هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
jahad_121
ایشالا که تیر میزنید و دبیر شیمی هم میشیدjahad_121 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
بستگی به اینکه بومی چند نفر بخواد داره و شرایط ازمون و.. این چیزا
مثلا پارسال بومی ما 1 نفر دبیر شیمی می خواست برای 4 تا شهرستان.
این طوری
یا اصلا دبیر زیست نمی خواست.خب جای دیگه یا شهر دیگه نمیشه دبیر شیمی شد ؟ فقط یه نفر ؟!
jahad_121 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
شیمی ها دیگه کاربردی و محض هم داره
که خب آینده تضمینی نداره و متاسفانه موافق نیستند که برم.
حالا فعلان میخونیم برای نهایی ها و تیر.
تمرکز مون باید روی اینا باشه.امیدوارم هر چی صلاحتونه همون بشه
-
Narges_
من اگر با مَن نباشم می شَوَم تنها ترین
کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین
من نمی دانم کی ام من ، لیک یک من در من است
آن که تکلیف مَنَش با من منِ، من ، روشن است
من اگر از من بپرسم ای من، ای همزاد من !
ای منِ غمگین من در لحظه های شاد من !
هرچه از من یا منِ من ، در منِ من دیده ای
مثل من وقتی که با من می شوی خندیده ای
هیچ کس با من ، چُنان من مردم آزاری نکرد
این منِ من هم نشست و مثل من کاری نکرد
ای منِ با من ، که بی من ، من تر از من می شوی
هرچه هم من من کنی ، حاشا شوی چون من قوی
من منِ من ، من منِ بی رنگ و بی تأثیر نیست
هیچ کس با من منِ من ، مثل من درگیر نیست
کیست این من ؟ این منِ با من زمن بیگانه تر
این منِ من من کنِ از من کمی دیوانه تر ؟
زیر باران من از من پر شدن دشوار نیست
ورنه من من کردنِ من ، از منِ من عار نیست
راستی ! این قدر من را از کجا آورده ام ،
بعد هر من بار دیگر من ، چرا آورده ام ؟
در دهان من نمی دانم چه شد افتاد من
مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من ! -
Hamid.s در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Narges_
من اگر با مَن نباشم می شَوَم تنها ترین
کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین
من نمی دانم کی ام من ، لیک یک من در من است
آن که تکلیف مَنَش با من منِ، من ، روشن است
من اگر از من بپرسم ای من، ای همزاد من !
ای منِ غمگین من در لحظه های شاد من !
هرچه از من یا منِ من ، در منِ من دیده ای
مثل من وقتی که با من می شوی خندیده ای
هیچ کس با من ، چُنان من مردم آزاری نکرد
این منِ من هم نشست و مثل من کاری نکرد
ای منِ با من ، که بی من ، من تر از من می شوی
هرچه هم من من کنی ، حاشا شوی چون من قوی
من منِ من ، من منِ بی رنگ و بی تأثیر نیست
هیچ کس با من منِ من ، مثل من درگیر نیست
کیست این من ؟ این منِ با من زمن بیگانه تر
این منِ من من کنِ از من کمی دیوانه تر ؟
زیر باران من از من پر شدن دشوار نیست
ورنه من من کردنِ من ، از منِ من عار نیست
راستی ! این قدر من را از کجا آورده ام ،
بعد هر من بار دیگر من ، چرا آورده ام ؟
در دهان من نمی دانم چه شد افتاد من
مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من !:))))))