جهاد مغنیه
-
Bio در جهاد مغنیه گفته است:
شیخ صُبْحی طُفَیلی (۱۳۲۷ه.ش.) روحانی سیاستمدار لبنانی و اولین دبیرکل حزب الله لبنان. وی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۰ش دبیرکلی حزب الله لبنان را به عهده داشت؛ اما برخی اختلافات باعث شد تا در دومین شورای حزب در سال ۱۳۷۰ سید عباس موسوی به عنوان دبیرکل حزب الله معرفی شود. در سال ۱۳۷۷ حرکتی با عنوان «ثوره الجیاع» (انقلاب گرسنگان) تاسیس کرد؛ اما درگیریهای بعدی باعث شد وی در خانهاش محصور گردد. وی هم اکنون از منتقدان حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
منتظری لبنان
انتقادشون وارده؟ به چي انتقاد كردن؟
@خانوم-وكيل در جهاد مغنیه گفته است:
Bio در جهاد مغنیه گفته است:
شیخ صُبْحی طُفَیلی (۱۳۲۷ه.ش.) روحانی سیاستمدار لبنانی و اولین دبیرکل حزب الله لبنان. وی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۰ش دبیرکلی حزب الله لبنان را به عهده داشت؛ اما برخی اختلافات باعث شد تا در دومین شورای حزب در سال ۱۳۷۰ سید عباس موسوی به عنوان دبیرکل حزب الله معرفی شود. در سال ۱۳۷۷ حرکتی با عنوان «ثوره الجیاع» (انقلاب گرسنگان) تاسیس کرد؛ اما درگیریهای بعدی باعث شد وی در خانهاش محصور گردد. وی هم اکنون از منتقدان حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
منتظری لبنان
انتقادشون وارده؟ به چي انتقاد كردن؟
گفتم که مثل منتظری،انتقاد های آقای منتظری وارد بود؟
-
خدایا من یه نفرو میخوام که الان هیجاناتمو باهاش در میون بذارم
دستام یخ کردنو میلرزن ضربان قلبمم بالاست -
خدایا من یه نفرو میخوام که الان هیجاناتمو باهاش در میون بذارم
دستام یخ کردنو میلرزن ضربان قلبمم بالاستمرید سید علی در جهاد مغنیه گفته است:
خدایا من یه نفرو میخوام که الان هیجاناتمو باهاش در میون بذارم
دستام یخ کردنو میلرزن ضربان قلبمم بالاستچه شهیدی!!!!شهید علوی!!!
-
شهید سعید چندانی
« سعید چندانیِ سنّی مذهب، بیماری لاعلاجی داشت. او در شب شهادت حضرت زهرا (س) در مسجد مقدس جمکران بدستان مبارک امام زمان أرواحنا فداه، شفا یافت ؛ سپس شیعه شد ؛ و در نهایت، بدست وهابیت ملعون، مسموم و مضروب شد و در شب 21 رمضان، شب شهادت امیرالمؤمنین (ع)، سال 1375به شهادت رسید. » -
واوووو
-
*** تولّد سعید چندانی، مصادف بود با میلاد حضرت عیسی علیه السّلام.
*** شفا یافتن و تولّد دوباره ایشون، مصادف بود با شهادت بی بی فاطمة الزّهراء علیها السّلام.
*** شهادت و سوّمین تولّد این بزرگوار، مصادف شد با شهادت امیرالمؤمین علی علیه السّلام.
-
45 دیقه با امام زمان عربی صحبت کرده در حالی که عربی بلد نبوده
-
سعید خودش تعریف می کرد: « خوابيدم. بين خواب و بيداري دو نفر اومدن توي اتاقم. يه خانوم و يه آقا. با هم عربي حرف ميزدن. من به اونا اعتنايي نكردم. آقا كنارم نشست و سلام كرد. پتو رو از روي سرم ورداشتم و از روي اجبار جواب دادم. آقا به نظرم آشنا اومد. خانومه، روبند و چادر سياه داشت. چند دقيقه اي با هم صحبت كرديم راجع به يه موضوعي و با زبان عربي در صورتي كه من عربي اصلا بلد نيستم ولي زبانشان را مي فهميدم. اون خانومه خودشو معرفي كرد و گفت: فاطمه زهراست (سلام الله علیها). و گفت كه چون مادرت خيلي گريه و التماس ميكنه، من سفارش شما رو به فرزندم مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) كردم».
با دستی که امام زمان (عج) بر بدن سعید میکشند، او شفا پیدا میکند و دیگر هیچ یک از علائم بیماری در او وجود ندارد...
-
مادرش در بدو ورود به مسجد، یک عهدی بسته بود: « اگه سعید شفا پیدا کنه، من پیرو شما میشم. »
آنها به عهد خود وفا کردند و شدند از شیعیان و پیروان راستین مولا علی علیه السّلام و ائمه ی بعد از ایشان.
بعد از بررسی های پزشکان، به سیستان و بلوچستان بر می گردند. جریان شفا یافتن سعید و شیعه شدنش، باعث شد موجی در آن منطقه پدید بیاید. موجی از شیعه گری. خیلی ها بواسطه ی این اتفاق شیعه شده بودند. و همین باعث شد که این اتفاق، به مذاق وهابیت ملعون خوش نیاید. یک روز به طرف او تیراندازی کردند که تیر، به گوشش اصابت می کند و گوشش آسیب می بیند. خانواده ی چندانی که جان سعید را در خطر میبینند، برای ادامه تحصیل او را به مشهد می فرستند.
-
سعید به خانواده گفته بود که من مدت کمی میهمان شما هستم و باید بروم... سعید چندانی به یکی از خادمین مسجد جمکران گفته بود که: « سیّد؛ من رفتنی هستم و آقا علی بن موسی الرّضا (ع) فرمودند که بیا که جایگاه تو پیش ماست... و دیدار ما تا زمان ظهور ولیّ الله أعظم أرواحنا فداه... » آری. او خود، قبل از شهادتش، خبر شهادتش و اینکه در کجا آرام می گیرد را به نزدیکانش گفته بود.
-
پس از مدتی، وهابیت ملعون، این شخص بزرگوار و عنایت شده را مسموم و مضروب کرد، و روح او در شب 21 رمضان سال 1375 به ملکوت اعلا پیوست.
به راستی که سعید چندانی، خاری بود در چشمان منکران مهدویت و منکران زنده بودن حضرت مهدی أرواحنا فداه. علی الخصوص وهابیت ملعون.
-
پس از مدتی، وهابیت ملعون، این شخص بزرگوار و عنایت شده را مسموم و مضروب کرد، و روح او در شب 21 رمضان سال 1375 به ملکوت اعلا پیوست.
به راستی که سعید چندانی، خاری بود در چشمان منکران مهدویت و منکران زنده بودن حضرت مهدی أرواحنا فداه. علی الخصوص وهابیت ملعون.
مرید سید علی در جهاد مغنیه گفته است:
پس از مدتی، وهابیت ملعون، این شخص بزرگوار و عنایت شده را مسموم و مضروب کرد، و روح او در شب 21 رمضان سال 1375 به ملکوت اعلا پیوست.
به راستی که سعید چندانی، خاری بود در چشمان منکران مهدویت و منکران زنده بودن حضرت مهدی أرواحنا فداه. علی الخصوص وهابیت ملعون.
شما این شهیدو از کجا شناختین؟
-
مرید سید علی در جهاد مغنیه گفته است:
پس از مدتی، وهابیت ملعون، این شخص بزرگوار و عنایت شده را مسموم و مضروب کرد، و روح او در شب 21 رمضان سال 1375 به ملکوت اعلا پیوست.
به راستی که سعید چندانی، خاری بود در چشمان منکران مهدویت و منکران زنده بودن حضرت مهدی أرواحنا فداه. علی الخصوص وهابیت ملعون.
شما این شهیدو از کجا شناختین؟
-
خواهش میکنم
-
شهید سعید چندانی
« سعید چندانیِ سنّی مذهب، بیماری لاعلاجی داشت. او در شب شهادت حضرت زهرا (س) در مسجد مقدس جمکران بدستان مبارک امام زمان أرواحنا فداه، شفا یافت ؛ سپس شیعه شد ؛ و در نهایت، بدست وهابیت ملعون، مسموم و مضروب شد و در شب 21 رمضان، شب شهادت امیرالمؤمنین (ع)، سال 1375به شهادت رسید. »مرید سید علی در جهاد مغنیه گفته است:
شهید سعید چندانی
« سعید چندانیِ سنّی مذهب، بیماری لاعلاجی داشت. او در شب شهادت حضرت زهرا (س) در مسجد مقدس جمکران بدستان مبارک امام زمان أرواحنا فداه، شفا یافت ؛ سپس شیعه شد ؛ و در نهایت، بدست وهابیت ملعون، مسموم و مضروب شد و در شب 21 رمضان، شب شهادت امیرالمؤمنین (ع)، سال 1375به شهادت رسید. »سلام
منم خوندم داستانشو ....واقعا برام جالب بود -
مرید سید علی در جهاد مغنیه گفته است:
شهید سعید چندانی
« سعید چندانیِ سنّی مذهب، بیماری لاعلاجی داشت. او در شب شهادت حضرت زهرا (س) در مسجد مقدس جمکران بدستان مبارک امام زمان أرواحنا فداه، شفا یافت ؛ سپس شیعه شد ؛ و در نهایت، بدست وهابیت ملعون، مسموم و مضروب شد و در شب 21 رمضان، شب شهادت امیرالمؤمنین (ع)، سال 1375به شهادت رسید. »سلام
منم خوندم داستانشو ....واقعا برام جالب بود@DOKHTARE-BAHAR نمیدونم چرا خیییلی بیشتر از جالب بودنه برام اصلا نمیتونم کنار بیام با قضیه
-
@DOKHTARE-BAHAR نمیدونم چرا خیییلی بیشتر از جالب بودنه برام اصلا نمیتونم کنار بیام با قضیه
مرید سید علی در جهاد مغنیه گفته است:
@DOKHTARE-BAHAR نمیدونم چرا خیییلی بیشتر از جالب بودنه برام اصلا نمیتونم کنار بیام با قضیه
من ی شخصیت دیگه رو می شناسم اگه تونستم حتما داستانشو ب اشتراک میزارم
-
فک کنم فقط منم که نظم اینجا رو بهم میزنم