با سلام خدمت دوستان آلایی ✋. 🌹🌹🌹
این تاپیک رو ایجاد کردم تا دوستان هر مطلب زیبایی در رابطه با حاج قاسم دارند به مناسبت سالگرد شهادت ایشون در اینجا قرار بدن.
دوستان لطفاً توجه داشته باشند اینجا فضایی برای چت دو طرفه نیست و باید به قوانین آلا احترام گذاشت.
از همین حالا تصاویر ، متن های زیبا و ... درباره سردار پرافتخار رو در اینجا قرار بدید.
با تشکر
سلام آلایی های عزیز
تو این تاپیک تصمیم دارم هرکس که علاقه مند هست قرآن رو ختم کنیم به اینصورت که هر روز ۳ صفحه قرآن بخونیم حالا هر کسی که خواست میتونه اون ۳ صفحه رو تو یه تایم بخونه و یا مثلا یه صفحه اول صبح یه صفحه بعد از ظهر و یه صفحه تو شب
اگر آقایونی هستن که علاقه مندن تلاوت کنن اون ۳ صفحه رو تو همون روز که قراره صفحات مربوط رو میخوام بزارم تلاوت کنه و شب یا بعد از ظهر بارگزاری کنه قرار نیست حتما صوتی باشه همینکه بتونین روان و سلیس بخونین کافیه
دوستانی که قرآن خوندن براشون سخته میتونن از اپلیکیشن هایی مثل ایران صدا کمک بگیرن
دانش آموزانی که علاقه مندن این چالش رو شرکت کنن اعلام حضور کنن ولی واقعا به قولی مرد عمل باشن
من نخواستم هر روز یه جز باشه چون ممکنه دانش آموزی کاری یا کلاسی داشته باشه قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود اگر انشالله آماده بودین میتونیم انشالله تا ۶ماه یه دور قرآن رو بخونیم
من سعی میکنم انشالله صبح عکس اون سه صفحه رو بارگزاری کنم و یا اون صفحاتی که قراره قرائت بشه اعلام کنم
khetabehaye-delneshin.jpeg.jpg
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
با عرض سلام خدمت همه شما بزرگواران
ان شاء الله همیشه زیر سایه پدر و مادرتون سلامت وسربلند باشید.🌹
ای شاه نجف فدای لطف و كرمت🌷
جانم به فدای چارگوش حرمت🌷
بیایید اینجا با مولا امیر المومنین علی علیه
السلام حرف بزنیم بهشون سلام بدیم.
به فرموده پیامبر پدرمان هستند.
پدر خیلی دلسوزه. ❤️
ان شاء الله فرموده هایی از حضرت
و از ویژگی ها و صفاتی از ایشان رو اینجا می تونیم قرار دهیم. 🌷
Screenshot_۲۰۲۴۰۵۰۵_۱۳۲۲۴۰.jpg
اي كه گفتي فمَن يَمُت يَرَني جان فداي كلام دلجويت❤️
كاش روزي هزار مرتبه من مُردمي تا ببينمي رويت❤️
Screenshot_۲۰۲۴۰۵۰۵_۱۳۴۰۵۶.jpg
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا @ریاضیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@رتبه-های-انجمن-آلاء
تنها هدفم از این کار بازگشت مجدد به خدا هست. کسی که همیشه بهم توجه داشته حتی زمانی که من ازش غافل بودم.
قبول دارم ممکن هست به خاطر مشغله های ذهنی که مدت ها هست تمام وجودم رو درگیر کرده، خدا رو فراموش کرده باشم. سنگینی این روز های روحم هم به خاطر کمرنگ تر شدن حضورش در زندگیم هست.
البته این من بودم که عامل تمام این اتفاقات هست وگرنه تو هیچوقت من رو رها نمیکنی. چه جاهایی که من رو از قعر چاه بیرون کشیدی و من هم مثل همیشه شرمسار از اینکه چرا به کسی که انقدر بهم علاقه داره، بی توجهی میکنم.
به خودم اومدم و دیدم چقدر ازت فاصله گرفتم. روحم، روانم و جسمم بهت عادت کرده بوده، زندگیم با حضورت رنگین بود، سخنی ها قابل تحمل بود چون تو کنارم بودی.
از امشب دوباره میشم همون صبا گذشته. هر شب باهات صحبت میکنم بلکه دوباره به سمتم برگردی. بین جمعیتی انبوه از دغدغه های زندگی میترسم تو رو گم کنم. پس مثل یک مادری که توی شلوغی کودک نوپا رو در آغوش میگیره، دوباره من رو در آغوشت بگیر... ولی انقدر محکم که نتونم فرار کنم.
ما که روزی پروانه می شویم، بگذار روزگار هرچقدر میخواهد پیله کند. 🦋
خب سلام به همگی
همونطور که میدونید همون قدر که یه موزیک خوب میتونه آرامش بخش باشه که مضمون اون بتونه روح ما رو تسکین بده و چه مضمونی بهتر از توسل به اعمه و معصومین اما متاسفانه تو انجمن جا واسه یه همچین تاپیکی خالی بود و گفتم شاید بتونم با زدن یه همچین تاپیکی فرهنگی ایرانی اسلامی همراه با توسل به اعمه رو توی این فضای درسی رونق بدیم تا شاید کنی بتونیم به این فضا رنگ و بوی معنویت بیشتری ببخشیم
با تشکر از همه ی دوستان الایی من🙏🙏🌷🌷
سلام دوستان
فکر کردم شاید جای یه همچین تاپیکی خالی باشه،اینجا هرکس که به سیدالشهدا ارادت داره میتونه عکس بذاره🤗
بهتره قبل از هرچیزی چندتا نکته رو برای شما دوست عزیز متذکر بشم:
1️⃣اینجا جای بحث و جدل نیست،بحث در مورد اختلافات دینی مذهبیتون رو بذارید برای پیوی هاتون
2️⃣این تاپیک تسلی برای دل های غمگین و شکسته ی خیلی هاست که روی زمین جز اباعبدالله پناه دیگه ای ندارند💔
3️⃣ میوه ی دل بانوی دوعالم همیشه پذیرای میهمانان خودش بوده،مهم نیست که چقدر ازش فاصله داری..همین اینکه الان اینجایی یعنی عشقش رو تو دلت داری
گر در یمنى چو با منى پیش منى ور پیش منى چو بى منى در یمنى
4️⃣از بی احترامی و توهین به عقاید هرشخصی به شدت خودداری کنید که در این صورت به @ادمین گزارش داده میشه
5️⃣اسپم آزاد
و در آخر،ما هرچقدر هم که بد باشیم و نقص و ایراد داشته باشیم اباعبدالله ما رو میپذیرند و اشتباهاتمون رو اصلاح میکنند...پس ناامید نباش⚘
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
بِسمِ رَبِّالشُهَداءِوَالصِدّیقین
سلام به سرور و سالار همه شهدا امام حسین علیهالسلام و یاران باوفاشون و سلام به سردار پرافتخار امت اسلام حاج قاسم عزیز...
سلام ✋🏻😃
راستش حس کردم جای شهدا تو زندگیامون داره کم رنگ میشه بارا همین😉این تاپیک زدم به یادشون باشیم🌷و سععییی کنیم خودمون بهشون نزدیک کنیم و حتی یه ذره هم که شده از معرفت و ایمانشون درس بگیریم🌹
انشاءالله اون دنیا جلوشون سرافکنده نباشیم😢
اینجا میتونید عکس و متن و خاطره و خلاصه هرچیزی راجعبه شهدا بزارید و از رفقای شهیدتون و کمکهایی که تو زندگی بهتون کردن بگید🙂
سلام بر آنهایی که
رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند💐
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند😢
تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم😔
🌷شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم🌷
عکس-نوشته-شهدا-برای-پروفایل-10.jpg
img_20200213_203012_806.jpg
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
سلام دیدم خیلی تایپک هست درمورد شهدا وامام زمان و.... اما درمورد دلیل تمام اینا تایپکی نیست(بود اما قفل شده بود یاام اونطوری که مد نظر من بود، نبود)
اگه کلیپی به دلتون نشسته ، اگه متنی دوست داشتید که زندگیتون ، قلبتون باهاش آروم گرفته عکسی دیدید که آرومتون کرده و دوستش داشتید به اشتراک بگذارید تا ماهم استفاده کنیم 🌹
@دانش-آموزان-آلاء
Yegane Dehqan💞
@N-n-good 🌷
زهرا بنده خدا 🌺
مهشید حسن زاده 0 🌼
مریم آیدی توام برام نیومد خودت بیا😑 💓
سلام دوستان عزیز الایی
امیدوارم حالتون عالی باشه
نماز روزه هاتونم قبول باشه💚
این تاپیک رو زدم تا هرشب قبل خواب بیایم اینجا درحد ۲ دقیقه فوقش ۵ دقیقه وقت بذاریم و بخاطر اتفاقای اونروز شکرگزاری کنیم
برای هرچیزی ممکنه تو یه روز براتون هیچ اتفاق مثبتی از دید خودتون نیوفتاده باشه براتون ولی همیشه چیزایی هست که واسش شکرگزار باشیم...
شکرگزاری توی تمام ادیان مطرح شده برای وسیله ای جهت رسیدن به سعادت و آرامش 🌱
اگر دوست ندارین واضح اتفاقات رو بنویسین اینجا میتونین کد بذارین برای خودتون
مثلا یک اتفاقی رو با کد ۴ مشخص میکنید
یا هرکدی که تو ذهن خودتونه
و شب میگین خدایا بخاطر کد ۴ ازت ممنونم😂
مهم شکرگزاریه
اینکه گفتم اینجا بگیمم برای اینه که یادمون بمونه
امیدوارم موفق و سلامت باشین💚🌱
@دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @بچه-های-همخوانی @تجربیا @انسانیا @ریاضیا
دوستاتون رو منشن کنید
سلام
وقت همگی بخیر🌹
ان شاء الله زیر سایه لطف و رحمت خداوند و کتاب نورانی قرآن کریم و درسلامت باشید🌷
عذر میخوام که وقتتون رو می گیرم
خواهش میکنم مطالب که درادامه هست برسی کنید 🙏🏻
اگر که خداوند توفیق بدهد قرار است اینجا هر روز تفسیر 1 ایه از ایات قرآن رو گوش بدیم
و بهتر بگم هم گوش بدیم و هم ببینم
که به این صورت است که جلسات تفسیر حجت الاسلام قرائتی رو دنبال می کنیم.
که به صورت تصویری است در اپارات.
که لینکش قرار میگرد و مدت زمان ان به همراه ایه و معنی ان ایه ای که قرار هست اون روز تفسیرش رو دنبال کنیم.🌸
در مقدمه تفسیر المیزان آمده است:
روایت هایی از پیامبر(ص) و ائمّه اهل بیت(ع) در این خصوص، وارد شده است، مانند این فرمایش آنان که: «قرآن، ظاهری دارد و باطنی، و باطن آن هم باطنی دارد، تا هفت باطن» یا «تا هفتاد باطن».🌸
🌷وقال النبی(ص): «إنَّ لِلقُرآنِ ظَهراً وبَطناً، ولِبَطنِهِ بَطنٌ إلی سَبعَةِ أبطُنٍ» و ورد «سَبعینَ» و «سَبعَ مِائَةٍ» و «سَبعینَ ألفٍ» و غَیرُ ذلک.[۶]
پیامبر(ص) فرمود: «قرآن ظاهر و باطنی دارد، و باطن آن هم باطنی دارد، تا هفت باطن». و «هفتاد باطن» و «هفتصد باطن» و «هفتاد هزار باطن» و جز اینها روایت شده است.
(جامع الأسرار ومنبع الأنوار، ص ۵۳۰.)
🌹
امام على عليه السلام :
إنَّ أحسَنَ القَصصِ و أبلَغَ المَوعِظَةِ و أنفَعَ التَّذكُّرِ كتابُ اللّه ِ جلَّ و عَزَّ .
بهترين داستان و رساترين اندرز و سودمندترين پند، كتاب خداوند عزّ و جلّ است.🌷
( الكافي : ۸/۱۷۵/۱۹۴)
🌷
اميرمومنان علي(ع) مي فرمايد:
«و هذا القرآن انما هو خط مسطور بين الدفتين، لاينطق بلسان و لابدمن ترجمان و انما ينطق عنه الرجال...»
🌸اين قرآن نوشته ها و سطرهايي است كه بين دو جلد قرار دارد. با زبان سخن نمي گويد بلكه بايد افرادي نوشته ها و آياتش را معنا كنند.🌷
سپس براي تفسير و ترجمان قرآن مي فرمايد:
«فنحن احق الناس به.» (5)
ما براي تفسير و ترجمه قرآن سزاوارترين مردم هستيم.🌹
«قال علي (ع): انا القرآن الناطق.» (6)
حضرت علي(ع) فرمود: من قرآن ناطق هستم.🌹
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @فارغ-التحصیلان-آلاء
@تجربیا @ریاضیا @رتبه-های-انجمن-آلاء
هرکس امکانش رو دارد همراهی کند که هر روز تفسیر 1 ایه رو و جلسه تفسیرش رو ببینم
🙏🏻
درپناه حق 🌷
سلام رفقای گل
چطورین؟ حالتون خوبه؟
روبراهین؟
خب میخام یه پیشنهادی بدم
امروز تا محرم 40 روز مونده
هر کی موافقه و دوست داره وارد چله شه و به مدت چهل روز زیارت عاشورا بخونیم.
صوتشم گوش بدین کافیه
Your browser does not support the audio element.
nody-دانلود-زیارت-عاشورا-صوتی-فرهمند-1629226946.jpg
خب هر کی پایس یاعلی
و اینکه خواهشا هر روز که خوندید یه تیک اینجا بزنید که خوندید
@دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء تجربی @انسانیا ریاضی فیزیک @ریاضیا @دهم @یازدهم @دوازدهم @راه-ابریشم-پرو-فیزیک-کازرانیان @راه-ابریشم-پرو-ادبیات @راه-ابریشم-پرو-دینی @راه-ابریشم-پرو-ریاضی-تجربی @راه-ابریشم-پرو-ریاضیات-ریاضی @راه-ابریشم-پرو-زبان @راه-ابریشم-پرو-زیست @راه-ابریشم-پرو-شیمی
سلام
تولد داریم چ تولدی! 🙂
سه روز مونده تا شروع هفته وحدت ! این تاپیک برای جشن تولد خاتم انبیا پیامبر مهربانی ها حضرت محمد (صلی علیه آله) ایجاد شد ... 🙂
از تمامی دوستان آلایی دعوت میکنم تا اینجا بتونن گوشه ای از شادی خودشون رو ابراز کنند و با متون،اشعار،عکس نوشته !و... بامن همکاری کنند تا ی جشن تولد هرچند کوچیک اما بزرگ برای سید انبیا بگیریم 🙂
🎂 🎂 🎂 🎂 💓 ♥ 💝 ❤ 💖 💕
Happy Birthday
Joyeux anniversaire
Ad günün mübarək
Alles Gute zum Geburtstag
تولدت مبارک ....
عيد ميلاد سعيد
יום הולדת שמח
@بچه-های-کنکور-تجربی-1400
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
@تجربیا
@انسانیا
M.an
sohrab
romisa
@ریاضیا
@R-Nil-par
🌸 سلام خدمته همهی دوستان عزیز
این تاپیک زده شده برای مطالبی که همهمون میدونیمش و نیاز به تلنگر داریم.
هر جمعه سعی میکنم؛ متن کوتاهی رو قرار بدم و از دوستای عزیزم خواهش میکنم فقط دقایق کوتاهی رو به خوندش اختصاص بدن.
مطالبی که پتانسیل رسیدن به یه عشق🌹 قشنگ رو برای همهمون به ارمغان میاره.
من حاضرم همه جوره تضمین کنم که این مطالب آتش زیر خاکستر وجدانمون رو بیدار میکنه و شاید فرجی شد و ماهم شدیم جز یاران آقا(البته که همهی شما بزرگواران از بهتریناید برای آقا و من خودم رو میگم).
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دوازدهم
@یازدهم
@دهم
@تجربیا
@انسانیا
@ریاضیا
@ادمین
@همیار
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@خیرین-کوچک-دریا-دل
@گرامریست-های-آلاء
@دانش-آموزان-آلاء
@المپیادیا
@بچه-های-تجربی-راه-ابریشم
@بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم
سلام دوستان عزیزم
به مناسبت بزرگترین عید مسلمانان از همتون میخوام بیاید و حتی شده یک مرتبه صلوات خاصهی امام علی(ع) رو بخونیم و ثوابش رو هدیه کنیم یه ظهور فرزندشون.
این صلوات به گفتهی خود امام علی(ع) ثوابی همپایه نماز داره.
هر عزیزی که خوندش به هر تعدادی اعلام کنه تا در آخرش جمعش بزنیم.
ممنون از حضورتون🌸 🌸 🌸
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ أَخِي نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّهِ وَ صَفِيِّهِ وَ وَزِيرِهِ، وَ مُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ، وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ، وَ بابِ حِكْمَتِهِ، وَ النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ، وَ الدَّاعِي إِلَىٰ شَرِيعَتِهِ، وَ خَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ، وَ مُفَرِّجِ الْكَُرَْبِ عَنْ وَجْهِهِ، قاصِمِ الْكَفَرَةِ، وَ مُرْغِمِ الْفَجَرَةِ، الَّذِي جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِيِّكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَىٰ. اللّٰهُمَّ وَ الِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، وَ الْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِياءِ أَنْبِيائِكَ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ.
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دوازدهم
@یازدهم
@دهم
@تجربیا
@انسانیا
@ریاضیا
@ادمین
@همیار
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@خیرین-کوچک-دریا-دل
@گرامریست-های-آلاء
@دانش-آموزان-آلاء
@المپیادیا
@بچه-های-تجربی-راه-ابریشم
@بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم
@بچه-های-کنکور-تجربی-1400
@بچه-های-کنکور-ریاضی-1400
♡شهدا♡
-
وقتی کار فرهنگی را شروع میکنیم
با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم...#شهیدمصطفیصدرزاده
-
زهرا بنده خدا 2replied to زهرا بنده خدا 2 on آخرین ویرایش توسط زهرا بنده خدا 2 انجام شده
سخته...
خیلی سخت...
وقتی میبینی قبول مسئولیت و تو چشم بودنه
از اون برا خدا بودنت کم میکنه....
از چیزی که خودتو کشتی برای به دست آوردنش... آبروتو گذاشتی وسط...
و حالا ممکنه چیزای دیگه چشمتو بگیره...
چشم و قلبی که هنوز خیلی چیزا رو یاد نگرفته...
مجبوری به عنوان عضو عادی فعالیتتو داشته باشی
و سعی کنی تا جایی که میتونی باشی...
نمیدونم چی شد که یهو امشب اون حس مسخره اومد سراغم...
جلسهای که همهی بچه ها دبیر و مسئول بودن و من تنها عضو عادی...
همون اولش یه کم حس خفن بودن بهم دست داد...نمیدونم چرا و چی شد...
ولی موندم و جمعبندیا رو انجام دادیم و قرار شد فردا نتایج رو به مسئول جدیدمون که از قضا خیلی ادم خوب و دوست داشتنیه اعلام کنن...
زهرا گفت کی اون تایم بیکاره که باهام بیاد؟
(دوست داشت خودش بره ولی گفت شاید بقیه هم دوست داشته باشن بیان، یه تعارف کرد..)
من بیکارم اون تایم ولی یه لحظه حس کردم نباید برم...
چون نتایج که گرفته شده بود!
چرا باید میرفتم؟!
فقط اینکه بهش بگم منم هستم؟...
خیلی سخت بود پا رو دلم گذاشتنه ...
سخت تر اینکه من عاشق آدمایی با اون شخصیت هستم...
به شدت مسئولیت پذیر و همراه...
و مودب و پیگیرِ انجام وظیفهاش...
خیلی حس و انرژی خوبی بهم میدن...
اون حال خوب شاید هفتمو بسازه!
ولی نباید میرفتم...
بعد از طرح ولایت که برگشتم و یه تایمی از همه چی فاصله گرفتم تا بدونم چیکار باید کنم...
تصمیم بر این شد که باشم ولی نه برای دیده شدن...
قبلا هم سعیم همین بود...
ولی توچشم بودم...دوست نداشتم الان باشم...
و الانه که معنی حرف این شهید رو درک میکنم...
بعد از۴ترم...
تهش میگن که
وقتی که کارتان میگیرد و دورتان شلوغ میشود.تازه اول مبارزه است،شیطان به سراغتان میآید...و منی که امشب چقدر یهویی خورد تو ذوقم...
شکر...به موقع بود...از اول امشب
از ظهر!
دیگه اون آدم قبلیه نبودم...
و حقم بود که اینجوری شه...
امیدوارم که این دوری کردنا برای خودش باشه نه چیز دیگه...امیدوارم حرفایی که یهو از زبونم در میاد حرفایی نباشن که دل بخواییه...
و این خیلی سختهه....
امشب با تک تک سلولام لمسش کردم...
#تودلی... -
خاک خونین شلمچه، کربلای شهدا شد
دل و جون عاشقا فدای راه نینوا شد -
شهید بروجعلی شکری
https://www.aparat.com/v/M2bpy
به یادشهدا که برای
کشور عزیزمان ایران️
که ما نبودیم و انها از همه چیزشان برای نسل های قبل از ما و ما و بعد از ما گذشتند.
انهایی که استوار در راه اسلام
مثل ارباب سیدشهدا ابا عبدالله الحسین
شهید شدند تا زیر بار زلت نرویم.اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
8 سال جنگ تحمیلی 8 سال مقاوت
درجنگی که 80 کشور حامی صدام بودند درجنگ با کشورمان@دانش-آموزان-آلاء
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@ریاضیا @تجربیا -
خودتون رو از نزدیک ندیدم
ولی دور و بریاتون رو چرا...
برداشتم از دولت
تلاشِ مجاهدانه بود...و دولت مردمی ای که میگفتن...(برعکسِ یه نهادِ دیگه که مرده خوب به ما محل نمیداد)
آقای بهادری جهرمی...
وقتی با تمام وجود و با عصبانیت تمام
یه بچه دانشجویی که خیلیا بهش اهمیت نمیدن و آدم حسابش نمیکنن
از مشکلات اقتصادی گفتیم
از اوضاع بد مردم
از نبود و کمبود خیلی چیزا...
یه جاهایی به جای مطالبه
داد و فریاد و یقه گیری بود...
ایشون در کمال آرامش باهامون صحبت کردن...
جدای از گوش شنواشون و توضیحاتی که برای سوالامون دادن
یه جملهشون این بود:
بچه ها...
من اگر میخواستم میتونستم جوری صحبت کنم که نفهمید چی میگم(اینو کاملا درک میکردیم...مثل همون آقاهه که در جواب تمام سوالات چرت و پرت میگفت...)
ولی اومدم که حرفاتونو بشنوم...توضیحاتی که راجع به وضعیت اقتصادی دادن و هدف دولت برا ۸سال که طبق آمارا
خوب پیش رفته بود...
گفت شماهم دعا کنید...
دعا کردیم آقای بهادری جهرمی...
برخوردی با بقیه نداشتم
ولی شما هم نماد مردمی بودنید برای من...
نمیدونم...شاید هم اشتباه برداشت کردم...
ولی تو اون یه ساعت جز این چیزی احساس نکردم... -
ای مرد، در میانهی
میدان چه میکنی؟
در لابهلای جنگل و
باران چه می کنی؟
میز ریاست تو
چه کم داشت از رفاه؟...
در ورزقان و در مه
و بوران چه میکنی؟
دل کنده از اوامر و
دستور و پایتخت...
در نقطههای مرزی
ایران چه میکنی؟
ای هفت روز هفته،
به فکر ضعیفها.
همشانه ی فقیر و
ضعیفان چه میکنی؟
تهران اگر که شهر و
مقرّ ریاست است
پس در میان ایل و
دهستان چه میکنی؟...( : -
تو در جنگلهای ورزقان، در نقطه صفر مرزی چه کار میکنی مرد؟
صندلی نهاد ریاست جمهوری خار داشت که پشت آن ننشستی تا این شب عیدی، پیام تبریک برای این و آن ارسال کنی؟
میخواستی مثلا بگویی مردمی هستی؟
خب سوار تویوتا لندکروز ضدگلوله میشدی و چند نفر آدم را پیدا میکردی و از بینشان ردی میشدی و صدای شاتر دوربینها و تمام.
به جهنم که پیرمرد روستای دیزج ملک از زمان رضاخان تا الان، یک فرماندار را از هم نزدیک ندیده.
به جهنم که روستای کهنهلو به ورزقان یک جاده درست و حسابی ندارد.
به جهنم که روستای کیغول یک درمانگاه ندارد و همین ماه پیش زن جوانی، قبل از رسیدن به زایشگاه شهرستان، بچهاش سقط شد.
اقلا یک جای نزدیک با دسترسی هموار میرفتی سید!
عدل رفتی سراغ نقطهای که کل مملکت بسیج شدهاند برای پیدا کردنت؟
انصافت را شکر.
میگویند آنجا باران گرفته.
زیر باران دعا مستجاب است.
دعا کن برای خودت
دعا کن برای ما؛
پیرمرد روستای کهنهلو را که یادت نرفته؟
همان که هنوز یک فرماندار را هم از نزدیک ندیده؟
دعا کن سید! -
@Znbs در ♡شهدا♡ گفته است:
میگم حاجی...
اون موقعی که زنده بودین که نمیدونستید
ولی الان میدونید و بازم میگم براتون...
چند سال پیش...
وقتی که اومدیم اینجا از انتخابات بگیم...
بچه خطاب شدیم و کسایی که سنشون قد نمیده از این حرفا بزنن( :
کسایی که بهتر بود برن سرشونو بندازن رو کتاباشون و کاری به این چیزا نداشته باشن...
بگذریم...
گفتن قانون انجمن اجازهی تبلیغ نمیده...
میدونستیم...
نه عکسی از شما گذاشتیم نه حرفی نه اسمی...
همه سانسور شده و گلچین شده بود...
نگفتیم به شما رای بدن
چون آوردن اسم و عکس و رسمتون ممنوع بود
( :
ولی الان...شهیدی و جای این عکس اینجا خالی بود...
اما
حاجی...
من رئیسی صداتون میکردم...
بعد از شهادتون هیچ صحبتی نکرده بودم...
تا اینکه یه نفر گفت:
"حاجیشون مرده"
و چه اسمی قشنگ تر از این؟...
خواستم باهاتون حرف بزنم
دیگه نمیگم رئیسی( :
شما همون حاجیِ شهیدِ مایی...
دومین کسی که تو عمرم حاجی صداش زدم...
اول حاج بابا قاسمم
و الان شما( :
مبارکتون باشه...
حلالمون کنید... -
به کارگر خسته گفت آیا به شما نهار دادهاند؟ مسخرهاش کردند...
در دیدار با کودکان بهزیستی گفت پشتیها را جمع کنید، مسخرهاش کردند...گفت اگر بخواهید برای رد شدن از بین جمعیت مردم سریع رانندگی کنید و جان مردم را به خطر بیاندازید خودم پشت فرمان مینشینم،
مسخرهاش کردند...گفت اگر لازم باشد ده بار به یک استان سفر میکنم تا مشکل مردم حل شود، مسخرهاش کردند...
گفت کشور را به سمت پیشرفت میبریم گفتند ۶ کلاس سواد داری...
حرف زد مسخره کردند
راه رفت مسخره کردند
سفر استانی رفت مسخره کردندآخر هم در همین سفرهای استانی در یک نقطه دورافتاده بیش از ۱۲ ساعت دنبال پیکرش گشتند.
انسان بزرگ با رفتنش دیگران را شرمنده میکند
️چه زیبا گفت استاد پناهیان: خیلیها در تشییع پیکر او برای عذرخواهی میآیند( :
-
میگم حاجی...
تابستون درخواست کردیم که دعوتتون کنن بیاید حرفای دلمونو بزنیم...
گفتن وقت ندارید...
ما که نمیدونستیم وقت نداشتن یعنی چی...
نمیدونم اصلا بهتون گفتن
یا به واسطهی نزدیکیای که بهتون داشتن خودشون میدونستن...
هر چی بود نشد که بیاید...
قرار بود هفتهی دیگه بیاید شهری که دانشجو ام
( :
بازدید از معدن...
شایدم دیدار مردمی...
نمیدونم...
ولی بازم نشد که بیاید( :
یعنی الان میتونیم از شما هم درخواست داشته باشیم؟..
حاجی ما عادت نداریم به این چیزا...
هنوز باورم نشده که دیگه نیستید...
برا ما رئیس جمهور یکی بود مثل صبح جمعه بیدار شدن و با خندهی مسخرهاش اسکلمون کردن...
ما بچه مذهبیا هم که یا میخواستیم توسط این و اون خوب دیده شیم
یا فک میکردیم باید از روی تنبلی بی خیال مسئولیتا شد تا گمنام بود...تا مبادا ریا بشه...تا نکنه تشویق مردم سر ذوقمون بیاره و هدفمون یادمون بره...
فک میکردیم واقعا
شهدا رو از آخر مجلس میچینن...
ولی اشتباه میکردیم...
این دفعه:
ما منتظران صف آخر بودیم
از اول مجلس شهدا را چیدند...
برام الگو شدین
تا بدونم باید تو صحنه بود و اهل ریا نبود...
باید تو سختیا خوب موند...
باید بود...باید شد... -
-
ساعت ۷ صبح
رفتم اتاق همکلاسیم
من: امروز کلاس داریم دیگه؟(تایم کلاسا به هم خورده بود نمیدونستم چی به چی شده)
اون درحالی که داشت اماده میشد: نمیدونم،فک کنم آره،ولی عزای عمومی اعلام کردن
من:چرا؟.....(نمیخواستم اونی که حدس زدمرو بشنوم..)
اون: هومممم...آقای رئیسی....
فوت شدن
من:
زل زده بودم بهش و چند ثانیه فقط نگاش میکردم...
هم اتاقیاش:خوبی؟
من: آره خوبم...
فلانی مطمئنی؟
اون: آره دیگه...اعلام کردن...
من: آها،مرسی...
مانتو رنگ روشنمو عوض کردم و آماده شدیم و رفتم دانشگاه...
بچه ها تو اتوبوس:
اکثریت: گناه داشت و این حرفا
یه عده: به درک(از قیافههاشون این برداشت میشد)
رفتیم سرکلاس
استاد حشره شناسی: فلان بیماری ممکنه تو ایرانم اپیدمی بشه
اتفاقه دیگه
میفته
مثل هلیکوپتر که خورد تو کوه
من:
کلاس هماتولوژی:
استاد: حادثهی ناگوار...
ما:سکوت...اما دوستام!
حرفایی میزدن که ...
نه اینکه بگم نباید کسی چیزی بگه...اصلا...
ولی از آدمی با اون مدل پوشش و ادعا
انتظار این چیزا رو نداشتم...
اتفاقا همون روز هم پشت سر هم کلاس داشتیم
بدون استراحتی که به چشم بیاد...
مجبور بودم تحملشون کنم...
برعکس...پسرای کلاسمون که کاری به هیچ چیزی ندارن:
سراینکه چرا اون یکی گفته مرد و نگفت فوت شد بحث داشتن
اون یکی با مظلومیت: اخه چی بگم؟...همون منظورم بود...(از روی لج نگفت مردن...اصطلاحش همین بود...)
بعد از آزمایشگاه
روپوشمو تا زدم و چادرمو برداشتم و از جو دوستام زدم بیرون...بلکه نفس بکشم...
دوست داشتم تو دانشگاه جیغ بزنم...
از بودن با آدمایی که ادعا داشتن...
جوری عصبی بودم که دستام میلرزید(این اتفاق برای من نادره...)
نمیتونستم صفِ نیم ساعتهی سلف رو تحمل کنم...
بیرون نشستم...
پیام دادم بچه ها که برا میز تسلیت کمک میخواید؟
گفتن نه...
زهرا اومد
گفتیم بریم سر بزنیم ببینیم کاری ازمون بر میاد کمک کنیم
تو راه
اینقد عصبی بودم که اصلا برام مهم نبود کی دورمه و کی از اونجا رد میشه و کی چه جوری نگاه میکنه!
با صدای بلند اتفاقات رو تعریف میکردم(اینم تو دانشگاه برام قفل بود...)
با صدای بلند میگفتم میخوام برم پشت اون میز
هرکی هرچی میخواد بگه بگه! برام مهم نیست!
رفتیم
کمک نمیخواستن
نشستیم رو نیمکتی که همون نزدیکی بود
محدثه هم اومد
بازم داشتم غر میزدم
من: من دیگه سر اون کلاس کوفتی نمیرم
اگه برمم با این دوستام حرفی ندارم!!!
میرم با پسرااا
محدثه: زهرا اروم باش...
همون موقع پیام تسلیت رو از طرف هیئت دانشجوییمون گذاشتم گروه دانشگاه(کل بچه های دانشگاه هستن)
زیاد برام مهم نبود که الان چه عکس العملی قراره داشته باشن...(بگذریم از مصلحت طلبیِ مسئول هیئت که به هردلیلی اون پیام رو لایک نکرد...)
رفتیم سلف
یه عده زل زده بودن بهم و تمام مسیر رفتنمو نگاه میکردن
من:؟!
یکی از دوستای همکلاسیم:
من:️
نمیتونستم اونجا وایسم...
عصبی بودم...از خودم که با این ادمای پر مدعا میگشتم...
(از همونایی که گول چادر پوشیدنشونو خورده بودم...
همونایی که باد هوان و هرجا سود داشته باشه حاضرن..)
به محدثه گفتم غذامو بگیره ببرم خوابگاه...
بیرون نشستم و نماینده کلاسمون که از صبح #احترام به عقاید رو جار زده بود:ناهار خوردی؟
من: گفتم بچه ها بگیرن میبرم خوابگاه
و سرمو انداختم پایین که دیگه چیزی نگه...
و حس و حالم از تو چشام خونده نشه...شب که اومدم خوابگاه و داشتم برا بچه ها تعریف میکردم
صدام بغض میشد و میلرزید ولی نمیخواستم گریه کنم...
نفس عمیق میکشیدم و ادامه میدادم...
اونا قبلش داشتن زار میزدن...
کیا؟
محدثه ای که چادری نیست...
اون یکی که مدعی نیست...
یه مدت تحمل همکلاسیام برام سخت بود...
چون ادعای احترام به عقاید دارن!
چیزی که این ۲سال بوده
همیشه احترامِ یک طرفهی من بوده...
به این نتیجه رسیدم که مجبور نیستم همیشه باهاشون باشم...
میدونید!
تمام حرفا و توهینایی که نماینده کلاسمون کرد
برام قابل هضمه! چون اون خداهم قبول نداره!
ولی شما چه جوری اینجوریاید؟!
چه جوری اینقد مصلحت طلبید؟!
شهید سلیمانی رو قبول دارید
ولی میترسید بگید؟!
ولی پاش برسه مسخره هم میکنید؟!
میترسید بقیه چیزی بگن؟
اینقد مهمه؟... -
حاج حسین یکتا میگفت:
وقتی سنگی رو میندازی داخل دریا مثل دل بستن به دنیاست، ولی وقتی میخوای سنگ رو از ته دریا در بیاری مثل دل کندن از دنیاست.بچهها! یه جوری زندگی کنید که دمِ آخری به غلط کردن نیفتید؛ من توی جبهه وقتی شب عملیات تیر خوردم و لحظات آخرم رو داشتم میدیدم، چنان دست و پا میزدم که زمین از جون کندنِ من مثل چاله شده بود و اونجا فقط یه چیزی به خدا میگفتم؛ از ته دلم فریاد میزدم که:
خدایا غلط کردم که گناه کردم! -
0f1eadcb03725a02799322be3e3748fc25496809-144p.mp4
شهید مهدی باکری
شادی روحشون یک صلوات بفرستید -
داغ ابراهیم بر دل ماند و اسماعیل رفت
یکخبر ، تسکینِاین درد است:
"اسرائیل رفت!" -
امام حسین؟
اوم...
محرما شاید به زور...یه اشکی میریختیم واسه تشنگیشون...
هرچند یه چندسالی پناهم تو بی پناهیا بودن ولی منِ کم چی میدونستم از شما؟...
هیچ...
مرداد پارسال...
بعد از پایان کلاسا
شب
با فاطمه صحبت میکردیم
فاطمه: فیلمایی که فلانی از نجف فرستاده رو دیدی؟
من: نه!مگه چیزیم فرستاده؟
فاطمه: آره بیا ببینیم ؛خادمه اونجا
متن رو فیلم : سلام بچه ها
این جا حرم امیرالمومنینه
دعاگوتون هستم
و...
با دیدنشون یهویی زدیم زیر گریه...
برا من اولین بار بود که از دلتنگیِ حرمینعراق اشک بریزم...
خودمم تعجب کرده بودم...
با لفظ امیرالمومنین؟این جملات کجاش گریه داشت؟!!!!
عجیب بود..
ولی هرچی بود و نبود
دلتنگ بودم...انگار که یه عمره دلم میخواد برم و جاموندم...
نیاز داشتم به قدم زدن تو مسیر کربلا(حتی نمیدونستم و نمیدونم از کجا و چه طوری( : )
دوبار قرعه کشی شد اسمم در نیومد...
امسالم که...از همه جا جا مونده( :
میدونی؟...
معتقدم هرجا که باشی صداتو میشنون
ولی اونجا بریدهی از عالمی...
بریده...
رها...
آروم...
ولی نمیطلبن ( :
دوبار مشهد...دوبار قم...همهشو جا موندم...
از امام رضا خواستم خودش یه سفر با حال خوش بهم بده( :
این روزا؟...
نه( :
خوب نیستم...
#تودلی -
یاران چه غریبانه
رفتند از این خانه...