منتظران ظهور
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۳:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۱۳:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۸ دی ۱۳۹۶، ۷:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بیا که بی تو...
بیا که بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح را صداقتی؛ که سحر به شبنم لطف تو بیدار می شود و صبح، به سلام تو از جا بر می خیزد.بیا که بی تو آینه ها، زنگار غربت گرفته اند.
هیچ کس حریم اطلسی ها را پاس نمی دارد و بر داغ لاله ها در هم نمی گذارد.
بیا که بی تو، قنوت شاخه ها، اجابتی جز غروب تلخ خزان ندارد.
-
نوشتهشده در ۱۸ دی ۱۳۹۶، ۸:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یا حُجّةُ اللّه علی خلقه!
هلا نگاه تو باران ترین باران ها
ببار بر در دل تبدار این بیابان هابگو که پنجره بر دوش، تا کجا آخر
سکوت و صبر تو و پرسش خیابان هاچه قدر این دل بر باد رفته ام خوانده است
تو را زحنجره زخمی نیستان ها (2) -
نوشتهشده در ۱۸ دی ۱۳۹۶، ۸:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده