Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
آقای قاضی از چشماش برای دیونه کردن بنده سواستفاده میکنه
کسانی که به اجبار میکوشند تا جذاب باشند، بیشتر از همیشه نفرت انگیز به نظر میرسند! جذابیت در ذات انسان هاست.
رویاهاتو زندگی کن پیش به سوی جایی ک به اون تعلق دارم
اشکم نه به اختیار من است و نه به خواسته ی من؛ خودش درک دارد که سرازیر میشود..
نکند رخنه کند در دلُ ایمانم شک
خوب بودن را از یاد برده ام. فعل است یا حس؟ رفتار است یا گفتار؟..
خوبی ریشه اش از کجا می آید؟ از دل است یا عقل؟...
در افکار بیابانی خودم فرو میروم!..
هنوز روحیه ام خیلی نیامده سر جای خودش تکیه بزند و فرمانروایی کند...
باید اشکم از قلبم بچکد. هرچند رنگ خون باشد و در رگ هایم جریان پیدا کند..
اینطور دیگر هر کس جرات نمیکرد دایه مهربان تر از مادر بشود برایم...
گاهی پناهت میشود یک دیوار؛ که سردی و بی تحرکی اش نشانه بی پناهی خودش هم هست.
آدم زنده به محبت نیاز دارد و مرده به فاتحه... ولی ما جماعت برعکسیم برای مرده گل می بریم ، و فاتحه زندگی بعضی ها را میخوانیم...!!!
گاهی اما پناهت میشود یک انسانی مثل خودت که بی چاره به وقت گرفتاری تو را فراموش میکند و خودش دنبال پناهی میگردد..
به راستی این دل چرا انقد حرف برای گفتن دارد..اما چرا گوشی برای شنیدن نمی یابد؟! . نه نه فک کنم اشکال جای دیگریست! گوش و زبانها زیاد است اما درکی شایسته نمی یابد...