هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
-
ثانیه های محنت بارت، صفحات خیالم را می سوزاند.
بر کتیبه های سوخته مینویسمت و وجدانهای بیدار جهان را به قضاوت میطلبم.
ناله های کودکیات، خاطر بادها را پریشان کرده است.
قناریان تنها، تاریک خرابه را به یاد می آورند و میگریند.
پنجره ها، کابوسهای سیاهت را تب می کنند.
خارها، پاهای برهنه ات را جگرریش می کنند.
میروی و کوچکی دنیا را به طالبانش وامیگذاری. اندوهت را بر صورت خرابه میپاشی و میگذری تا به لبخندی ابدی بپیوندی.
-
-
-
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
چقد خلوت و تاریک:| تنهام گویا...
همه فک کنم منتظر همین یه جمله بودن
آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
گلنار در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
چقد خلوت و تاریک:| تنهام گویا...
همه فک کنم منتظر همین یه جمله بودن
آره مث اینکه.
-
-
f r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
بهاره چیه عشقم چته ؟
واسه تنوع
حوصلم سررفته گفتم یه تنوعی ایجاد کنم
-
Omid Asia در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
سلام دوستان خوبید؟
سلام شمااحیانا فوتبالیست نیستی؟؟
-