اطلاعیه ثبت‌نام ایجاد و ترمیم سابقه تحصیلی
️
مجمع نوگلان افسرده
-
البته یه نکته ریحانه باقری 0 اگه همین الان تو پیک اضطرابی و حمله ی عصبیت کم نشده نکن اینکارو چون خورد و خمیر میکنی هدفتو
یه کم اوضا آروم تر که شد بعدش اینکارو کن
و اینکه تو هم ریتم خوابت نامنظمه که الان بیداری نه ؟ مشاور که مجوز نسخه نوشتن نداره روانپزشک باید بری اونم نه هرکسی یه کاربلد چون انقدر دکتر ریخته تو این مملکت که نصفشون نسخه پیچیدنشونم بیخودیه -
F GH 2 انگار دانشگاه چی هست که برا رسیدن بهش انقدر یه دانش اموزو اذیت میکنن خسته شدم به قران هر روز درس میخونم ولی برنامم ناقص میمونه بازم دیگه اصلا کشش ندارم
ریحانه باقری 0 در مجمع نوگلان افسرده گفته است:
F GH 2 انگار دانشگاه چی هست که برا رسیدن بهش انقدر یه دانش اموزو اذیت میکنن خسته شدم به قران هر روز درس میخونم ولی برنامم ناقص میمونه بازم دیگه اصلا کشش ندارم
برنامه ی سنگین
-
-
F GH 2 مامانم هر جا نشسته گفته کنکور داره خودشم داره میخونه فلان رشترو قبول میشه فلان دانشگاه میره اگه قبول نشم حس ضایع شدن دارم به خاطر همین اگه قبول نشم میمیرم
ریحانه باقری 0 سلام...شما از الان خودتو بازنده میدونی و اگه همینطوری پیش بری قطعا بازنده ای این یه قانونه...والدین همه میگن بچه من کنکور داره و فلان اما بعضیا میشینن و میخوان حتما اون اتفاق رو رقم بزنن و بعضیا هم میگن نمیتونم و آبروم میره و...
یک برنده اول باید توی ذهنش خوشو برنده فرض کنه.
مادرتون که میگه بچه من میخونه ولی تو ناراحت میشی یعنی خودت میدونی اونطور که باید نمیخونی...شاید یه مشکلی تو برنامه ریزی و...داری.
یا شایدم تنبلی میکنی قرص و این جور چیزارم خوب کاری کردی نخوردی اصلا برای تمرکز و... قرص لازم نیست و برای بدن ضرر داره که بعضی مشاورا میدن.
برای قبولی تو کنکور معجزه و کلاس و... هم لازم نیست فقط تلاش خود فرده همه چیز.از این هم که از خیلیا عقبید نترسید که پشیمون میشید. فامیلمون از همین وقتای پارسال میگف دیگه دیره و... هیچی برای کنکور نخوند( هیچی!!!)رفت سر جلسه اومد بیرون میگف دیگه نفر آخر شدم و...سال بعد میخونم هیچی نزدم.
بعد که جوابا اومد خیلی ناراحت بود...میدونید چرا چون که فقط با 50 درصد عربی و 40 درصد دینی و 20 درصد فارسی و 8 درصد ریاضی رتبش شده بود 40 هزار و بقیه رو هم هیچی نزده بود...افسوس میخورد که اگه از اون وقت شروع میکردم حتما قبول شده بودم و...
بعدشم کنکور همه چیز نیست ولی باید تلاش کنی که شرمنده خودت نشی نه این که خودتو ببازی... -
F GH 2 انگار دانشگاه چی هست که برا رسیدن بهش انقدر یه دانش اموزو اذیت میکنن خسته شدم به قران هر روز درس میخونم ولی برنامم ناقص میمونه بازم دیگه اصلا کشش ندارم
ریحانه باقری 0 یکی از مشکلات بچه های راه ابریشم اینه که یک عالمه فیلم به دانش آموز میدن میگن ببین ولی در حالی که کنکور رقابت تسته نه فیلم دیدن...فیلم آموزشی دیدن ممکنه مفید باشه ولی فایدش در مقابل تست زدن و خوندن خودتون ناچیزه!مثل اینکه یکی بشینه فوتبال ببینه بعد بگه چه خوبه دارم فوتبال یاد میگیرم بعد واقعا بفرستن زمین فوتبال و اونجاس که...
من دیدم که بچه های راه ابریشم سال قبل که فقط فیلمارو میدیدن و تمام انرژی اونا صرف فیلم میشد به جایی نرسیدن و کسایی هم که خواستن هم همه فیلمارو ببینن هم تست بزنن برنامه و بودجه بندیشون ناقص مونده.
خود آلا اکثر رتبه برتراش گفتن از این همایش استفاده نکردیم!
من نمیگم بده ولی شما حساب کن یه دانش آموز اگه مدرسه داشته باشه اونوق باید همیشه در حال فیلم دیدن باشه و شما باید با درسنامه و تست کار کنید و هر وقت مشکلی داشتید به فیلما مراجعه کنید.
من خودم خیلی از آلا استفاده کردم و یکی از دلایل پیشرفتمه
ولی سال کنکور سالی نیست که توش همش بشینی فیلم ببینی باید با کتاب کمک آموزشی عالی و تستاش پیش بری.امسال پسر خاله من با این کار (فقط تست و آزمون و خوندن خودش) رتبه 800 آورد و الان هم پزشکی قبول شده.
موفق باشید
-
مرسی بابات این همه راهنمایی کردن 🥰🥰
وقتی به نقطعه ضعفام فکر میکنم امیدمو از دست میدم سعی میکنم خیلی درس بخونم که احساس نکنم تمام سعی خودمو نکردم من چیزی زیادی نمیخوام رشته پرستاری تو دانشگاه شهر خودمون دانشکده ساوه یا اراک ولی یکی میگه رتبه زیر ۱۰هزار میرم سایت میگه رتبه زیر ۲۰ هزار کارنامه قبولی هارو میبینم رتبشون زیر ۳۰ هزار بوده حس بدی به جلسه کنکور دارم فکر میکنم برم سر جلسه انقدر قرار سوالا سخت باشه که نتونم بزنم یا جواب اشتباه بزنم تا ساعت ۳ نصف شب فقط درس میخونم به خدا ناهارمم مامانم میاره اتاق ولی بازم میگم بد خوندم ناقص خوندم الان نمیتونم فلان تستو بزنم احساس رضایت از خودم ندارم همش غصه میخورم ریاضیرو چیکار کنم یا اگه سال اول قبول نشم همه مسخره میکنن مثل خوره افتاد تو وجودم -
مرسی بابات این همه راهنمایی کردن 🥰🥰
وقتی به نقطعه ضعفام فکر میکنم امیدمو از دست میدم سعی میکنم خیلی درس بخونم که احساس نکنم تمام سعی خودمو نکردم من چیزی زیادی نمیخوام رشته پرستاری تو دانشگاه شهر خودمون دانشکده ساوه یا اراک ولی یکی میگه رتبه زیر ۱۰هزار میرم سایت میگه رتبه زیر ۲۰ هزار کارنامه قبولی هارو میبینم رتبشون زیر ۳۰ هزار بوده حس بدی به جلسه کنکور دارم فکر میکنم برم سر جلسه انقدر قرار سوالا سخت باشه که نتونم بزنم یا جواب اشتباه بزنم تا ساعت ۳ نصف شب فقط درس میخونم به خدا ناهارمم مامانم میاره اتاق ولی بازم میگم بد خوندم ناقص خوندم الان نمیتونم فلان تستو بزنم احساس رضایت از خودم ندارم همش غصه میخورم ریاضیرو چیکار کنم یا اگه سال اول قبول نشم همه مسخره میکنن مثل خوره افتاد تو وجودمریحانه باقری 0 ساعت مطالعه خودتونو روی 12 ساعت تنظیم کنید نه بیشتر.هدف خودتونو بهترین رتبه ای که میتونید بزارید نه دانشگاه شهرتون!
در مورد ریاضی به خودتون خیلی فشار نیارید مثلا میبینید دیگه آخرین توانتون 40 درصده بزارید همون 40 بمونه عوضش روی زیست و شیمی بیشتر تمرکز کنید که مهمترین هستند. بعضیا فکر میکنن ریاضی کم بزنن دیگه کنکور تمومه ولی اشتباهه این نظر...امسال همون فامیلمون که 800 آورد ریاضیش 28 درصد بود ولی در عوض زیست و شیمی خوب بود درصدش.
اصلا به بقیه و ... فکر نکنید که مانع پیشرفتتون میشه شما خودت با برنامه آزمون پیش برو و روزانه 12 ساعت درس بخون و تست بزن حتما موفق میشی.کنکور اصلا سخت نیست ولی مدیریت ذهن و تنبلی نکردن سخته!
سر جلسه آزمون کسی برنده میشه که با تمرکز کامل و ایمان به خودش و توکل به خدا شروع میکنه و مینویسه و کسی بازنده هست که به دیگران و حرف دیگران فکر میکنه...شما برای دیگران زندگی نمیکنی هر چی هم بگن به جهنم!!شما تلاشتو میکنی و موفق میشی تماام -
ریحانه باقری 0 ساعت مطالعه خودتونو روی 12 ساعت تنظیم کنید نه بیشتر.هدف خودتونو بهترین رتبه ای که میتونید بزارید نه دانشگاه شهرتون!
در مورد ریاضی به خودتون خیلی فشار نیارید مثلا میبینید دیگه آخرین توانتون 40 درصده بزارید همون 40 بمونه عوضش روی زیست و شیمی بیشتر تمرکز کنید که مهمترین هستند. بعضیا فکر میکنن ریاضی کم بزنن دیگه کنکور تمومه ولی اشتباهه این نظر...امسال همون فامیلمون که 800 آورد ریاضیش 28 درصد بود ولی در عوض زیست و شیمی خوب بود درصدش.
اصلا به بقیه و ... فکر نکنید که مانع پیشرفتتون میشه شما خودت با برنامه آزمون پیش برو و روزانه 12 ساعت درس بخون و تست بزن حتما موفق میشی.کنکور اصلا سخت نیست ولی مدیریت ذهن و تنبلی نکردن سخته!
سر جلسه آزمون کسی برنده میشه که با تمرکز کامل و ایمان به خودش و توکل به خدا شروع میکنه و مینویسه و کسی بازنده هست که به دیگران و حرف دیگران فکر میکنه...شما برای دیگران زندگی نمیکنی هر چی هم بگن به جهنم!!شما تلاشتو میکنی و موفق میشی تماامderang خیلی ممنون کلی امید گرفتمانرژی مثبتت بهم رسید
باید همین کارایی که گفتیرو بکنم مرسی که برام وقت گذاشتی🥰
صحبت کردن و گفتن ناامیدیام حالمو بهتر میکنه مخصوصا وقتی میبینم کسی داره برام وقت میزاره که به بهترین روش راهمو ادامه بدم -
derang خیلی ممنون کلی امید گرفتمانرژی مثبتت بهم رسید
باید همین کارایی که گفتیرو بکنم مرسی که برام وقت گذاشتی🥰
صحبت کردن و گفتن ناامیدیام حالمو بهتر میکنه مخصوصا وقتی میبینم کسی داره برام وقت میزاره که به بهترین روش راهمو ادامه بدمریحانه باقری 0 خواهش میکنم
-
یه کشف جدید در مورد خودم : به نظرم گاهی پشت مشکل روحیم قایم میشم . من خیلی شبا از استرس کم خواب میشدم ولی امشب میتونستم زودتر بخوابم زیاد آنلاین شدنم بهمش زد .
یه قدم مهم اینه که واقعیتارو بپذیریم که بتونیم تغیرش بدیم .F GH 2 صد در صد اگه هر مشکلی داریم در ابتدا به جای اینکه بخوایم اون مشکل رو پس بزنیم و پشت گوش بندازیم هی بخوایم ازش دوری کنیم مثل افسردگی استرس یا هر چیز دیگه نه اینکه بهتر نمیشه بلکه بدترم میشه قرار نیس همیشه حالمون خوب باشه استرس اضطراب خشم ترس همه احساس هستند همه ما تجربه اش میکنیم اگه بخوایم کنارشون بزنیم مشکل نه تنها از بین نمیره بزرگ ترم میشه
به نظر من اولین گام برای هرچیزی پذیرش اونه
اینی که من بتونم بپذیرم من الان دارم میترسم من الان ناراحتم چون این اتفاق افتاده و به خودمون حق بدیم که ناراحت باشیم بپذیریم که ناراحتیم اینجوری ناراحتی ما خیلی زودتر میگذره ولی اگه نخوایم ناراحتیمون رو قبول کنیم نه اینکه نمیگذره بلکه بدترم میشه به افسردگی تبدیل میشه و مشکلاتت شاید بزرگتراز یه رواندرمانگر اینا رو شنیدم گفتم به شما هم بگم امیدوارم که مفید باشه همیشه در پناه خداوند مهربون سلامت و شاد و موفق باشید -
خب برای اینکه یختون باز بشه از خودم شروع میکنم
علت اولیه داشت : شروع یه بیماری جسمی
تو یه دوره ای همه چی شروع شد به بهم ریختن و باعث ضعیف شدنم شد طوری که مشکلات دیگه ای که پیش اومدشم نتونستم درست مدیریت کنم . با دیتیل دوس ندارم بگم چون یکیش مربوط بخ خونوادمه . ولی اونایی که مربوط به خودمه اینان :
اوایل مریضیم فقط وقتمو میگرفت و ریتم زندگیمو کند کرد . بعد کم کم چون نمیتونستم مثل قبل ورزش کنم هیکلم به کلی بهم ریخت و چون یکی از دلایل اعتماد به نفسم بین دوستام ورزشکار بودنم بود کم کم اعتماد به نفسم کم شدش .
اون روزا خیلی عصبی بودم چون زندگیم مث قبل رو ترک نبود واسه همین بحثام با خونوادم شروع شد .
دوستام ازون ور اصلا کمکم نمیکردن و بیشتر منم شروع کرم به فاصله گرفتن ازشون چون وایب خوبی دیگه بینمون نبود .
و از همه ی اینا مهمتر اینکه درسم پله پله افت کرد . این از همشون سنگین تر بودش . معلمام قبلش خیلی بهم احترام میزاشتن خیلی دوسم داشتن ولی کم کم که دیدن درس نمیخونم کات کردن باهام
مثلا یه معلمی داشتم بهم گفته بود ساعت مطالعتو بفرست واسم خیلی هوامو داش . همیشه میگفت رو تو حساب ویژه باز کردم . ولی چن روز که نخوندم به خاطر رفت و آمد دکتر و اینا اولش دلیلشو پرسیدو دعوام کرد دوباره که نخوندم دیگه کلا جواب نداد و به نظرم بلاک کرد مرد گنده
همینطوری آروم آروم اوضام خراب شد تا اینکه دچار اختلال اضطراب شدم
اینطوری که تو ساده ترین حالت بدنم یخ میکنه و تپش قلب میگیرم
تو حالتای شدیدترشم یهویی وحشت میکنم . اینو بازش نمیخوام بکنم . اگه تجربه کردین میفهمین منظورمو .
دکترم رفتم تشخیصشم افسردگی ماژور بود ( البته نگفت ماژور من از کلمات ژ دار خوشم میاد میگم اینو ) اون گفت افسردگی داری شدتشم بالاس . و قرصم بهم داد .
منتها یه مشکلی با اون قرصه بود که دیگه اگه کسی بود توضیح میدم چون الان تو در و دیوارم انگارF GH 2 کنجکاو شدم در مورد قرصه ؟
-
M M.ba78 این موضوع را در قفل کرد
-
M M.ba78 قفل این موضوع را در باز کرد
