آلاخونه

نمیدونم این همونه یا نه
ولی یه همچین صحنه ای برام آشناست
که بعد از یه فرآیند دردناک یهو همچین چهره ای زل زد به دوربین

Michael Vey
قاضی جهنمی؟
چقد خشن بود
یکی دو قسمت اول این فیلمه رو با بچه ها دیدیم
اونجایی که زد استخوناشو خورد کرد
نگاه نکردیم
بعد که عکسای پزشکیشو نشون داد
دیگه کلا پاشدیم رفتیم
و هم اتاقیم با تمام وجود اصرار میکرد بیاید ببینیم ولی کسی بهش توجه نکرد‍️

خوابم اساسی به هم ریخته...

یه عکس سم از وضع کلاس بعد از امتحان بیوشیمی داشتم
حیف شد حذف شد‍️
یه گله آدم دنبال استاد بودن که خواهش کنن نمره بده
و استادی که جلوی جلو میرفت و کسی بهش نمیرسید‍️
و ما کجا بودیم؟
از شدت سختی امتحان سر به بیابون زده بودیم
رفتیم جاهایی از دانشگاه رو کشف کردیم که اولین آخرین باری بود که تصمیم گرفتیم بریم اونجاها
یعنی فقط واسه اینکه یه مسیری رو قدم بزنیم سر زدیم به بیابونِ دانشگاه

نمیتونم تلفظا هم کامل یاد بگیرم
مجبورم از استاد خواهش کنم که بذاره کلمه رو ببینم‌..

ولی مغزم خسته است
Jaded

فک کنم نباید بخوابم
باید برم متن دومی ۳هم ترجمه کنم
بعد بخوابممم

وایی

فردا ۶و ۵ و اینا رو باید خوب بخونیم....

تف به کمال گرایی

خب
اگه فرجه ها اونایی که ترجمه کرده بودمو خونده بودم الان یادم بودن و مجبور نبودم از اول ترجمه کنم

کی بخونم؟...
تازه کلمات تمریناهم هست‌‌..

۱۲تا ریدینگه و من تازه ۴تاشو فقط نوشتم و یکیشو خوندم

من نای ادامه دادن ندارم

بچه ها دعا کنید امتحان زبانمو خوب بدم...
خیلی زیاده...

زهرا بنده خدا 2 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

و این خوب نیست...

Zahra.HD
افتخار بدید

Zahra.HD
چشم الان میرم
نه بابا

چشم دلگشایی و چشمه ی نینوایی و بارش نوحه هایی و
چهره ی دلربایی و چاره ی درد مایی و برق شیر گیری و
بنده بی نظیری و به عاشقان امیری و مراد هر فقیری و بیرق این مسیری یا ابلفضل...
این نوحه این روزا شدیدا منو یاد کسی میندازه...

Zahra.HD در چالش 20 حقیقت گفته است:

منم دعوت کنین بنویسم

من یادم رفت کسی رو دعوت کنم
شما بیاید بنویسید