هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@mitra-ism-rahmani
بسی جالب بود!
مرسی اطلاع رسانی -
@mitra-ism-rahmani خیلییییییی ممنونم ک شعر مولانا رو برام نوشتی
خواهش میکنم باو....کوچیکترین کاریه ک از دستم برمیاد -
یه آهنگ قدیمی از رضایزدانی بود
برای فیلم طهران تهران
خیلی قشنگـــه
اونجاش ک میگه پایتخت دود و گرگرد،قهرمانِ قصه یِ من -
اولاش هم اینجوری شروع میشد اگه اشتباه نکنم..
اگه عاشقت نبودم
پا نمیداد این ترانه
بیخیال بد بیاری
زنده باد این عاشقانه -
یهوهم ذهنت یادش میاد ک باید از آهنگای قدیمی یاد کنه
-
یکی آهنگ هم هست از علیرضا قربانی
ک میگه
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو سرودن مرا کم است
...
این آهنگ هم خیلی قشنگه...هرچند ک جدید نیست -
شبیه سازی دنیاهای موازی ک توسط ناسا ارائه شده خیلی خفنه.
-
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
عه زینب دوشیزه چه تفاهمی
zeinab dehghani
خوب هستید؟
نتیجه چیز نیومد؟عه میتر ارمیا
نتیجه چیز هنوز بعد از نیمه شهریورمیاد
خوبم هسیم خداروشکر
شما اوضاع احوال رواله!؟
بهترشدی!؟؟
الحمدلله ک عزی جانم به دیدنتون نیومده!!؟؟(شوخی هسااا)
پ.ن:دیشب تا اومدم دیدم اون ماجرای مادرشدن لیاقت میخادرو نوشتی و گفتی دوشیزه زینبمنم لایک کردم و بعد زدم بیرون
ببخشید ک دیشب جواب ندادم@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دوشیزه زینب رفتید؟:)
انشاالله برق رفته باشه نه اینکه ناراحتی چیزی باشه:)
zeinab dehghani
برق هم ساعت ۱۲ شب وسط فیلم دیدن رفت
من و خواهرم تعجب
چون هیچچچچچچ وقت شبا برق نمیرفت
توی تاریکی فقط باهم حرف میزدیم ک مطمئن بشیم زنده ایم هنوز
بعد از پشت پنجره نکاه کردیم و دیدیم فقط کوچه ی ما برق نداره
هق
کلی فکرهای جنایی به سرمون زد...
که اینم خداروشکر بعد از ۴۰ دقیقه برق اومد و ما ادامه ی فیلم رو دیدیم
اینا رو اینقده کامل گفتم ک بدونید باو تاحالا ناراحتی ای نبوده.اگه باشه هم من میام میگم
اون پست بالای اینو نوشتم ک زودی از انجمن رفتم بیرون
پ.ن:ارادتیا بسم الله
با نام و یاد ایزد منان شروع میکنیم طومارو انشاالله که به خوشی ختم شه
خوشم میاد مث خودم همه چیو با جزئیات میگید
عاها....انشاالله نتیجه اش عالیه
شکر که خوبید
عار منم خداروشکر خوبم فعلا
عزی جونتون خیلی چش سفیده هی زیر چشمی میپاتماینو بش بگید چشمشو درویش کنه تا از کاسه درش نیوردممنی که تا یه مدت پیش خودم دلم میخواست بمیرم الان اصلا دوس ندارمهمه اشم برا اینکه که عخش جدید پیدا کردم(این دیگه اصلیشه🥺آخریش🥺نیمه گمشدمه🥺)تازه جونم براتون بگه مجردم هس(برای دریافت اطلاعات بیشتر از عخشم شما رو به طومار بعدی دعوت میکنم)
در جواب ببخشیدتون بگم که نه بابا مشکلی نیس فک کردم حالا دلخوری ای هس
خیلی بده شب برقا برههی حس میکنی یکی پشت سرته داره نگات میکنهفکراتونو فقطعاغا یه برق رفته چیز خاصی نشده جو گیر میشید
مرسی که کامل و با جزئیات گفتیدهمین درسته
پ ن:مخلصیمیابســــــم اللــــه
عزی جونم باشه بهش میگم چشاشو بپاعه...
عشخ جدید!!!
چشمم روشن..!
من چرا خبر ندارم؟؟!
به اینفی خیانت کردی؟؟!
چرا من نبودم ببینم شکستت با اینفی رو؟؟
این برق رفتنا خیلی داستانی طور شده دیگه برای ما
اون شب دیگه واقعن خیلی بد بود..حق داشتم فکرای جنایی بکنم
پ.ن:ارادتبسم الله تونو
خیلی لطف میکنیدنزدیکم بشه جیغ میکشم مث بعضیا
چشمتون خیلی روشن
ایقدر ماهه....تازه کراشمم روش کراش دارهایقدر مقامش بالاست
نه هنوز اون خبر ندارهشما که همیشه باید تو شکستای من باشید
عار کلا طولانی طورهشبیه من و خواهرمبرقا که میره فک میکنه دزد و اینا کلی ریختن همه جا و از این خزعبلات....تازه ما بد ترم هستیم...چاقو میاره با صدای بلند میگه ببین چاقو تو دستمه که اگه کسی باشه بترسهگاهی اوقات شده الکی به من میگه برو اون تفنگه رو بیارکه مثلا دزد اگ باشه فرار کنهتوهمیه بد بخت
پ ن:میگم مخلصیم دیگوااااااااااای خدایِ من!
نزدیکتون بشه جیغ میکشید مثه بعضیا خیلیییییییی خوب بود این جملتون
این ماجراهای عشخی شما رو باید درکتاب گینس انجمن ثبت کنیم
ماشالله یکی دوتاهم ک نیستناااااا
رمضان هم مدت کوتاهی داشت براتون...عاح زن و بچش افتاد توی رابطتون با رمضان جانتون؟!
اینفی هنوز خبر نداره؟؟!!دیگه واقعنی چشممم خیلی روشن.
Infinitie. A سرت داره کلاه میره
انشالله موقع شکست ارمیا و اینفی هم باشم
بله بله این ماجراها رو خواهرمنم داره...تازه کلی میخندیم..دقییقن مثه کسایی ک شیرین میزنن همون توهمیه بدبخ
پ.ن:باشه باشهمرسی که کامل جواب میدید نمیدونید چه ذوقی میکنم یکی مث خودمه
عار والا ثبت کنید دیگه
یکی دوتا مال تو فیلماسواقعیت چیزی فراتر از این حرفاس متاسفانه
رمضانم جای خود دارد همی الانشمولی خو او لامصب دیر جنبیدم زن دارهاین مجردهههه🥺🥺🥺
عه نههه چرا منشن کردیدعخصم سو تفاهم شده...خودم همه جیو برات توضیح میدم...دارن از هم جدامون میگنن Infinitie. A
اون شب شما بودید؟داشت با مامانش راجب یه زن دیگه حرف میزد؟چشم من قبل از اون روشن شده با این کاراش
کلاه میره؟من تاجم رو سرشالبت شال گردنی میره سرش چون دارم براش یکی میبافم(خواستم مث تو فیلما بشه)
انشاالله به مقاصد پلیدتون برسید
عع چه تفاهمیما نیز همینگونه ایم
پ ن :حالا تعارفی چیزی میکردید اصلنم مخلص نیستیم -
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani راستی پروفتون هم خیلی قشنگه
عه لطف دارید اولین کسی هستید که اینو گف
-
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
عه زینب دوشیزه چه تفاهمی
zeinab dehghani
خوب هستید؟
نتیجه چیز نیومد؟عه میتر ارمیا
نتیجه چیز هنوز بعد از نیمه شهریورمیاد
خوبم هسیم خداروشکر
شما اوضاع احوال رواله!؟
بهترشدی!؟؟
الحمدلله ک عزی جانم به دیدنتون نیومده!!؟؟(شوخی هسااا)
پ.ن:دیشب تا اومدم دیدم اون ماجرای مادرشدن لیاقت میخادرو نوشتی و گفتی دوشیزه زینبمنم لایک کردم و بعد زدم بیرون
ببخشید ک دیشب جواب ندادم@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دوشیزه زینب رفتید؟:)
انشاالله برق رفته باشه نه اینکه ناراحتی چیزی باشه:)
zeinab dehghani
برق هم ساعت ۱۲ شب وسط فیلم دیدن رفت
من و خواهرم تعجب
چون هیچچچچچچ وقت شبا برق نمیرفت
توی تاریکی فقط باهم حرف میزدیم ک مطمئن بشیم زنده ایم هنوز
بعد از پشت پنجره نکاه کردیم و دیدیم فقط کوچه ی ما برق نداره
هق
کلی فکرهای جنایی به سرمون زد...
که اینم خداروشکر بعد از ۴۰ دقیقه برق اومد و ما ادامه ی فیلم رو دیدیم
اینا رو اینقده کامل گفتم ک بدونید باو تاحالا ناراحتی ای نبوده.اگه باشه هم من میام میگم
اون پست بالای اینو نوشتم ک زودی از انجمن رفتم بیرون
پ.ن:ارادتیا بسم الله
با نام و یاد ایزد منان شروع میکنیم طومارو انشاالله که به خوشی ختم شه
خوشم میاد مث خودم همه چیو با جزئیات میگید
عاها....انشاالله نتیجه اش عالیه
شکر که خوبید
عار منم خداروشکر خوبم فعلا
عزی جونتون خیلی چش سفیده هی زیر چشمی میپاتماینو بش بگید چشمشو درویش کنه تا از کاسه درش نیوردممنی که تا یه مدت پیش خودم دلم میخواست بمیرم الان اصلا دوس ندارمهمه اشم برا اینکه که عخش جدید پیدا کردم(این دیگه اصلیشه🥺آخریش🥺نیمه گمشدمه🥺)تازه جونم براتون بگه مجردم هس(برای دریافت اطلاعات بیشتر از عخشم شما رو به طومار بعدی دعوت میکنم)
در جواب ببخشیدتون بگم که نه بابا مشکلی نیس فک کردم حالا دلخوری ای هس
خیلی بده شب برقا برههی حس میکنی یکی پشت سرته داره نگات میکنهفکراتونو فقطعاغا یه برق رفته چیز خاصی نشده جو گیر میشید
مرسی که کامل و با جزئیات گفتیدهمین درسته
پ ن:مخلصیمیابســــــم اللــــه
عزی جونم باشه بهش میگم چشاشو بپاعه...
عشخ جدید!!!
چشمم روشن..!
من چرا خبر ندارم؟؟!
به اینفی خیانت کردی؟؟!
چرا من نبودم ببینم شکستت با اینفی رو؟؟
این برق رفتنا خیلی داستانی طور شده دیگه برای ما
اون شب دیگه واقعن خیلی بد بود..حق داشتم فکرای جنایی بکنم
پ.ن:ارادتبسم الله تونو
خیلی لطف میکنیدنزدیکم بشه جیغ میکشم مث بعضیا
چشمتون خیلی روشن
ایقدر ماهه....تازه کراشمم روش کراش دارهایقدر مقامش بالاست
نه هنوز اون خبر ندارهشما که همیشه باید تو شکستای من باشید
عار کلا طولانی طورهشبیه من و خواهرمبرقا که میره فک میکنه دزد و اینا کلی ریختن همه جا و از این خزعبلات....تازه ما بد ترم هستیم...چاقو میاره با صدای بلند میگه ببین چاقو تو دستمه که اگه کسی باشه بترسهگاهی اوقات شده الکی به من میگه برو اون تفنگه رو بیارکه مثلا دزد اگ باشه فرار کنهتوهمیه بد بخت
پ ن:میگم مخلصیم دیگوااااااااااای خدایِ من!
نزدیکتون بشه جیغ میکشید مثه بعضیا خیلیییییییی خوب بود این جملتون
این ماجراهای عشخی شما رو باید درکتاب گینس انجمن ثبت کنیم
ماشالله یکی دوتاهم ک نیستناااااا
رمضان هم مدت کوتاهی داشت براتون...عاح زن و بچش افتاد توی رابطتون با رمضان جانتون؟!
اینفی هنوز خبر نداره؟؟!!دیگه واقعنی چشممم خیلی روشن.
Infinitie. A سرت داره کلاه میره
انشالله موقع شکست ارمیا و اینفی هم باشم
بله بله این ماجراها رو خواهرمنم داره...تازه کلی میخندیم..دقییقن مثه کسایی ک شیرین میزنن همون توهمیه بدبخ
پ.ن:باشه باشهمرسی که کامل جواب میدید نمیدونید چه ذوقی میکنم یکی مث خودمه
عار والا ثبت کنید دیگه
یکی دوتا مال تو فیلماسواقعیت چیزی فراتر از این حرفاس متاسفانه
رمضانم جای خود دارد همی الانشمولی خو او لامصب دیر جنبیدم زن دارهاین مجردهههه🥺🥺🥺
عه نههه چرا منشن کردیدعخصم سو تفاهم شده...خودم همه جیو برات توضیح میدم...دارن از هم جدامون میگنن Infinitie. A
اون شب شما بودید؟داشت با مامانش راجب یه زن دیگه حرف میزد؟چشم من قبل از اون روشن شده با این کاراش
کلاه میره؟من تاجم رو سرشالبت شال گردنی میره سرش چون دارم براش یکی میبافم(خواستم مث تو فیلما بشه)
انشاالله به مقاصد پلیدتون برسید
عع چه تفاهمیما نیز همینگونه ایم
پ ن :حالا تعارفی چیزی میکردید اصلنم مخلص نیستیم
یکی دوتا مال فیلماست یا ابوریحان بیرونی و درونی ک حقیقت بیش از ایناست
اون رمضانِ جانِ تان انشالله ک درکنار زن و بچشون سالم و سلامت باشن
این یکی مجردهههه..دیگه خدا باید خیلییییییی رحم کنه
نه اون شب ک میگین رو من نبودم.... حیف از بحث جاموندم
کلاه و تاج کیلو چند حاجی؟؟!!
بله بله اون موقع شال گردن رو بودم ک میگفتین
دارین براش شالگردن میبافین
منم شال گردن خیلی دوست دارم...وقت کردی برای منم ببافین
وی علاقه ی زیادی به شالگردن دارد
فقط بیزحمت یک رنگ باشه ها...از این کاموا چندرنگی ها نباشه..ساده و تک رنگ باشه ک با همه چی ست بشه
مقاصد بسی پلید هستن...دست یابی بهشون خیلی سخته
پ.ن:خو مخلص نباش....از این تعارفا خُراشه ای نزن ولی ما ارادت -
@ermia-mirzakhani خواهش میکنم
-
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
عه زینب دوشیزه چه تفاهمی
zeinab dehghani
خوب هستید؟
نتیجه چیز نیومد؟عه میتر ارمیا
نتیجه چیز هنوز بعد از نیمه شهریورمیاد
خوبم هسیم خداروشکر
شما اوضاع احوال رواله!؟
بهترشدی!؟؟
الحمدلله ک عزی جانم به دیدنتون نیومده!!؟؟(شوخی هسااا)
پ.ن:دیشب تا اومدم دیدم اون ماجرای مادرشدن لیاقت میخادرو نوشتی و گفتی دوشیزه زینبمنم لایک کردم و بعد زدم بیرون
ببخشید ک دیشب جواب ندادم@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دوشیزه زینب رفتید؟:)
انشاالله برق رفته باشه نه اینکه ناراحتی چیزی باشه:)
zeinab dehghani
برق هم ساعت ۱۲ شب وسط فیلم دیدن رفت
من و خواهرم تعجب
چون هیچچچچچچ وقت شبا برق نمیرفت
توی تاریکی فقط باهم حرف میزدیم ک مطمئن بشیم زنده ایم هنوز
بعد از پشت پنجره نکاه کردیم و دیدیم فقط کوچه ی ما برق نداره
هق
کلی فکرهای جنایی به سرمون زد...
که اینم خداروشکر بعد از ۴۰ دقیقه برق اومد و ما ادامه ی فیلم رو دیدیم
اینا رو اینقده کامل گفتم ک بدونید باو تاحالا ناراحتی ای نبوده.اگه باشه هم من میام میگم
اون پست بالای اینو نوشتم ک زودی از انجمن رفتم بیرون
پ.ن:ارادتیا بسم الله
با نام و یاد ایزد منان شروع میکنیم طومارو انشاالله که به خوشی ختم شه
خوشم میاد مث خودم همه چیو با جزئیات میگید
عاها....انشاالله نتیجه اش عالیه
شکر که خوبید
عار منم خداروشکر خوبم فعلا
عزی جونتون خیلی چش سفیده هی زیر چشمی میپاتماینو بش بگید چشمشو درویش کنه تا از کاسه درش نیوردممنی که تا یه مدت پیش خودم دلم میخواست بمیرم الان اصلا دوس ندارمهمه اشم برا اینکه که عخش جدید پیدا کردم(این دیگه اصلیشه🥺آخریش🥺نیمه گمشدمه🥺)تازه جونم براتون بگه مجردم هس(برای دریافت اطلاعات بیشتر از عخشم شما رو به طومار بعدی دعوت میکنم)
در جواب ببخشیدتون بگم که نه بابا مشکلی نیس فک کردم حالا دلخوری ای هس
خیلی بده شب برقا برههی حس میکنی یکی پشت سرته داره نگات میکنهفکراتونو فقطعاغا یه برق رفته چیز خاصی نشده جو گیر میشید
مرسی که کامل و با جزئیات گفتیدهمین درسته
پ ن:مخلصیمیابســــــم اللــــه
عزی جونم باشه بهش میگم چشاشو بپاعه...
عشخ جدید!!!
چشمم روشن..!
من چرا خبر ندارم؟؟!
به اینفی خیانت کردی؟؟!
چرا من نبودم ببینم شکستت با اینفی رو؟؟
این برق رفتنا خیلی داستانی طور شده دیگه برای ما
اون شب دیگه واقعن خیلی بد بود..حق داشتم فکرای جنایی بکنم
پ.ن:ارادتبسم الله تونو
خیلی لطف میکنیدنزدیکم بشه جیغ میکشم مث بعضیا
چشمتون خیلی روشن
ایقدر ماهه....تازه کراشمم روش کراش دارهایقدر مقامش بالاست
نه هنوز اون خبر ندارهشما که همیشه باید تو شکستای من باشید
عار کلا طولانی طورهشبیه من و خواهرمبرقا که میره فک میکنه دزد و اینا کلی ریختن همه جا و از این خزعبلات....تازه ما بد ترم هستیم...چاقو میاره با صدای بلند میگه ببین چاقو تو دستمه که اگه کسی باشه بترسهگاهی اوقات شده الکی به من میگه برو اون تفنگه رو بیارکه مثلا دزد اگ باشه فرار کنهتوهمیه بد بخت
پ ن:میگم مخلصیم دیگوااااااااااای خدایِ من!
نزدیکتون بشه جیغ میکشید مثه بعضیا خیلیییییییی خوب بود این جملتون
این ماجراهای عشخی شما رو باید درکتاب گینس انجمن ثبت کنیم
ماشالله یکی دوتاهم ک نیستناااااا
رمضان هم مدت کوتاهی داشت براتون...عاح زن و بچش افتاد توی رابطتون با رمضان جانتون؟!
اینفی هنوز خبر نداره؟؟!!دیگه واقعنی چشممم خیلی روشن.
Infinitie. A سرت داره کلاه میره
انشالله موقع شکست ارمیا و اینفی هم باشم
بله بله این ماجراها رو خواهرمنم داره...تازه کلی میخندیم..دقییقن مثه کسایی ک شیرین میزنن همون توهمیه بدبخ
پ.ن:باشه باشهمرسی که کامل جواب میدید نمیدونید چه ذوقی میکنم یکی مث خودمه
عار والا ثبت کنید دیگه
یکی دوتا مال تو فیلماسواقعیت چیزی فراتر از این حرفاس متاسفانه
رمضانم جای خود دارد همی الانشمولی خو او لامصب دیر جنبیدم زن دارهاین مجردهههه🥺🥺🥺
عه نههه چرا منشن کردیدعخصم سو تفاهم شده...خودم همه جیو برات توضیح میدم...دارن از هم جدامون میگنن Infinitie. A
اون شب شما بودید؟داشت با مامانش راجب یه زن دیگه حرف میزد؟چشم من قبل از اون روشن شده با این کاراش
کلاه میره؟من تاجم رو سرشالبت شال گردنی میره سرش چون دارم براش یکی میبافم(خواستم مث تو فیلما بشه)
انشاالله به مقاصد پلیدتون برسید
عع چه تفاهمیما نیز همینگونه ایم
پ ن :حالا تعارفی چیزی میکردید اصلنم مخلص نیستیم
یکی دوتا مال فیلماست یا ابوریحان بیرونی و درونی ک حقیقت بیش از ایناست
اون رمضانِ جانِ تان انشالله ک درکنار زن و بچشون سالم و سلامت باشن
این یکی مجردهههه..دیگه خدا باید خیلییییییی رحم کنه
نه اون شب ک میگین رو من نبودم.... حیف از بحث جاموندم
کلاه و تاج کیلو چند حاجی؟؟!!
بله بله اون موقع شال گردن رو بودم ک میگفتین
دارین براش شالگردن میبافین
منم شال گردن خیلی دوست دارم...وقت کردی برای منم ببافین
وی علاقه ی زیادی به شالگردن دارد
فقط بیزحمت یک رنگ باشه ها...از این کاموا چندرنگی ها نباشه..ساده و تک رنگ باشه ک با همه چی ست بشه
مقاصد بسی پلید هستن...دست یابی بهشون خیلی سخته
پ.ن:خو مخلص نباش....از این تعارفا خُراشه ای نزن ولی ما ارادتبله بله...از قدیم گفتن حقیقت تلخه...ولی مال من خیلیم شیرینن عخشام
انشااللهمرسی بابت دعای زیباتونولی چرا من کنارشون نیستم تو حرفتوندر کنار من و زن و بچه اش شاد باشه
عار واقعا....خدا ارحم الراحمینه... رحم میکنه
چشم برا شما هم بعد اوناینم به روی چشم...خودمم تک رنگ دوس دارم
من به تواناییای شما ایمان دارم به اهدافتون میرسید
پ ن:خراشه ایخب شما ارادت من نمیخوام کم بیارم...پس منم مخلص
حرفامون دقیقا نث انشاها هس یه مقدمه داره یه متن به عنوان تنه و یه نتیجه هم آخرشه -
یهو همه چی بد شد
قلبش عین سنگ شد
سرده سرده سرد شد
مثل کوه یخ شد
رفت ازم رد شد
باهام بد شد.... -
منو میگی شکست عخشی خوردن همه؟
-
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
عه زینب دوشیزه چه تفاهمی
zeinab dehghani
خوب هستید؟
نتیجه چیز نیومد؟عه میتر ارمیا
نتیجه چیز هنوز بعد از نیمه شهریورمیاد
خوبم هسیم خداروشکر
شما اوضاع احوال رواله!؟
بهترشدی!؟؟
الحمدلله ک عزی جانم به دیدنتون نیومده!!؟؟(شوخی هسااا)
پ.ن:دیشب تا اومدم دیدم اون ماجرای مادرشدن لیاقت میخادرو نوشتی و گفتی دوشیزه زینبمنم لایک کردم و بعد زدم بیرون
ببخشید ک دیشب جواب ندادم@ermia-mirzakhani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دوشیزه زینب رفتید؟:)
انشاالله برق رفته باشه نه اینکه ناراحتی چیزی باشه:)
zeinab dehghani
برق هم ساعت ۱۲ شب وسط فیلم دیدن رفت
من و خواهرم تعجب
چون هیچچچچچچ وقت شبا برق نمیرفت
توی تاریکی فقط باهم حرف میزدیم ک مطمئن بشیم زنده ایم هنوز
بعد از پشت پنجره نکاه کردیم و دیدیم فقط کوچه ی ما برق نداره
هق
کلی فکرهای جنایی به سرمون زد...
که اینم خداروشکر بعد از ۴۰ دقیقه برق اومد و ما ادامه ی فیلم رو دیدیم
اینا رو اینقده کامل گفتم ک بدونید باو تاحالا ناراحتی ای نبوده.اگه باشه هم من میام میگم
اون پست بالای اینو نوشتم ک زودی از انجمن رفتم بیرون
پ.ن:ارادتیا بسم الله
با نام و یاد ایزد منان شروع میکنیم طومارو انشاالله که به خوشی ختم شه
خوشم میاد مث خودم همه چیو با جزئیات میگید
عاها....انشاالله نتیجه اش عالیه
شکر که خوبید
عار منم خداروشکر خوبم فعلا
عزی جونتون خیلی چش سفیده هی زیر چشمی میپاتماینو بش بگید چشمشو درویش کنه تا از کاسه درش نیوردممنی که تا یه مدت پیش خودم دلم میخواست بمیرم الان اصلا دوس ندارمهمه اشم برا اینکه که عخش جدید پیدا کردم(این دیگه اصلیشه🥺آخریش🥺نیمه گمشدمه🥺)تازه جونم براتون بگه مجردم هس(برای دریافت اطلاعات بیشتر از عخشم شما رو به طومار بعدی دعوت میکنم)
در جواب ببخشیدتون بگم که نه بابا مشکلی نیس فک کردم حالا دلخوری ای هس
خیلی بده شب برقا برههی حس میکنی یکی پشت سرته داره نگات میکنهفکراتونو فقطعاغا یه برق رفته چیز خاصی نشده جو گیر میشید
مرسی که کامل و با جزئیات گفتیدهمین درسته
پ ن:مخلصیمیابســــــم اللــــه
عزی جونم باشه بهش میگم چشاشو بپاعه...
عشخ جدید!!!
چشمم روشن..!
من چرا خبر ندارم؟؟!
به اینفی خیانت کردی؟؟!
چرا من نبودم ببینم شکستت با اینفی رو؟؟
این برق رفتنا خیلی داستانی طور شده دیگه برای ما
اون شب دیگه واقعن خیلی بد بود..حق داشتم فکرای جنایی بکنم
پ.ن:ارادتبسم الله تونو
خیلی لطف میکنیدنزدیکم بشه جیغ میکشم مث بعضیا
چشمتون خیلی روشن
ایقدر ماهه....تازه کراشمم روش کراش دارهایقدر مقامش بالاست
نه هنوز اون خبر ندارهشما که همیشه باید تو شکستای من باشید
عار کلا طولانی طورهشبیه من و خواهرمبرقا که میره فک میکنه دزد و اینا کلی ریختن همه جا و از این خزعبلات....تازه ما بد ترم هستیم...چاقو میاره با صدای بلند میگه ببین چاقو تو دستمه که اگه کسی باشه بترسهگاهی اوقات شده الکی به من میگه برو اون تفنگه رو بیارکه مثلا دزد اگ باشه فرار کنهتوهمیه بد بخت
پ ن:میگم مخلصیم دیگوااااااااااای خدایِ من!
نزدیکتون بشه جیغ میکشید مثه بعضیا خیلیییییییی خوب بود این جملتون
این ماجراهای عشخی شما رو باید درکتاب گینس انجمن ثبت کنیم
ماشالله یکی دوتاهم ک نیستناااااا
رمضان هم مدت کوتاهی داشت براتون...عاح زن و بچش افتاد توی رابطتون با رمضان جانتون؟!
اینفی هنوز خبر نداره؟؟!!دیگه واقعنی چشممم خیلی روشن.
Infinitie. A سرت داره کلاه میره
انشالله موقع شکست ارمیا و اینفی هم باشم
بله بله این ماجراها رو خواهرمنم داره...تازه کلی میخندیم..دقییقن مثه کسایی ک شیرین میزنن همون توهمیه بدبخ
پ.ن:باشه باشهمرسی که کامل جواب میدید نمیدونید چه ذوقی میکنم یکی مث خودمه
عار والا ثبت کنید دیگه
یکی دوتا مال تو فیلماسواقعیت چیزی فراتر از این حرفاس متاسفانه
رمضانم جای خود دارد همی الانشمولی خو او لامصب دیر جنبیدم زن دارهاین مجردهههه🥺🥺🥺
عه نههه چرا منشن کردیدعخصم سو تفاهم شده...خودم همه جیو برات توضیح میدم...دارن از هم جدامون میگنن Infinitie. A
اون شب شما بودید؟داشت با مامانش راجب یه زن دیگه حرف میزد؟چشم من قبل از اون روشن شده با این کاراش
کلاه میره؟من تاجم رو سرشالبت شال گردنی میره سرش چون دارم براش یکی میبافم(خواستم مث تو فیلما بشه)
انشاالله به مقاصد پلیدتون برسید
عع چه تفاهمیما نیز همینگونه ایم
پ ن :حالا تعارفی چیزی میکردید اصلنم مخلص نیستیم
یکی دوتا مال فیلماست یا ابوریحان بیرونی و درونی ک حقیقت بیش از ایناست
اون رمضانِ جانِ تان انشالله ک درکنار زن و بچشون سالم و سلامت باشن
این یکی مجردهههه..دیگه خدا باید خیلییییییی رحم کنه
نه اون شب ک میگین رو من نبودم.... حیف از بحث جاموندم
کلاه و تاج کیلو چند حاجی؟؟!!
بله بله اون موقع شال گردن رو بودم ک میگفتین
دارین براش شالگردن میبافین
منم شال گردن خیلی دوست دارم...وقت کردی برای منم ببافین
وی علاقه ی زیادی به شالگردن دارد
فقط بیزحمت یک رنگ باشه ها...از این کاموا چندرنگی ها نباشه..ساده و تک رنگ باشه ک با همه چی ست بشه
مقاصد بسی پلید هستن...دست یابی بهشون خیلی سخته
پ.ن:خو مخلص نباش....از این تعارفا خُراشه ای نزن ولی ما ارادتبله بله...از قدیم گفتن حقیقت تلخه...ولی مال من خیلیم شیرینن عخشام
انشااللهمرسی بابت دعای زیباتونولی چرا من کنارشون نیستم تو حرفتوندر کنار من و زن و بچه اش شاد باشه
عار واقعا....خدا ارحم الراحمینه... رحم میکنه
چشم برا شما هم بعد اوناینم به روی چشم...خودمم تک رنگ دوس دارم
من به تواناییای شما ایمان دارم به اهدافتون میرسید
پ ن:خراشه ایخب شما ارادت من نمیخوام کم بیارم...پس منم مخلص
حرفامون دقیقا نث انشاها هس یه مقدمه داره یه متن به عنوان تنه و یه نتیجه هم آخرشهوای خدایِ من از دست مستر ارمیا
خدا خیلی ارحم الراحمینه
پ.ن: آخرش مخلصی یا نیستی؟؟!!
وای انشاء
وی اکنون تصمیم گرفت این یکی انشایش کوتاه و بدون بدنه و نتیجه باشد -
مثل روز بود ولی شب شد
مثل رود بود ولی سد شد
شبیه من بود سر و ساده
سره چی اینقد عوض شد... -
خیلی قشنگ و زیبا از صبح که بیدار شدم هیچ کار مفیدی انجام ندادم
هیچ عیبی هم نداره استراحت لازمه بهلحال
البته این که فقط یه روز کارام زیاد بوده و الان دو روزه دارم استراحت میکنم یکم چالش برانگیزه