داشته هامون

[lO_Ol]

عباس زنگارکی
سلام آقای زنگارکی من یادمه شما خوب میخوندین بهمن ماه چرا ول کردین الآنم مهم نیست این یک ماه رو بخونید رشتتون ریاضیه مطمعنم قبول میشین اینکارو نکنید تمام تلاشتونو تا آخرین لحظه بکنید

[عباس زنگارکی]

@سمیه-صادقلو میخوام ولی نمیتونم ، خیلی پریشونم و دست و دلم به خوندن نمیره

[Parsa Nm]

عباس زنگارکی به امتحانش که می ارزه

[Gharibe Gomnam]

عباس زنگارکی
به نظرم مشکل شما فقط اینه که نمیخواین شروع کنین
شما الان دنبال یک عاملی واسه شروع هستین
ولی خب چرا نمیخواین به هیچی فکرنکنید و فقط شروع کنید؟
دست و دل شما برای شما هستن
شما برای دست و دلتون نیستین که اونا شمارو کنترل بکنن
شما باید اونارو بیارین تو خط
شما دارین واسه اونا میشین
الانم شروع نمیکنید چون فکرمیکنید دیگه تو این زمان باقی مونده هیییچ کاری نمیشه کرد و همهه از شما جلوترن و همه موفق میشن
اما به نظرتون اگر یک رشته خوب ریاضی قبول بشید توش کامپیوتر ندارید؟
رشته عالی هم نه همین خوب
یک ماه هم یک ماهه
رشتتونم ریاضیه تجربی نیستین که...

[عباس زنگارکی]

Gharibe Gomnam اخه شروع کردنش یه طرف
و از طرفی ، حالا گفتن نداره ولی حالم خیلی بده نمیدونم کی میتونم حالمو خوب کنم که بخوام شروع کنم

[lO_Ol]

عباس زنگارکی
مشاور بگیرین مجبورتون می‌کنه بخونید همینکه شروع کنید بقیه مشکلات حل میشه[متن لینک](آدرس لینک)

[lO_Ol]

عباس زنگارکی
اگ موسسه خوب هم سراغ ندارین من معرفی میکنم

[Matin Mousavi 1]

عباس زنگارکی ببینید یک سال هیچی توی عمر چند ساله انسان نداره. بمونید سال دیگه خوب تره به نظرم. حالا اگه به برنامه نویسی علاقه دارید خب اون دیگه بحثش جداست و میتونید برید پی علاقه‌تون تو این حرفی نیست. ولی در مورد گذشت زمان تا چشمتون رو باز کنید دوباره میشه سال دیگه این موقع و تا به خودتون بیاید میبینید که یک ماه مونده تا کنکور. به خدا مثل برق و باد میگذره

[عباس زنگارکی]

@سمیه-صادقلو لطف میکنید

[عباس زنگارکی]

Matin Mousavi 1 یه سال موندم ، امسال یا باید برم دانشگاه یا اجباری

[lO_Ol]

عباس زنگارکی
اگ میتونید چتتنو باز کنید

[علیرضا تمدنی]

عباس زنگارکی
سلام
بنظر من هیچ الزامی نداره آدم یه رشته ی تاپ(در اصطلاح مردم، نه واقعیت) قبول بشه حتما...مخصوصا که میگی علاقه ات برنامه نویسی هست و این حوزه رو اصلا خیلی ها آکادمیک وار پیش نبردن و دنیا رو هم فتح کردن که مثال هاش رو همه میدونن...ولی خودت باید خوب وقت بذاری براش تا کامل یادش بگیری برنامه نویسی رو و به حدی برسی که باهاش بتونی زندگیت رو بگذرونی...چون مثلا از رشته الکی که میگی نمیشه پول جالبی در آورد و بهش دل خوش بود، صرفا اون رشته رو بخون که یه مدرکی داشته باشی و مشکل سربازیت(جانم فدای رهبر...!) هم حل بشه

[Matin Mousavi 1]

عباس زنگارکی آخ پس اینجوری دیگه نمیشه کاری کرد

[عباس زنگارکی]

@سمیه-صادقلو درست شد گمونم

[خانوم لوبیا]

عباس زنگارکی
نمیدونم ک چی میشه گفت!
ولی ببین دلیل حال بدت چیه!
همونو بزار کنار:(
اگه میتونیش بزار کنار:(
تا اینجا ک تلاش کردی
نزار تلاشت بیهوده شه بخون بنظرم
هروقت حالت خوب شد باز شروع کن
فقط نزار دیر بشه!

[عباس زنگارکی]

@fatemeh-Ma از بهمن درگیرم امیدوارم بتونم بگزرم ازش

[دیوار]

عباس زنگارکی
حالتون بده ؟ نمی‌تونید درس بخونید ؟ چرا اصلا حالتون بده ؟ مشکلتون چیه که تا این حد باعث شده که درس و کنکور رو بذارید کنار و وقت و فکرتون رو صرفش کنید ؟ خدایی نکرده بیماری ایی دارید ؟
نمیدونم مشکلت چیه دوست من و حتی نمیدونم مشکلت تا چه حد ، حاد هست که میخوای این مدت باقی مونده تا کنکور رو ول کنی و درس نخونی و خودت رو توجیه کنی که اوکی من حالم خوب نیست ، من نمیتونم درس بخونم ، من باید حالمو خوب کنم و ... اما مشکلت و حال بدت از آقای عباس رشنو که آبان ماه سال ۹۹ ، مادرش رو از دست داد و در کنکور ۱۴۰۰ ، رتبه ی هزار و خرده ایی آورد و پزشکی قبول شد ، حادتره ؟ حالت از حال ایشون بدتره ؟ مشکلت از مشاور من که دو هفته مونده به کنکورش مشکوک به سرطان روده بوده و کولونوسکوپی شده ، حادتره؟ مشکلت از رتبه ی ۴۳ کنکور چند سال پیش که دقیقا شب قبل کنکور مادرش رو از دست میده و صبح روز بعد سر جلسه کنکور حاضر میشه و رتبه ی دو رقمی به دست میاره حادتره ؟ من اینا رو مثال زدم تا بهت بگم اگه مشکلت حادتر از اوضاع این افرادی نیست که برات مثال زدم ، خودت رو با حال بد و نمیدونم و نمیتونم و ... توجیه نکن ، دنیا پره از آدمایی که توو دلشون غم بزرگه ، یه غمی که شاید ماها توان تحملش رو هیچ وقت نداشته باشیم ، شاید اگه ما جاشون باشیم زیر بار اون مشکلات و فشار ها له بشیم و نتونیم کمر راست کنیم ، ولی اون آدما ایستادن ، مقاومت کردن و جنگیدن ، خودشون رو توجیه نکردن ، مثل ترسوها دنبال راه در رو و فرار نبودت ، دنیا هر چقدر بهشون سخت گرفتو اوضاع رو براشون سخت تر کرد ، اونا هم سخت تر جنگیدن . من فقط یه چیزی میخوام بهت بگم درسته کنکور و قبولی کنکور ، همه چیز نیست ، اما تلاش برای برنده شدن همه چیزه ، ببخشید که اینقدر رک بهت میگم ، نوشتی علاقه ات برنامه نویسی، ولی وقتی تو ، ۳۶ روز زمان داری تا کنکورت ، ولی داری ) باز هم ببخشید اینو میگم ( ولی داری مثل ترسوها زمین رو خالی میکنی و میری ، فکر میکنی میتونی یه برنامه نویس خوب بشی ؟ تو برای وظیفه ایی که بهت محول شده داری از همین الان جا می زنی ، فکر میکنی برنامه نویس هم شدی با اولین مشکلی که پیش بیاد ، با اولین کدی که نتونی درست بنویسی ، جا نمیزنی ؟ من مثل بقیه بلد نیستم بهت امید بدم و حرفای کلیشه ایی بزنم ، ولی به خودت بیا دوست من ، الان جا بزنی ، وقتی بری سر جلسه کنکور و ببینی چقدر سوال آشنا جلوته ولی تو نمیتونی حل کنی ، اونجاست که تا مغز استخونت میسوزه . یک بار هم که شده هر چقدر سخت ، هر چقدر طاقت فرسا بمون پای کار ، تا آخرش برو ، خودت و بقیه رو سر کار نذار ، نگو نمیتونم و نمیشه و فلان ، که اینا همش حرف مفته ، اینا برای توجیه خودته ، نمیدونم دیگه بهت چی بگم که به خودت بیای ، بذار حداقل اندازه ی همین ۳۶ روز حرف برای زدن سر جلسه کنکور داشته باشی ، تو هر چقدر هم که صفر باشی میتونی توواین مدت باقی مونده از صفرترین حالت ممکن به ۳۵ ، ۴۰ در دروس عمومی و در یک کنکور نرمال به حداقل ۲۰ درصد در دروس تخصص برسی ، اون هم از صفرترین حالت ممکن . برو تخمین بزن ببین این درصدا بهت چه رتبه ایی میده ، بعد اون وقت باز هم میگی نمیتونم . دوست من ، دنیا منتظر نمیمونه که تو حالت خوب شه ، دنیا در جریانه ، اگه بایستی ، اگه نجنگید، با عرض تاسف ولی مُردی ، هممون خسته ایم ، هممون له ایم ، هممون داغونیم، هممون مشکل داریم، هممون حالمون یه وقتایی بده، فکر نکن فقط خودتی ولی باید بجنگیم ، نجنگیم مردیم ، آدمایی هستن همین الان، که باحال بدتر از حال تو، دارن تلاش میکنن برای آیندشون، خودشون رو توجیه نمیکنن، اگه برای آینده تلاش نکنی روزی میرسه که میبینی متعلق به گذشته ایی ، دنیا به آدمای بهانه جو ، هیچ احتیاجی نداره .اینقدر بی اعتماد به نفس نباش ، نذار بعد کنکور ، روزی که نتایج اعلام شد افرادی رو ببینی که تو همین مدت باقی مونده ، دقیقا زمانی که تو داشتی جا میزدی و خودت رو با حال بدت توجیه میکردی جنگیدن و به رتبه ای بهتر از تو رسیدن ، اون وقته که اعتماد به نفست فرو کش میکنه و تا آخر عمر این شخصیتی که الان برای خودت داری میسازی ، این اعتماد به نفس کمت باهات هست ، اگه آینده ات واقعا برات مهمه بخون این مدت رو ، اگه نه که هدف از دانشگاه رفتن ، اینه که یه رشته ایی بخونیم که دور هم خوش باشیم پس هیچی ، خودت رو اذیت نکن ، برو یه دانشگاه آزادی چیزی ثبت نام کن و استرس کنکور رو هم نکش

[lO_Ol]

عباس زنگارکی
نشد منو فالو کنید من ی چت باز کنم

[Sadegh Abbasian]

سلام رفیق؛
هیچ کسی تورو نمیتونه به اندازه من درک کنه!
من سال دهم دقییییقا مثل تو بودم، فقط بجاش من میخواستم ترک تحصیل کنم و شروع به یادگیری لینوکس و برنامه نویسی کنم...
ولی خب بعد از یه مدت طولانی که با پدر و مادرم حرف زدم به این نتیجه رسیدم که رفتن به دانشگاه و داشتن تحصیلات آکادمیک چقد خوبه، اونم توی یه دانشگاه تاپ!

+دوستای جدیدی پیدا میکنی که اوناهم به برنامه نویسی علاقه دارن
+خدمات بی نهایتی که به دانشجو ها میدن
+خوابگاه رو که دیگه نگم
+کانکشن زدن و نوشتن مقاله های علمی که میتونه باعث بشه اپلای کشور های مختلف رو بگیری
+اعتماد به نفست صعود میکنن
+آشنایی با اساتید کار درست و معروف
+خوندن کتابای خفن در کتابخونه
+ایجاد تیم و شروع پروژه های گروهی
+و در آخر شایدم عاشق شدن!!

نمیدونم دیگه خودت میدونی؛
فقط کسی روت اسلحه نگرفته که چیکار کنی یا نکنی،
همچی‌ دست خودته ولی بدون که خیلی کیف میده...

[خانوم لوبیا]

عباس زنگارکی
ینی نمیشه حلش کرد!