حالت چطوره؟
-
الان حالم خوبه
وضعیت درسیم در همین حد بدون ک ازمون رو نرفتم
در حد نصف نصف مطلب برا خوندن دارم نصفشو خوندم نصف مونده
هرچند تسلط بر همون مطالب خونده هم ندارم
یکم تست بزنم و مرور حله اونام یادم میاد
امروز از صبح ک بیدار شدم کلی تو مغزم وز وز بود(نگاه چیکار کردی؟؟ بازم ک ازمون نرفتی..از تابستون شروع کردی اما هیچی تو چنته ات نیست...
وکلی غرغر های خودم و چرت وپرتای شیطون برا نا امید کردنم )
همچنان سرم رو بالش بود و بلند نشده بودم
گفتم با خودم ببین میتونی اینقد غر غر کنی امروزم مثل قبلاخراب کنی
یا بگی اصلا قبلی وجود نداشته من تازه ب دنیا اومدم:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: از الانش دست تو...
پشت کنکور موندم ولی کلی تجربه کسب کردم
یه روزی قرار بود تو زندگیم متوجه بشم ک یه سری تفکراتمو باید عوض کنم
چه بهتر ک تو این سن و قبل ورود ب دانشگاه متوجه شدم.ک بعد ها بهم لطمه نزنه:smiling_face_with_open_mouth:
الان ب فکر سر جلسه کنکوری ؟؟؟من ک میدونم کنکور امسال یکی از بهترین روزاست...مهم نیست قراره چ اتفاقی بیفته مهم اینه ک تکلیف زندگیم مشخص میشه ۴ساله معلقم (از وقتی فهمیدم کنکور پیش رومه)
(بعد از این همه مدت بلاخره حوصله نوشتن ی متن بلند و بالا پیدا کردم )
غمت نباشه دوست من ....فقط از مسیرلذت ببر(البته با تلاش کردناا)....
فارغ از دنیا.تکیه بر خود.توکل بر خدا -
-
اینو از تاپیک یک آیه یک زندگی گرفتم Ali 1
چند آيه زيبا :
️گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
"قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6)
گفتم: واقعا؟!
گفت: «فإنَّ مع العسر یسرا»
حتما به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/7)
گفتم: خب خسته شدم دیگه...
گفت: «لاتـقـنطوا من رحمة الله»
از رحمت من ناامید نشو.(زمر/53)
گفتم: انگار منو فراموش کردی!
گفت:«اذکرونی اذکرکم»
منو یاد کن تا یادت باشم.
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟!
گفت: « وَ ما یدریک لَعلَّ السّاعة تکون قریبا»
تو چه می دانی، شاید موعدش نزدیک باشد.(احزاب/63)
«انّی اعلم ما لاتعلمون»
من چیزایی میدونم که شما نمیدونید. (بقره/ 30)
️گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک، خیلی دوره!
تا اون موقع چی کار کنم؟
گفت: « و اتّبع ما یوحی الیک و اصبر حتی یحکم الله»
حرف هایی که بهت زدمو گوش کن، و صبر کن ببین چی حکم میکنم. (یونس/ 109)
ناخواسته گفتم: الهی و ربّی من لی غیرک
(خدایا آخه من غیر تو کیو دارم؟!)
گفت: «الیس الله بکاف عبده»
من هم برای تو کافی ام.(زمر/36)