هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
خانوم لوبیا در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
- حالم یجوریه انگار یه بچه ی پنج سالم که خوردم زمین از دستام داره خون میاد زانوهام زخم شدن دارم داد میزنم که کمکم کنن ولی انگار همه رفتن،نیستن،انگار کسی نیست
خوب پاشو و ادامه بده منتظر کسی نباش
-
یادمه یه روز اینجا گفتم 《اینکه سختی هایی که میکشی قویترت میکنه اشتباهه بعضی سختی ها تحمل دوباره شون آدمو نابود میکنه》
اما الان نظرم عوض شده
اون سختی ها مثل یه واکسن میمونه بعدش که دوباره چنین سختی و دردی بهت رسید تحملش راحت تر میشه زودتر با شرایط سازگار میشی و زودتر تموم میشه و راحت تر مدیریت میشه
نسبت به کسی که برای اولین بار داره تجربه شون میکنهتودلی
-
خانوم لوبیا در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
- حالم یجوریه انگار یه بچه ی پنج سالم که خوردم زمین از دستام داره خون میاد زانوهام زخم شدن دارم داد میزنم که کمکم کنن ولی انگار همه رفتن،نیستن،انگار کسی نیست
کسی نیست انگار، خودت باید بلند بشی...