سال دهم یادمه امتحان ترم زیست بود
شب امتحان اینجا تا ساعت ۴ صبح
من و اینفینیتی و معصومه و فرگل باهم از هر دری حرف زدیم
صبحش من قبل امتحان در حد یکی دوساعت کتابو نگاه کردم رفتم سرجلسه
شما از این کارا نکنید...
به دلم مونده یه خرابکاری بزرگ کنم
نه که آبروریزی و این چیزا نه
یه کاری که عجیب باشه من انجامش بدم
جیم زدن از مدرسه جزء نقشه های سال های اخیر بود با دوستای خودم
نیستن الان...
هععی