هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
@YASSI-_ اون مطمئنی اخوند بود؟ یه چیزایی بهش میگفتم که بره لباسشو تحویل بده دیگه از خونهم برون نره تف :////
-
@YASSI-_ در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
یه بار حاج آقا اومد سرکلاسمون اینقد حرفای خاکبرسری زد
میگفت همتون تانگو وبیتاک و لاین واینارو دارین هی قلب بزرگ با تپش تند میفرستین یعنی عشقم دلم برات میتپه
وپسرا شیطون حرفشونو با اصل بده شروع میکنن
یکی از بچه ها گفت اصل بده یعنی چی؟
بعد آخونده گفت اوه اوه چه خامی باتجربه ها براش توضیح بدین
اینا حرفای خوبش بود بقیه واقعا دراین مجلس نمیگنجندحاج آقا ءه خورده شیشه داشته خودش.
-
@faezeh-r در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@YASSI-_ اون مطمئنی اخوند بود؟ یه چیزایی بهش میگفتم که بره لباسشو تحویل بده دیگه از خونهم برون نره تف :////
خیلی بیشور بود
همیشه با دبیر دینی پچ پچ میکرد
بهش میگفتیم مارمولک
قیافش ورفتارش کپ آخوند توفیلم مارمولکه -
@YASSI-_ واای:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: عجب حاج اقایی:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
@YASSI-_ واهیییییی حیفففففف ینی اگه من بودم یه بلایی سرش میاوردم کل اخوندا براش گریه کنن
حیفففففففف
-
@faezeh-r در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@YASSI-_ واهیییییی حیفففففف ینی اگه من بودم یه بلایی سرش میاوردم کل اخوندا براش گریه کنن
حیفففففففف
پررو کلاسمون خجالت کشید
میگفت اوپن مایند باشین
گوشیشو نشون داد پر برنامه های فضای مجازی بود -
@YASSI-_
-
@miladsaeedi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
ما پسرا تو کلاس عادت داشتیم حواس یکی نبود کیفشو برمیداشتیم هرچی توش بود غارت میکردیم.:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
وحشیااا
-
@YASSI-_ یک اوپن مایندی نشونش میدادم که جدو ابادش ندیدن حیف
-
@YASSI-_ در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@miladsaeedi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
ما پسرا تو کلاس عادت داشتیم حواس یکی نبود کیفشو برمیداشتیم هرچی توش بود غارت میکردیم.:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
وحشیااا
سپاس. بهمون میگفتن راهزن کلاسی.
-
@miladsaeedi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@YASSI-_ در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@miladsaeedi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
ما پسرا تو کلاس عادت داشتیم حواس یکی نبود کیفشو برمیداشتیم هرچی توش بود غارت میکردیم.:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
وحشیااا
سپاس. بهمون میگفتن راهزن کلاسی.
اوه اوه چقد باکلاس
-
تنها سرقتی که تو مدرسه کردم
اول دبستان یه برچسب برجسته از دوستم بردم یعنی دزدیدم
خیلی دختر باکلاسی بود
دفتر مشقش خیلی شیک بود -
من یه همکلاسی داشتم که یکم از مرحله پرت بود یبار ما جامدادیه اینو ورداشتیم گفتیم بزار بیاد بگرده یکم بخندیم وای امروز گذشت چیزی نپرسید منتظر شدیم فردا بیاد بگه بازم نگفت گیج بود یکم دیگه خودم بردم دادم گفتم شیرین بیا اینم جامدادید ما ورداشته بودیم کل کلاس رفتن رو هوا
-
@YASSI-_ در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@miladsaeedi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@YASSI-_ در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@miladsaeedi در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
ما پسرا تو کلاس عادت داشتیم حواس یکی نبود کیفشو برمیداشتیم هرچی توش بود غارت میکردیم.:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
وحشیااا
سپاس. بهمون میگفتن راهزن کلاسی.
اوه اوه چقد باکلاس
اتفاقا یک بار تا معلم فیزیک پای تابلو بود سوالای امتحانو غارت کردیم از تو کیفش هفته بعد متعجب بود چطور همه20شدند؟!؟
-
@YASSI-_ در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@YASSI-_ در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@YASSI-_ شهر خودتو بزن خو
شهرای دیگه هم میخوام خووو
مگه نمیخوای بمونی؟
پیام نور یه ترم میرم دهن گشاد فامیل رو پلمپ کنم...
کاش میشد بعضی فامیل هارو آنفامیل کرد
وای
آنفامیلعالی بود
من نگهبان ساختمون رو چیکار کنم؟!
زنگ زده راجب کنکور میپرسه؟؟؟
فک کنم باید آننگهبانش کنم -
من تاحالا اخوند بد ندیدم
خونمون با خونه ی عالم دیوار به دیواره هر چند وقت یه باری این حاج اقاها تعویض میشن
به بار یکیشون اومده بود تو خونمون پیش بابام نشسته بود منم توی حیاط پشتی بودم بعدش تازه نمیدونستم این اومده خونمون خلاصه چشمتون روز بد نبینه من با یه قیافه ی داغون رفتم تو خونه حجابم خیلی بد بود تا چند دقق فقط لکنت گرفته بودمو بهش زل زدم اخرشم داداشم با چشم ابرو و البته با نیش باز گفت گمشو بیرون
بیچاره اخونده سرخ سرخ شده بود