اعتراف میکنم که....
-
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۸، ۱۶:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم
دیروز اینقدر عصابم از دسش داغون بود
ک باعث شدم دیگه نیاد انجمن
میدونم بچه های انجمن بفهمن مخاطبم کیه شاید ازم ناراحت شن
اخه ب همه کمک میکرد:-(
تمام تلاشم میکنم بیاد دوباره
هرچند الان میگه ن
اما بخدا بخاطر خودشم فقط
پ.ن:اینقدرعصبی بودم کم مونده بود بامادرش حرف بزنم
مامان سخت گیر و قانونمندی میشم میدونم -
اعتراف میکنم اخیرا انقدر زود رنج شدم که با کوچکترین حرف به هم میریزم.
-
اعتراف میکنم که وقتی کوچیک بودم حدودا 6 ساله بودم پسر خالم چند ماهه بود.یه روز که خالم امد بود خونمون وبا مامانم رفتن بازار دیدم پسرخالم داره گریه میکنه گفتم شاید گرسنش باشه رفتم شیشه پستونکشو گرفتم دیدم پره دادم بهش بعد دیدم دهنش کف کرد.بعدا فهمیدم که توش مایع ریخته بودن گذاشته بود اونجا تا بعدا بشورن!!!!!!
-
نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۱۷:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
نوشتهشده در ۱۹ دی ۱۳۹۸، ۱۷:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
نوشتهشده در ۲۱ دی ۱۳۹۸، ۱۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم با اینکه خیلی داغونم ولی وقتی میبینم شما چقدر خوبید یکم دلگرم میشم
-
اعتراف میکنم دارم دایره آدمای دورمو محدود میکنم که ضربه نخورم!
-
اعتراف میکنم
یه روز ارزوم بود اعتبارم به ۱۰۰۰ تا برسههر پنج دقیقه یبار چکش میکردم به ۱kرسیده یا نه پیر شدم
-
نوشتهشده در ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اقا اعتراف میکنم بچه که بودم این ماشینا هستن که میان هندونه میفروشن داد میزدن میگفتن هندونه به شرط چاقو من فکر میکردم باید چاقو جم کنی ببری بدی بش هندونه بده بت
بچه بودم دیگه خب -
اعتراف میکنم تا امسال فک میکردم:
پیش قاضی و ملق بازی درسته:/
فکرم میکردم ی کسی جلوی قاضی جلف بازی درمیاره پشتک و اینا میزنه حقیقتو بپوشونه:/:/:/:/نگو اصلش:«پیش غازی و معلق بازیه»:/
غازی یعنی بندباز:/ -
نوشتهشده در ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۳:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم یه بار سال هشتم با پاک کن زدیم پس کله معلم ادبیاتمون...با اینکه بی تقصیر بودم ولی به کل ته کلاس نامه دادن که اولیاء بیان...
اعتراف میکنم دوران خوبی بود.حیف شد... -
نوشتهشده در ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۱۶:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم فکر میکردم دودی که از رو اتیش بلند میشه میره تو اسمون و اونجا ابر میشه
-
اعتراف میکنم که تاحالا با این شدت فقط دوبار تو زندگیم گریه کردم
-
اعنراف میکنم که فردا امتحان زمین شناسی دارم یک کلمه هم نخوندم
یعنی شروع کنم؟:) -
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۳۹۸، ۲۲:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم اگه مامانم بفهمه الان بیدارم گوشمو میبره و ازهمه بدتر اگه بفهمه بیدارم و سرم تو گوشیه اون یکی گوشموهم میبره بعد جفتشونو میزاره کف دستم
-
نوشتهشده در ۲۵ دی ۱۳۹۸، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم که دوستام از صدتا دشمنم برام بدترن
-
نوشتهشده در ۲۶ دی ۱۳۹۸، ۶:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعتراف میکنم بچه که بودم فک میکردم اگه بخورم زمین دور سرم مث تو برنامه کودکا ستاره تاب میخوره
-
اعتراف میکنم تا این حد عاشق خواب نبودم تا این حد به خرسا حسودیم نشده کاش الان قطب بودم شش ماه شبو راحت میخوابیدم