جهاد مغنیه
-
دوتا اهنگی که برای جهاد خونده شده
1 علی یگانه :زندگی به سبک جهاد
2 حامد زمانی :جهاد
http://dl.pop-music.ir/music/1396/Shahrivar/Ali Yeganeh - Zendegi Be Sabke Jahad.mp3
http://hamedzamanimusic.net/dll/mp3/94/10/Jahad(HamedZamniMusic.Com).mp3بچه رزمنده در جهاد مغنیه گفته است:
دوتا اهنگی که برای جهاد خونده شده
1 علی یگانه :زندگی به سبک جهاد
2 حامد زمانی :جهاد
http://dl.pop-music.ir/music/1396/Shahrivar/Ali Yeganeh - Zendegi Be Sabke Jahad.mp3
http://hamedzamanimusic.net/dll/mp3/94/10/Jahad(HamedZamniMusic.Com).mp3حامد زمانيو گوش دادم چقدر قشنگ بود
-
-
سخنان رهبری در مورد حاج احمد کاظمی «، خیلی. من کارهای بزرگی را به عهده ایشان محول کردم، کارهایی که به همه نمیدادم و اطمینان نمیکردم، ایشان به بهترین وجه آنها را به انجام میرساند. روزی که من یکی از این ماموریتها را به ایشان محول کردم، بعضیها بودند در سپاه باور نمیکردند ایشان بتواند این کار را انجام بدهد اما ایشان رفت و به بهترین وجه آن را انجام داد. ایشان جزو بهترینهای من بود. -
https://www.yjc.ir/fa/news/7203178/
حاج قاسم و حاج احمد
خدایا به منم اینطور دوستی بده
آمین -
-
-
https://www.yjc.ir/fa/news/7203178/
حاج قاسم و حاج احمد
خدایا به منم اینطور دوستی بده
آمینپیروز در جهاد مغنیه گفته است:
https://www.yjc.ir/fa/news/7203178/
حاج قاسم و حاج احمد
خدایا به منم اینطور دوستی بده
آمینچقدر تاثيرگذار بود
-
mshrgh.ir/998093
حتما گوش کنید
هرکی دلش رفت کربلا التماس دعا -
%(#ff0000)[وصيت نامه حاج احمد كاظمي]
الله اکبر
اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهید ان علیاً ولی اللهخداوندا فقط میخواهم شهید شوم شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزی شهادت میخواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده. با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق.
-
سلام رفیق
دنیا خیلی زشت تر از اون چیزیه که فکرشو میکردم
دعا کن برام که کم نیارم
دعا کن که بیشتر بتونم زندگیو تحمل کنم -
شاید روز اولی که با دیدن تصویر تو اومدم اینجا، اینجا برام یه بهشت بود اما الان ....
به نظرم چیزی که میخواستم نشد
شهدا شرمنده ایم -
-
چند بار ساواک دستگیرش کرد. یک بار، بد جوری شکنجه اش داده بودند. روزی که آزادش کردند,وقتی میخواست برود حمام, دیدم زیر پیراهنش پر از لکه های خشک شده ی خون است, اثر تازیانه ها. بعدا فهمیدم بینی اش را هم شکسته اند. خودش یک کلام راجع به بلاهایی که سرش در آورده بودند چیزی نگفت.هروقت مادر میگفت این از خدا بی خبرها چی به روزت آوردن؟ میگفت هیچی مادر.
بینی اش را هم از خونهای لخته شده ای که هر روز صبح روی بالشش میدیدیم فهمیدیم شکسته. خودش میگفت: این خونا مال اینه که توی زندان سرما خوردم. اثرات آن شکستگی بینی , تا آخر عمر همراهش بود.مثل اینکه یک بار عملش کردند, ولی باز هم از تبعاتی مثل تنگی نفس رنج میبرد
-
نامه شهید حججی برای حاج احمد کاظمی:
حاجی حواسمون دارد پرت می شود و یا شاید داریم به شما عادت می کنیم و چه بد دردیست درد عادت کردن انگار یادمان رفته برای چه آمده ایم دوران صبح آنقدر طولانی شده است که دشمن عملیات ،شده اوقات فراغت زندگی مان کارمان شده فقط شوخی و بچه بازی هر چند ظاهرهایمان غلط انداز است همه فکر می کنند از رزمندگان مخلص جنگ نرمیم یادمان رفته که آمدیم خودمان را بسازیم حاج احد یادتان هست سال ۸۵راهیان یک مشت بچه را که از شهید وشهادت چیزی نمی دانستند بی بهانه جمع کردید و بردید جنوب و یادتان هست وقوف نامه نوشتیم، اماببخشید گمش کردیم اماشما گفتید مشکلی نیست خندیدی و دستی به شانه مان زدید گفتید:یا علی.بریدمان عرفه مشهد و حتی اردوی جهادی و دوباره گفتید بنویس نوشته هایتان را امضا می کنم عهد نامه،وقوف نامه،مرام نامه، سوگندنامه باز هم ببخشید آن روزها جوهر خودکارمان سفید نوشته بود الان به جز چند تا کاغذ سفید چیزی نداریم.نه! انگار چیزی ننوشتیم حاج احمد شرمنده ایم حرف های حاج حسین یکتا توی مجتمع غدیر مشهد ۸۹همش یادمون نیست تو شلمچه دم غروب چقدر گریه کردیم و باز یادمون رفت حاج احمد معذرت می خوام اردوی جهادی صبرمان کم بود حرف های مردم آنجا که با تمام مهربانی و ساده دلی بود به مزاج ما خوش نمی آمد استقبال بچه های روستا را با گاز جواب دادیم ناشکری کردیم به خودمان بد وبیراه گفتیم که چرا آمدیم پشت کوه حاجی حتی دیروز خودم خیلی سریع این اتفاق افتاد نفهمیدم چی شده ولی وقتی از روی صندلی بلند شدم داغ کرده بودم مدام به خودم بد وبیراه گفتم محسن این چه غلطی بود کردی ولی حرف هایی بود که زده شده و امروز توی این جمع همان جمعی که دیروز شاید با تائتر و طنزمان ارزش هایی را به سخره گرفته بودیم می خوام اعتراف کنم که رو حانیت و لباسشان برایم به اندازه ی چفیه مقدس است هنوز باورم به اندازه این حرف نرسیده که لباس روحانیت لباس پیغمبری است ،ولی باور دارم که به اندازه این چفیه لباس خاکی بسیجی حرمت دارد.
من حضرت آقا امام خامنه ای را به اندازه اما عصر(عج)دوست دارم و دیروز فراموش کرده بودم امام خمینی ،شهید بهشتی ،مفتح ،آیت الله طالقانی و هزاران هزار مبارزی که خونشان را قدم به قدم و لحظه به لحظه ی این انقلاب به زمین ریخته است روحانی بوده اند و به راستی چقدر زود و راحت انسان مسخره زمان می شود حاجی در پیشگاه شما قسم میخورم که تا عمر دارم مدافع ارزش ها وآرمان ها امام و حضرت آقا باشم پشتیبان ولایت فقیه وحافظ روحانیت حاجی این بار به جای تمام نوشته ها می خوام توبه نامه بنویسم شاید یکی دو روز باقی مانده را از دست ندهم.
-