هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Reyhaneh Moradi خداروشکر
منم سلامتی و درس... -
HANIYE bh
بقیه رو بیخیال
من بهت میگم لباشک
دلم برات تنگ شده بود
چطولی -
Reyhaneh Moradi هیییع ینی حرفای بدی میزننا
ت چ دوستی هستی با پا نمیری ت دهنشووون؟
منم دلم برات تنگ شده بود عزیزکم -
مجتبی ازاد
پدربزرگ پدربزرگم(مادری) جن گیر بودن
حالا ما یه گربه داریم تو کوچمون
یه رنگ مشکیه
حقیقتش خاندان ما اتفاقای زیادی واسشون افتاده با گربه ها
حتی یکی از دوستام رفته بود تو انباری خونشون یه گربه مشکی دید نمیتونست حرف بزنه دید سمت راست انباری سایه بزرگ وحشتناک افتاده هرچی خواست بگه نتونست خیس عرق شد بعدش خود گربه رفت
میگفتم
گربه یه دست مشکیه چشمای سبز کوچمونم خیای خیلی اباده خونه ها همه دوطبقه مدل جدید یعنی اصلا جوری نیست که بگم قدیمیه
بعد من یه روز رفتم طبقه بالا اومدم پایین دیدم گربه هه تو حیاطه بعد من یه لحظه حس کردم چشماش رنگ عوض کردن چون قشششنگ زل زده بود به چشمم
خواستم برم جلو یهو دیدم دمش زیر دره
رنگم پرید اصلا
یه بار تو کوچمون بودم داشتم پیاده میومدم خونه
یه باغ هست یک کیلومتر پایین تراز خونمون که ۱۰۰ متر پایین ترش یه خونه خرابه است این خونه تو خیابونه کلا اثار باستانیه اصلا
خیلی وحشتناکه
مثلا مغازه دوطبقه کنارشه
بعد اینم اونجاست
بعد این باغی که میگم هم خیییلی خرابه است
علف توشه تا دومتر
خود باغ چاله ماننده
من دیدم دوتا گربه کنارهم نشستن
یکیش یه چشمش قرمزه یکی سبز
من اصلا قالب تهی کردم
بعد دیدم حالت گارد گرفت
انقدررر ترسیدم فقط از کنارش رد شدم
ولی ظاهر وحشتناکیه کلا -
Gharibe Gomnam چطوری ریحانههه؟
دلم تنگ شده بود برات🥺
اصلا شمال، خوراک جن و پری هستش -
Gharibe Gomnam با گربه ها اینکارو نکن
-
Gharibe Gomnam ببین ادما طبق خرافات از گربه سیاه میترسن و بعضی موقع ها شنیدم که ملت از یک گربه ی که داخل تویله هست میترسن . ترس خوندمون باعث شده رگ خواب دستشون بیاد و شکلشون به اون شکل در بیاد
-
HANIYE bh
من کمربند مشکیِ تودهنی دارم
چی فکر کردی
بدخواه داشتی بیا به خودم بگو -
@Zahra-Zahraii ابجی فکر کنم خیلی وقته عروسی نرفتی
-
مجتبی ازاد جنا از کسی ک خوشگله بدشون میاد پس مشکلی ندارم دیگاز من بدشون میاد
-
ی اهنگ عروسی ترکی دلوم خواس
-
مجتبی ازاد
البته اونایی که کافرن اینجورین
خواهر زنموم ۱۹ سالشه
این خب یه جوری میاد بیرون که خودش میگه بابام منو نمیشناسه
خودش میگه ها
بعد این اومد خونه کنترل رو گذاشت رو اپن ؛ برگشت دید رو اپن نیست
رفت نشست رو مبل دید رو مبله
یهو دید تلوزیون خودش روشن شد
رفت بگیره دید که جن خودش روی مبل نشسته
میگفت من اصلا نمیتونستم هییییچ حرکتی بکنم
شب گریه میکرد
همش احساس میکرد یه چی دور و برشه
رفت به یه دعا نویس گفتن که این دعا نویس با هیچکس در ارتباط نیست و فقط یه نفر باهاش در ارتباطه
اونم یه دعا داد و اینم کارایی که گفت انجام داد
من اینو از یه منبع موثق پرسیدم
گفت که احتمال خیییلی زیاد یک دعانویس غیر دعاهای قرانی که با جن ها در ارتباطه جن رو فرستاد سراغش
گفت که بعضیا با فرستادن جنها به زندگی بقیه کسب درامد میکنن -
Reyhaneh Moradi
سلاآم نفس.چطوری گل من حالت چطوره؟؟