امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...

[Uranium]

سلام دوستان باز من اومدم با دغدغه انشا
اگه انشایی درباره این موارد بلدید میشه بگید فقط اینترنتی نباشه
گسترش ضرب المثل افتاب پشت ابر نمیمونه یا از این ستون به اون ستون فرجه (باید به صورت داستان باشه)
و قطعه ادبی درباره مادر یا قطعه ادبی درباره امتحانات نوبت اول

ممنون میشم کمکم کنید نویسنده های آلایی

@دانش-آموزان-آلاء
@بچه-های-کنکور-تجربی-1400

[Uranium]

کسی بلد نیس؟

[r sh]

@n-n-good در امتحان ترم نگارش گفته است:

کسی بلد نیس؟

من می تونم براتون بنویسم ولی به صورت کلی پیشنهاد میکنم خودتون دست به قلم بشید اینجوری استعدادای قشنگ تون بهتر شکوفا میشن
اگر موردی نداره امشب براتون در همین تایپیک میفرستم چون چند دقیقه دیگه کلاس دارم

[Uranium]

r sh در امتحان ترم نگارش گفته است:

@n-n-good در امتحان ترم نگارش گفته است:

کسی بلد نیس؟

من می تونم براتون بنویسم ولی به صورت کلی پیشنهاد میکنم خودتون دست به قلم بشید اینجوری استعدادای قشنگ تون بهتر شکوفا میشن
اگر موردی نداره امشب براتون در همین تایپیک میفرستم چون چند دقیقه دیگه کلاس دارم

من تو انشا خیلی خنگم اصلا چیزی به
ذهنم نمیرسه
ممنون میشم بفرستی برام عیبی نداره شب باشه🥰🥰🥰

[r sh]

پیش از میلادم چهره فرشته ای را در ذهنم مجسم می کردم که ضربانش ضربانم بود ، نفس هایم به نفس هایش پیوند خورده بودو مهرش دلیل زندگانی ام بود ؛ اما هنگام تولدم چهره ای را دیدم که صد هزار بار بهتر از فرشته ها بود و چیزی نگدشت که فهمیدم مونس جانم ، مادر نام دارد .
ای کاش پیوند جسم من و تو بیشتر از 9 ماه طول میکشید ، لالایی هایت بیشتر از چند سال طول میکشید . ای کاش دست سرنوشت تو این قدر زود از من نمگیرفت و لباس مشکی را به تنم نمی کرد . همیشه آرزو داشتم با تو بمیرم تا روزی نرسد که قبرت را ببینم و بر سر آن بنشینم ؛ اکنون می خواهم در کنار تو آرام بگیرم که تو تنها دلیل آرامش من هستی .من آغوشت را برای همیشه تا ابد می خواهم .
وقتی به لحظات شیرین با تو بودن فکر میکنم تنها یک واژه را برای توصیفش می یابم : " عشق "
عشق همان واژه ای است که در نگاه تو می توان یافت و در صدای نفس های تو جست و جو کرد . عشق واژه ای در وصف مادر است کسی که 9 ماه از عمرم را در پهنه آبی محبتش سپری کزدم و سال ها در دامنش با عشق پاکش پرورش یافتم و ایثار ، فداکاری و مهر بی منت را از او آموختم .
حال که تو را در زیر جند متر خاک دفن میکنند ، حس می کنم قلبم را در کنارت جا گذاشتم . اشک هایم مزاحم دیدن روی ماهت در اخرین لحظات شده اند اما جریانشان بر روی گونه هایم گواه مهر توست که در رگ هایم در جریان است .
ای مادر عزیزم خاک قبرت را برای تربت بر میدارم زیرا از این پس خاکت مرهم دردهای من خواهد شد .
مادرم ای نهایت عشق
ای ساحل آرامش
بدرود دوستت دارم

[r sh]

@N-n-good سعی کردم یکم متفاوت بنویسم
امیدوارم خوب باشه : )

[Uranium]

r sh در امتحان ترم نگارش گفته است:

@N-n-good سعی کردم یکم متفاوت بنویسم
امیدوارم خوب باشه : )

عالیهههههه

[ستایش گلستانی]

کلاس چند هستی؟؟