعتی کاری آدم بزرگ و غافل از این که دیگر آن برغاله ی با هوش سالهای راهنمایی دیگر خرس نری شده که آن هوش بچگانه و از سر تحسین دیگران را ندارد؛ و سر کلاس و تست و غیره محو حل معلم و راه های او میشود و فکر میکند معلم( آنهم چه معلم ما 😃) آلبرت انیشتین ست یا دست کم پروفسور غلامحسین مصاحب ولی غافل از اینکه معلم هم راه هارا نیافته و نفهمیده فقط حفظ کرده و قبول کرده و به خورد ماها میداد و میدهد و این علاقه و آنهم از شغل و و بدتر این دوسالی کز دست رفتند آنهم با چه زحمتهایی از پدرومادر که رفتم و بی حاصل روز به روز بدتر از دیروز و اگر بخواهم ادامه بدهم
    همین طور الی ماشاء الله و دست مریزاد به بافتن های من ... .

    عزیزان عزیز اینجانب با رعایت تمام عزت نفس بگویم
    پول مشاور رفتن را ندارم و شرح تمام ماجرا را خلاصه اینجا گفتم تا "مردی مددی اهل دلی آیا باشد " که جواب این بیچاره را بدهد آنهم در این شرایط .

    درودها
    پارسادانا
    18 خرداد 98

    سوال مشاوره ای

  • هرچی تو دلته بریز بیرون 3
    د دااانااا

    @لیلی79 وآن امضای انا لله چه خوب نشسته زیر اسم فروغ
    خدا بیامرزه پریشان دخت شعر آدمیزادان رو به قول اخوان

    بحث آزاد گفتگو

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    از تهی سرشار
    جویبار لحظه‌ها جاری ست
    چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب، واندر آب بیند سنگ
    دوستان و دشمنان را می‌شناسم من
    زندگی را دوست می‌دارم
    مرگ را دشمن
    وای، اما با که باید گفت این؟ من دوستی دارم
    که به دشمن خواهم از او التجا بردن
    جویبار لحظه‌ها جاری

    مهدی اخوان ثالث

    غیر درسی

  • هرچی تو دلته بریز بیرون 3
    د دااانااا

    @Sa-adat-shojaei
    مولانای جان هم با وید ....
    البته کلا شاعر جماعت با بنگ و افیون و تریاک و عرق مانوس ست ...
    🙂

    بحث آزاد گفتگو

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    دی کوزه‌گری بدیدم اندر بازار
    بر پاره گلی لگد همی زد بسیار

    و آن گل بزبان حال با او می‌گفت
    من همچو تو بوده‌ام مرا نیکودار

    خیام

    غیر درسی

  • هرچی تو دلته بریز بیرون 3
    د دااانااا

    Zrex و شجریان که با شعر نیما :
    قاصد روزان ابری داروگ کی می رسد باران ؟

    بحث آزاد گفتگو

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    برایتان چه بگویم زیاده؟ بانوی من!
    شما که با غم من آشناترید از من

    حسین منزوی

    Sarina

    البته اینرا از آخرش جا انداختی

    غیر درسی

  • هرچی تو دلته بریز بیرون 3
    د دااانااا

    @naviddd-danaa
    برو جان بی کن مگو چیست کاار

    بحث آزاد گفتگو

  • ♥شعردانه♥
    د دااانااا

    بسته راه نفسم بغض و دلم شعله ور ست
    چون یتیمی که به او فحش پدر داده کسی

    مهدی اخوان ثالث
    میم امید

    غیر درسی
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 28
  • 29
  • 1 / 29
  • درون آمدن

  • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

  • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
  • اولین پست
    آخرین پست
0
  • دسته‌بندی‌ها
  • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع