♡شهدا♡
-
زهرا بنده خدا 2 دانش آموزان آلاءreplied to زهرا بنده خدا 2 on آخرین ویرایش توسط زهرا بنده خدا 2 انجام شده
حضرت آقا:
شهادت پاداش تلاش بی وقفهی او در همه این سالیان بود:) -
زهرا بنده خدا 2 دانش آموزان آلاءreplied to زهرا بنده خدا 2 on آخرین ویرایش توسط زهرا بنده خدا 2 انجام شده
شهادت
نوش جانت...
ولی گاهگاهی به دل خستهی ما هم نظری:)
#حاجی -
این پست پاک شده!
-
سلام دوستان شبتون بخیر
برای گذاشتن پست ابتدا به عنوان تاپیک دقت کنید لطفا -
علی او را غسل می دهد و به فرزندانش یاد می دهد که آستین در دهان گریه کنند...ولی وقتی کبودی را می بیند دیگر تحمل نمی کند پیکر فاطمه را رها می کند سر بر دیوار گذاشته بلند بلند گریه می کند...
السلام علیک یا فاطمه الزهرا♡ -
آزادی انسان در آزادی از تعلقات انسانی است و آن آزادی که در غرب گویند ، قبول بندگی عادات و تعلقات است و عین اسارت و نه عجب که از خصوصیات اصلی دنیای امروز یکی هم این است که در الفاظ را " وارونه" به کار می برند؛ می گویند "آزادی " و مرادشان " اسارت " است، می گویند " عقل " و مرادشان " وهم " است . می گویند " انسان" و مرادشان " حیوان " است و می گویند " تکامل " و مرادشان " هبوط" است و می گویند " علم " و مرادشان " جهل" است و ... قس عل هذا
شهید آوینی'
-
این پست پاک شده!
-
زهرا بنده خدا 2 دانش آموزان آلاءreplied to زهرا بنده خدا on آخرین ویرایش توسط زهرا بنده خدا 2 انجام شدهاین پست پاک شده!
-
بیا دل به دریـا بزن شک نکن
سرانجام این رود مـرداب نیست(: -
-
@N-n-good (:
-
-
زهرا بنده خدا 2
حتما نشسته بود روبروی ضریح!
کودکش را نشانده بود روی پا . شاید دستی روی سرش کشید و برای عاقبت بخیریاش دعایی خواند .
صدای جیغ آمد و شلیک . .
دعایش مستجاب شد! -
-
لشکر بزرگ داعش به شهر اربیل عراق رسیده بود. استاندار اربیل با آمریکایی ها فرانسویها، انگلیسیها، عربستانیها و خیلی های دیگر تماس گرفت، اما آنها کمکش نکردند. آخر کار با مسئولان ایران تماس گرفت و از آنها کمک خواست. ایرانی ها فوری شماره ی سردار سلیمانی را به او دادند. حاج قاسم پشت تلفن به او گفت: « من فردا بعد از نماز صبح به کمک تان می آیم.»
فردا صبح، حاج قاسم با پنجاه نفر وارد اربیل شد. سریع به میدان جنگ رفت و فرماندهی سربازهای عراقی را به دست گرفت. بعد از چند ساعت داعشی ها عقبنشینی کردند. مدتی بعد یک فرمانده داعش دستگیر شد. از او پرسیدند: «شما که نزدیک بود ما را شکست بدهید، پس چرا عقب نشینی کردید؟» فرمانده داعشی گفت: «همین که فهمیدیم حاج قاسم به کمک شما آمده، روحیه ی سربازهای ما به هم ریخت و مجبور شدیم عقب نشینی کنیم.»... روحش شاد....بخشی از کتاب "عموقاسم" از مجموعه پنج جلدی قهرمانمن
-
زهرا بنده خدا 2 دانش آموزان آلاءreplied to زهرا بنده خدا on آخرین ویرایش توسط زهرا بنده خدا 2 انجام شده
رتبه ۴ کنکور شد، پزشکی شیراز. از دانشگاههای فرانسه و کانادا هم دعوت نامه داشت. میتونست بره دنبال تحصیل و بعدش هم درآمد بالا و یک زندگی راحت. حتی میتونست یه رنگ و لعاب مذهبی هم به کارش بده و توجیه کنه که میرم پزشک میشم و بعدش خدمت به مردم!اما چون امام گفته بود امروز اولویت با نهضت هست، به همه اینا پشت پا زد و موندن تو خط اول مبارزه با شاه رو، به فرانسه و پزشکی ترجیح داد...
-
این پست پاک شده!
-