هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@AmirBardia
یه شاعری هست به نام طرزی افشار.
کل دیوانش از این کلمات مندرآوردیه.
مثل این شعرش:
ز من یوسفا چون بعیدیدهای
چو یعقوب چشمم سفیدیدهای
دریدیدهای تیغ غمزهزدن
مرا از تغافل شهیدیدهای
ز نخل وصالت نمیویدهام
مرنج، ای صنوبر، که بیدیدهای
فغانیدهام چون نهانیدهای
ز خود رفتهام چون پدیدیدهای
چو دوری ز شکرلبان زاهدا
از آن چون مگسها قدیدیدهای
به قصد قلوب اسیران عشق
خناجیر مژگان حدیدیدهای
تو را طرزیا صدهزار آفرین
که طرز غریبی جدیدیدهای -
دیوانه خب چرا نمیای ؟
اصلا نیا ،من که دیگه چک نمی کنم سایتووو -
danial hosseiny
فکر کن =)))))
میوهایدن 🤌 -
danial hosseiny الهی شکر خسته نباشید
-
بازرگان؟
-
Comrade_Bayat
ییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
فهمیدیییی؟ -
من در حالی که پدر مادرم در حال شمارشن که بخواب
۲
۳
۳/۲۵
عع صبر کن دارم کتابامو بر می دارم
۳/۵
نه وایسااا باید پنجره رو ببندم
۳/۶۰
ای بابااااا
داستان داریم -
Comrade_Bayat
منظورم از ی های بالا این بود که فامیلیشو درست بگو